آبادان یازده ۶۰، قطعه جدیدی از پازل روزهای دفاع

سینماسینما، مینو خانی
«دفتر رادیو باید تخلیه شود، دشمن در حال نزدیک شدن است، اخبار خوبی از خرمشهر به گوش نمی رسد، بچه ها با سختی در حال دفاع از شهر هستند، اسناد رادیو نباید دست دشمن بیفتد… اما بهمن نمی گذارد. نمی گذارد و همین مقاومت برای حفظ دفتر رادیو، نه فقط نقطه قوت شهروندان می شود، بلکه از سقوط شهر نیز جلوگیری می کند».
داستان حصر آبادان و درگیری کوی ذوالفقاری را همه کسانی که ارتباطی با جنگ و دفاع مقدس دارند، شنیده اند و می دانند که دریاقلی شبانه با دوچرخه اش در شهر می چرخد و مردم را از ورود دشمن به شهر خبر می کند، اما کمتر کسی داستان و نقش رادیو ملی نفت آبادان را در این دفاع ذکر می کند. نه فقط در آبادان که در هیچ جای دیگر داستانها، روایات و خاطرات مربوط به جنگ چیز مهمی درباره نقشی که رسانه ها در آن ایام ایفا کردند، نه گفته و نه نوشته شده است، مگر درلابه لای خاطرات. تا دیشب، سومین روز جشنواره که با فیلم «آبادان یازده ۶۰» مهرداد خوشبخت، نقش رسانه و اهالی اش خصوصا در جلوگیری از سقوط آبادان را دیدیم.
این فیلم که چهارمین فیلم بلند مهرداد خوشبخت است، نشان می دهد مسوولان رادیو چطور مثل همه بخشهایی که درگیر جنگ شدند بدون اینکه تجربه آن را داشته باشند، استراتژی لازم و تصمیم گیریهای مهم را در آنی اتخاذ کردند و نقش خود را به بهترین شکل ممکن ایفا کردند. خیلی از ما می دانیم جنگ و مصائب آن چه جهشی در پزشکی ایران ایجاد کرد یا تجربه اندوزی فرمانده هان و رزمنده هایی که بدون آموزش نظامی جدی وارد جنگ شدند چقدر گرانقدر بود و چطور همان تجربه ها امروز در دانشگاه های مهم جنگ دنیا تدریس می شود. ولی حتی ما اهالی رسانه به این اندازه به اهمیت و نقش رسانه در روزهای جنگ پی نبرده بودیم. فکر می کردیم رسانه های دیداری و شنیداری وظیفه پخش مارش حمله و اخبار دریافت شده را داشتند، فکر نمی کردیم حتی با یک خبر می توانند چنان قوت دلی در مخاطبان ایجاد کنند که از سقوط شهر جلوگیری کند. خیلی از ما اهالی رسانه حتی خبر نداشتیم که برای حفظ آنتن رادیو و تاثیری که اخبار و حتی موسیقی آن داشت خیلی ها جان خود را از دست دادند. وقتی از شهدای رسانه می شنیدیم، تصور می کردیم که خبرنگاری برای تهیه خبر در خط مقدم جبهه بوده و به شهادت رسیده است. اما مهرداد خوشبخت و تیم سازنده «آبادان یازده ۶۰» نه فقط تصورات ما را تصحیح کرد، بلکه رسانه و نقش آن را در ایام جنگ «تقدیس» کرد.
فیلم مهرداد خوشبخت نه فقط در همه وجوه آن از جمله بازی ها، طراحی های صحنه، دکور، لباس و چهره و تدوین قوی است، بلکه این فیلم شمایی از همه آن چیزی است که در جنگ گذشت: حضور همه مردم از همه اقشار، از زنان و روحانیون گرفته تا ارتشی و بسیجی، حتی وقتی یکی از رزمنده های خرمشهر به دفتر رادیو می آید و از اسارت و شهادت بچه های خرمشهر می گوید، نام بهنام مرادی، جوان ترین رزمنده شهید روزهای دفاع از خرمشهر شنیده می شود. حتی با وجودی که روایات موجود حضور یک ارمنی در رادیو ملی نفت آبادان را تایید نمی کند، اما حضور اریک که با جان و دل نقش خود را در ایستادگی رادیو ایفا می کند، تاییدی بر حضور ایرانی های غیرمسلمانی است که همچون دیگران از کشور دفاع کردند. حتی حضور حسام الدین سراج به عنوان خواننده و خواندن قطعه «گلبرگ سرخ لاله ها» (از آلبوم نینوا، یکی از بهترین و اولین آثار موسیقایی با موضوع دفاع مقدس) در رادیو ملی نفت آبادان همان چیزی است که در واقعیت و ایام جنگ رخ داد، یعنی حضور هنرمندان در منطقه هم برای روحیه دادن به رزمنده ها و هم برای الهام گرفتن از فضای جبهه برای خلق آثار هنری. آبادان یازده ۶۰، قطعه جدیدی از پازل روزهای دفاع است، ببنییم و لذت ببریم و به تیم سازنده خسته نباشید بگوییم.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 130152 و در روز سه شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۲۸:۵۹
2024 copyright.