از عشق تا تجربه/ نگاهی به کتاب «در محضر استاد»

سینماسینما، مازیار معاونی

کتاب «در محضر استاد»، نوشته‌ی کاظم هژیر آزاد

از بخت بلند من به عنوان یکی از فارغ التحصیلان آخرین دوره‌های آموزشی بانو مهین اسکویی بود که افتخار آشنایی و همنشینی با بسیاری از بزرگان و پیشکسوتان تئاتر آناهیتا (هر دو شاخه‌ی دکتر مصطفی و بانو مهین اسکویی) برایم فراهم شد و از آنجایی که دستی از دور بر آتش نویسندگی دارم استاد کاظم هژیر آزاد نازنین، مأموریت نگارش متنی در معرفی و تحلیل کتابشان «در محضر استاد» را به من محول کردند.
علاقه‌مندانِ هنر نمایش بخصوص فارغ التحصیلان مکتب تئاتری استانیسلاوسکی، نیک می‌دانند که درک و فهم محتوای تألیفات کنستانین استانیسلاوسکی به ویژه دو کتاب مرجع ترجمه شده توسط زنده‌یاد بانو مهین اسکویی یعنی «کار هنرپیشه روی خود» و «کار هنرپیشه روی نقش» به رغم ترجمه‌ی خوب استاد، به این سادگی‌ها نیست و بدون شاگردی در محضر استادی که این آموزه‌ها را از نزدیک درک و لمس کرده باشد راهی است دشوار و حتی دست نیافتنی. وجود اساتیدی همچون جناب کاظم هژیر آزاد که ما فارع التحصیلان تئاتر آناهیتا بنا به صمیمیت و البته رعایت کسوت «عمو هژیر» می‌خوانیم‌شان یکی از مناسبترین و در دسترس‌ترین مسیرها برای رسیدن به کُنه آموزه‌های مکتب روسی معتبر استانیسلاوسکی است. در طول چند دهه‌ی گذشته و به ویژه از سال ۱۳۸۴ که بنیانگذاران تئاتر آناهیتا (مصطفی و مهین) سر بر بالین خاک نهاده‌اند آنچه که فهم و درک تألیفات استانیسلاوسکی را آسان‌تر می‌کرد آموزش‌های شفاهی برخاستگان از این مکتب تئاتری ارزشمند بود و بس، اما به لطف کتابی که استاد هژیر آزاد به رشته‌ی تألیف درآورده‌اند و خوشبختانه به چاپ دوم هم رسیده حالا افزون بر آن آموزه‌های شفاهی یک منبع خوب و معتبر دیگر هم در دسترس است که با مطالعه و تدقیق روی آن می‌توان محتوای درس‌های مکتب مورد نظر را بیشتر و بهتر درک کرد بخصوص اینکه کاظم هژیر آزاد خود شاگرد بلافصل استاد دکتر مصطفی اسکویی و ایشان هم درس خوانده‌‌ی مدرسه‌ی تئاتری «لونا چارسکی» و هنرجوی شاگرد ارشد خود استانیسلاوسکی بزرگ بوده و همین بر درست و دقیق بودن محتوای کتاب «در محضر استاد» صحه‌ی بیشتری می گذارد.
کتاب با نگاهی به تاریخچه‌ی زندگی و مصائب رفته بر زنده‌یاد دکتر مصطفی اسکویی از زبان نخستین هنرجویان و تئاتری‌های همنسلش آغاز می‌شود تا صرف نظر از نزدیکان این مکتب، سایر خوانندگان کتاب هم از همان ابتدا در جریان محتوای کلی کتاب و موقعیت و سرگذشت مردی قرار بگیرند که این کتاب درباره‌ی او و نقش و اثرگذاری‌اش بر تئاتر ایران نگاشته شده است.
در ادامه نویسنده با صبر و حوصله و بدون عجله، از خود می‌گوید، جوانی نوزده بیست ساله که برخوردن به یک آگهی روزنامه‌ای جذب بازیگر، سرنوشت زندگی او را به گونه‌ای هدایت می‌کند که ۵۰ سال بعد خود در مقام یک پیشکسوت از استادی بگوید که با انتشار چنین آگهی‌هایی، زندگی جوانان بسیاری را به سوی مسیر ارزشمند و دوست داشتنی هنر هدایت کرده است. ویژگی مثبت شیوه‌ی نگارش کتاب از نظر نگارنده این مطلب که به جزییات تاریخی و اتمسفر تاریخی حاکم بر آنها علاقه وافری دارد در این است که استاد هژیر آزاد از قلم‌فرسایی خشک و عاری از روح پرهیز کرده و تصویرسازی‌های ملموسی از تجارب اولین دیدار با استاد اسکویی و البته دیدارهای بعدی و هنرجویی‌شان نزد ایشان ارائه کرده‌اند که ارزش کتاب را از تکریم یک استاد قدیمی و تأکید بر آموزه‌هایشان فراتر برده و از منظر تاریخی/ جامعه شناسی هم در خور توجه می‌نماید، مصادیقی نظیر اشاره دقیق به محل انجام مصاحبه استاد با هنرجویان در سالن نیم سوخته‌ی سینما سعدی واقع در چهارراه مخبرالدوله با چاپ تصویری از تئاتر سعدی که در جریان کودتای ۲۸ مرداد توسط اراذل به آتش کشیده شده و بعدها به سینما سعدی تبدیل شده از جمله همین مصادیق و نکات ارزنده‌ای است که شاید در کمتر کتابی با چنین جزئیات دقیقی مورد توجه نویسنده قرار گرفته باشد.
