نگاهی به فیلم “ایستاده در غبار”/ درخشیدن و دیده شدن اتفاقی نیست 

ایستاده در غبارسام بهشتی

گاهی وقت ها در جشنواره فیلم فجر با استعدادهایی مواجه می شویم که باید قدر آن ها را بدانیم، جوانانی به میدان آمده اند که صاحب تفکر، ایده های ناب و خالص هستند و بدون ادعا فیلم می سازند.
آن ها به دور از هیاهو می آیند و به پدیده تبدیل می شوند، بی شک یکی از همین پدیده های فجر سی و چهارم، محمد حسین مهدویان است.
جوانی تازه نفس که معلوم نیست در ذهن او چه می گذرد و با چه جهانی بینی عجیب و غریبی فیلم می سازد.
از همان زمان که مستند “آخرین روزهای زمستان” را با استفاده از تصاویر آرشیوی درباره زندگی شهید باقری جلوی دوربین برد، ثابت کرد که در این عرصه حرفی برای گفتن دارد و نگاهش به مقوله جنگ و دفاع مقدس، چیزی فراتر از استانداردهای موجود است.
او این بار تصمیم گرفت که داستان زندگی یکی از چهره های صاحب نام جنگ را به تصویر بکشد و آن شخص کسی نبود به جز حاج احمد متوسلیان. این بار قرار بود که داستان زندگی این فرمانده رشید سالهای جنگ را بر روی پرده سینما ببینیم.
 زمانی که فیلم آغاز می شود،  همگان تصور می کنند که “ایستاده در غبار” یک فیلم مستند است که به بازسازی زندگی حاج احمد متوسلیان اختصاص دارد ولی این طور نیست، در اولین گام با یک سری تصاویر درخشان و نریشنِ راوی های مختلف مواجه می شویم.
و در گام بعدی با فیلمنامه ای مواجه می شویم که قصه آن مخاطب را با خود همراه می کند و جنس تصویر و فیلمبرداری درخشان آن، ببینده را به جهان فیلم ملحق می کند.
“ایستاده در غبار” اثری فراتر از سینمای ایران است، فیلمی متفاوت که نمونه آن را تا کنون نداشته ایم و شاید نقد های منفی که بر آن وارد می شود بر همین اساس باشد. این اثر سینمایی یک مستند پرتره نیست بلکه در لا به لای پلان ها، قصه رشادت های احمد متوسلیان جریان دارد.
احمد متوسلیان فیلم “ایستاده غبار” یک قهرمان تمام عیار است چون در جهان واقعی هم مصداق دارد، مهدویان در این فیلم قهرمان سازی نمی کند و فقط بخش هایی از زندگی این سردار جنگ را به تصویر می کشد و بدون لکنت و ادا و اصول تصویر سازی می کند و بازسازی تاریخ نکرده است.
طراحی صحنه و لباس نقطه عطف و شاهکار این کارگردان در نخستین ساخته بلند سینمایی اش محسوب می شود، بازسازی فضای دهه شصت در شرایط امروز، کاری بسیار دشوار و نیازمند ظرافت های خاصی است که اگر به خوبی رعایت نشود به شدت در ذوق می زند، ولی مهدویان این بخش را هم به خوبی مدیریت کرده است.
“ایستاده در غبار” لحظه های خوبی دارد که نمی توان به راحتی از کنار ها آن ها عبور کرد، سکانس درگیری شهید متوسلیان و شهید وزوایی یکی از ماندگارترین لحظات این فیلم به حساب می آید که به شدت تاثیر گذار است.
اگر این فیلم امروز به یکی از پدیده های فجر ٣۴ تبدیل شده، ماحصل یک کار گروهی و اعتماد به نسل جوان است.
کارگردانی که متولد دهه شصت است و شاید در آن سال ها که به دنیا آمده هیچ جهان بینی نسبت به این ماجرا نداشته، که شاید روزی بتواند درباره قهرمان های دوران دفاع مقدس فیلمی بسازد که جاودانه شود.
محمد حسین مهدویان خود را به عنوان یک پدیده خلاق و استعداد نوظهور سینمای ایران تثبیت کرد و معتقدم که اگر در مسیری که پیش گرفته است با همین وسواس و دقت مضاعف گام بردارد، شاید ما جلوتر که برویم، خیالمان راحت باشد هنوز هستند جوانانی که از غرب الگو نمی گیرند و دغدغه انقلاب و نظام دارند.
خیالمان آسوده تر است که اگر روزی امثال حاتمی کیا، احمدرضا درویش و ملاقلی پورها نبودند،  جوانانی همانند مهدویان در عرصه فیلمسازی هستند که به سراغ ساختِ فیلم سختی همانند “ایستاده در غبار” بروند تا نسل های بعدی فراموش نکنند که در دهه شصت چه گوهر های گرانبهایی برای دفاع از این خاک، به شهادت رسیدند.
در عرصه سینما درخشیدن و دیده شدن اتفاقی نیست و باید استعدادی وجود داشت باشد تا ماندگار شود.
در روزهای باقی مانده ” ایستاده در غبار” را به تماشا بنشینید.
ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 11410 و در روز جمعه ۱۶ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۰۲:۳۴:۱۹
2024 copyright.