درباره پدیده اکران­‌های مردمی؛ زردی تو از من

سینماسینما، پوریا ذوالفقاری:

این روزها تحلیل هر اتفاقی در سینمای ایران مشکل شده است. تقریبا مرز درست  نادرست از بین رفته و حکم صادر کردن در هر زمینه‌ای تأمل بسیار می‌طلبد. مثلا نهادی می‌گوید من این فیلم را اکران نمی‌کنم چون مبتذل است. شما می‌خواهید بگویید این کار نادرست است و کارگردانش حق دارد معترض شود، اما می‌بینید این ژست اعتراض کارگردان را دچار توهم کیفیت بالای فیلمش کرده است. از آن طرف فیلم هم مبتذل است اما نه به معنای ابتذال مد نظر آن نهاد و تازه بر فرض درستی‌اش چرا این مقدمه باید عدم اکران فیلم در تعدادی سینما را در پی آورد. می‌بینید؟ واقعا آدم نمی‌داند از کجا باید بیاغازد، ابتدا فیلم‌ساز را از توهم درباره خود و فیلمش بیرون بیاورد یا تعریف اولیه هنر و صنعت را به مدیران فلان نهاد بیاموزد؟ اصلا اگر قرار باشد از این مرحله آغاز کرد که کلی زمان می‌برد تا برسیم به بحث تحریم فیلم‌ها!

ماجرای اکران‌های مردمی هم از همین قاعده پیروی می‌کند. فیلم‌ها امکان تبلیغات زیادی ندارد. با توجه به ممنوعیت تبلیغ فیلم از شبکه‌های پرمخاطب ماهواره‌ای (که این روزها از فلان رستوران در شمال پایتخت تا بهمان برند آبمیوه طبیعی را تبلیغ می‌کنند و فقط فیلم‌‌ها از همراهی این قافله محروم شده‌اند) و بحث‌های پایان ناپذیر شرایط پخش تیزر از شبکه‌های داخلی وتبلیغات محیطی و… سازندگان یک فیلم برای کشاندن نگاه‌ها و باخبرکردن ملت از اکران فیلم‌شان چه باید کنند؟ این توجه دادن را دست کم نگیریم. واقعا وقتی در پایان سال به لیست فیلم‌های اکران شده می‌نگریم، به سختی باور می‌‌کنیم تعدادی از این فیلم‌ها روی پرده رفته‌اند. یعنی اکران‌شان در سکوت و بی‌خبری مطلق رقم خورده است. سازندگان به این نتیجه رسیده‌اند که با فراخواندن بازیگران و چهره-های محبوب – اعم از بازیگران فیلم‌های‌شان تا سلبریتی‌هایی که میهمان مراسم می‌شوند- بالاخره با تعدادی عکس حرفه‌ای و فیم موبایلی و … دست و پایی بزنند و در دل خود امیدی به استقبال از فیلم‌شان بیافرینند.

حالا می‌شود مثل همان ماجرای تحریم فیلم‌ها به قضاوت درباره خوب و بد این حرکت نشست و گفت با اکران‌های مردمی بیش‌تر توجه‌ها سمت سلبریتی‌های مهمان می‌رود و فیلم در حاشیه قرار می‌گیرد. یا این حرکت تلاشی مذبوحانه است که از چشم مخاطب حرفه‌ای سینما پنهان نمی‌ماند و چه بسا او را به کیفیت فیلم بد بین کند. اما راه درست چیست؟ پخش‌کننده و تهیه-کننده‌ای که نمی‌توانند از راه‌های معقول و ابتدایی فیلم‌شان را تبلیغ کنند، چه راهی پیش رو دارند؟ بله، زمانی مراسم فرش قرمز برگزار می‌شد و بازیگران و کارگردانان خیلی شیک جلوی دوربین می‌نشستند و خبرها و عکس‌های مراسم مطبوعات را در می-نوردید. اما راستش فضای مجازی این جذابیت را از بین برده است. الان با این همه فن‌پیج «لایک شده توسط عزیز دل» و… که تا خرخره از عکس سلبریتی‌ها انباشته‌اند، چرا کسی باید برای صرف دیدن یک بازیگر پاشنه ور بکشد و راهی مراسم فرش قرمز شود؟ حالا سینمادوستان هم‌نشینی با بازیگران را می‌خواهند و مراسمی که در بازگشت از آن، حافظه گوشی‌شان با عکس و سلفی پر شده باشد. سلبریتی‌ها هم از این وضعیت بیش‌تر خوش‌شان می‌آید. خود را در محاصره دلدادگان عنان اختیار از کف داده دیدن کجا و دست تکان دادن برای طرفداران دورتر ایستاده کجا؟

راستش احساس می‌کنم اکران مردمی متعلق به دوران تب سلبریتی محوری سرزمین ماست. تبی که به فروکش کردنش امیدی ندارم. سلبرتی‌ها همه جا هستند. در افتتاح رستوران و تئاتر و کتاب‌فروشی… در خیریه‌ها و بازارچه‌‌ها… در برنامه‌های پربیننده تلویزیون‌های رسمی و غیررسمی… چرا در افتتاح فیلمی نباشند که خود یا رفقای‌شان در آن حضور یافته‌اند؟ خوب و بد این اتفاق بحثی جداگانه می‌طلبد. اما اکران‌های مردمی قطعه پازلی دقیق از وضعیت امروز فرهنگ و هنر ماست. چه بخواهیم و چه پسش بزنیم. زمانه عوض شده است. ببینید امسال فیلم‌سازان معترض‌مان چه کسانی بوده‌اند؟ اعتراض‌شان را چگونه نشان داده‌اند؟ بحث‌های سینمایی‌مان در چه سطحی پی گرفته می‌شوند؟ خب چرا اکران‌های مردمی نداشته باشیم؟!

 

 

 

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 64490 و در روز چهارشنبه ۸ شهریور ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۵۹:۱۵
2024 copyright.