وجه ارزشمند دیگر کتاب که شگفتی نگارنده را دو چندان کرد حافظه‌‌ی عجیب استاد هژیر آزاد در یادآوری موقعیت‌هایی از ۵ دهه قبل است که بی‌تردید با یادداشت‌ برداری‌های دقیق ایشان از آموزش‌های شفاهی و عملی استاد اسکویی همراه شده و به گونه‌ای نقل قول می‌شوند که انگار در همین دهه‌های متداول بودن ضبط صوت‌های کوچک پرتابل و گوشی‌های موبایل هوشمند ثبت و ضبط شده‌اند. نویسنده از بازگویی همان جلسه نخست کلاس‌های دکتر اسکویی، به گونه‌ای آموزه‌های درسی کلاس‌ها و خاطرات و دیدگاه شخصی خود از آموزش‌ها را در هم آمیخته که خواننده را برای ادامه مطالعه و زمین نگداشتن کتاب تشویق می‌کند آن‌هم در زمانه‌ای که وجود گوشی‌های هوشمند و هجمه شبکه‌های اجتماعی، سرانه مطالعه را به شدت پایین آورده است.
به نظر نگارنده، مطالعه‌ی کتاب به ویژه در بخش‌هایی که آموزه‌های مکتب استانسیلاوسکی برای تمرین و به روی صحنه بردن نمایش «رستم و سهراب» نوشته‌ی زنده یاد ارسلان پوریا شرح داده می‌شود برای کارگردانان و بازیگرانی که به تازگی به جرگه هنر وزین تئاتر پیوسته‌اند فوق‌العاده لازم و ضروری است. چرا که اصول مهمی همچون «باورپذیری»، «درک و باور موقعیت» و «هدفمندی کار بازیگر» به همراه بسیاری از اصول و ریزه‌کاری‌های دیگر هنر بازیگری و حتی کارگردانی در خلال خاطراتی که نویسنده کتاب از مراحل آماده‌سازی نمایش فوق‌الذکر شرح داده توضیح داده می‌شوند که خواندن و به کار بستنشان حتی در زمان حاضر که انواع و اقسام مکاتب و سبک‌های بازیگری مدرن‌تر از گرد راه رسیده‌اند کارگشاست.
بخش جذاب دیگر کتاب، توصیف فرامتن‌های اجتماعی و حاکمیتی سالهای فعالیت تئاتر آناهیتا است از رقابت‌های ناسالم پشت پرده‌ی کارگردانان تئاتر و مدیران نمایشی سال‌های دور که به گفته نویسنده، از سال ۵۰ تا سال ۵۷ که وقوع انقلاب شرایط و مناسبات را دگرگون کرد هفت سال آزگار دشوار را برای زنده یاد دکتر اسکویی و هنرجویان و شاگردانش رقم زد که نه صحنه‌های تئاتر و نه قاب تلویزیون میزبانشان نبودند هر چند که طبق اظهار نظر نویسنده و البته سرگذشت غیرقابل انکار تئاتر آناهیتا و تئاتر منشعب از آن (تئاتر زمان به سرپرستی بانو مهین)، تنگ نظری‌های سال‌های پس از انقلاب هم این دو تئاتر را به جز در چند اجرای محدود صحنه‌ای باز هم به گوشه‌ی انزوا و دیده نشدن و قدر ندیدن هدایت کرد.
شرح چگونگی پاگیری تئاترهای پیشرویی چون تئاتر فردوسی، تئاتر سعدی و گروه‌های تئاتری دیگری مانند تئاتر امروز، کارگاه نمایش، گروه هنر ملی و… از دیگر فصل‌های جذاب کتاب است که باز هم دقت و جزئی‌نگری و تلفیق هنرمندانه‌ی آموزش و خاطره‌نویسی در آنها به چشم می‌آید. علاوه بر اینها، با مطالعه‌ی کتاب هم می‌توان به تاریخچه‌ی تئاترهای تلویزیونی در اولین سال‌های تولید آنها نکات ارزنده‌ای را افزود و هم به درک و دریافتی صادقانه و بی‌طرفانه از جایگاه تئاتر آناهیتا و بنیانگذار فقید آن زنده‌یاد دکتر مصطفی اسکویی دست پیدا کرد که یک شیفته‌ی بی‌بدیل و یکی از اساتید مسلّم هنر نمایش این سرزمین بوده و نامش تا همیشه در آسمان هنر وزین تئاتر خواهد درخشید.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 172330 و در روز سه شنبه ۲ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۷:۱۱:۲۹
2024 copyright.