گمشده در تاریکی/ نگاهی به نمایش «خونین‌زار»

سینماسینما، محدثه واعظی‌پور
درباره بعضی نمایش‌ها نمی‌توان بدون اشاره به حضور بازیگر یا بازیگران آنها صحبت کرد. «خونین زار» به کارگردانی سهراب حسینی از این جنس است. پیش از سخن گفتن درباره «خونین زار» باید درباره نسیم ادبی صحبت کرد که نزدیک به یک ساعت در صحنه حضور دارد و روایتگر است. پرشور، بدون لکنت، مسلط و خیره کننده. البته نسیم ادبی بازیگری ساخته شده برای تئاتر است. در هیچ سریال و فیلمی، قدرت بازیگری او آنگونه که در تئاتر دیده می‌شود، به چشم نیامده است. او روی صحنه، بازیگری است شش دانگ که چشم تماشاگر را به خود خیره می‌کند. بسیار منعطف و قدرتمند. در حالی که می‌تواند سیمای زنی اغواگر را بازی کند، در قالب زنی از طبقه فرودست، مچاله شده در خود، باورپذیر و تاثیر گذار است. کارگردان، این قدرت را روی صحنه به کار می‌گیرد و اجازه می‌دهد مهری، طناز، اغواگر، معصوم و شیرین جان بگیرد.
ادبی در «خونین‌زار» که مونولوگی طولانی است، بلوغ و توانایی‌اش را نشانمان می‌دهد. نمایش روایتی است از زندگی مهری، زنی که کودکی دشواری داشته و زندگیش پر از حادثه بوده است. ادبی، اغلب نشسته، در صحنه‌ای که گاهی نور، آن را تغییر می‌دهد تنهاست و در این تنهایی باید نوجوانی، جوانی و رویاها و کابوس‌های زنی را زندگی کند که در ارتباط با مردان، معنی پیدا می‌کند. یک قربانی که گاهی در لباس گرگ، می‌کوشد انتقامش را از مردان بگیرد، اما در نهایت به مسلخ می‌رود.
امتیاز «خونین زار» این است که با طنز شروع می‌شود، تماشاگرش را می‌خنداند و به خطا می‌اندازد. ادبی، ظرافت‌ها و شوخی‌های جذاب متن را درست می‌فهمد و بهتر اجرا می‌کند. شوخی با مردها و روابطشان با زنان، ذهن تماشاگر را به سمت کمدی می‌برد. به سمت زنی که قدرت این را دارد که هر بار با مردان زندگی‌اش بازی کند، آنها را تلکه کند و باز به سراغ قصه بعدی برود. اما نمایش هر چه پیش می‌رود، تلخ‌تر می‌شود و در پرده پایانی، سیلی محکمی به گوش تماشاگرش می‌زند. سالنی که در طول تماشای بازی ادبی و لودگی‌هایش مدام خندیده، با ضربه نهایی و پایان تراژیک نمایش در سکوت و بهت فرو می‌رود. این، پایانی منطقی برای سرنوشت مهری است. مهری که هنوز میان خنده‌ها، گریه‌ها و بغض‌هایش همایون را صدا می‌زند، شاید سرنوشت لعنتی‌اش را با جادوی عشق تطهیر کند.
«خونین زار» قصه امروز و دیروز است. فراتر از تراژدی مهری، قصه بسیاری از زنانی است که برای رها شدن از کابوس سرنوشت، به دامن مردان می‌آویزند. اما ذات زن، آسیب پذیر و شکننده است، آنچه برای مهری اتفاق می‌افتد، تنها قربانی شدن جسم او نیست. روحش را پیشتر، در این شهر بیرحم و شاید در نوجوانی و در خانه پدری، به مسلخ برده‌اند. تماشای «خونین زار» این روزها و پس از شنیدن ماجرای دختر اهوازی، متاثرکننده‌تر است. «خونین زار» نمایشی است که زخم روی این تن شهر، را دوباره به یادمان می‌آورد.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 170654 و در روز چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۳۱:۱۶
2024 copyright.