یک دورهمی فاقد داستان‌گویی/ نگاهی به فیلم «جهان با من برقص»

سینماسینما، محسن جعفری راد

یک برادر، دوستان خود و برادرش، جهان (علی مصفا) را جمع می کند، چون برادرش، به زودی خواهد مرد. این خط کلی داستان است. بماند اینکه چقدر همین موقعیت مرکزی، تکراری است. خرده داستان ها چه هستند؟ در میان مهمان ها، یک دکتر، می خواهد دل دختری را ببرد، مردی، دوستش با زن قبلی اش ازدواج کرده و پیرمردی متمول با دختری جوان ازدواج کرده است. خب از شخصیت ها چه می دانیم. هیچ چیز، باور می کنید؟! جز توصیفی که قبلا شد، هیچ چیز نمی دانیم. یعنی علاوه بر این که شخصیت نیستند و شناسنامه و فردیت قوام یافته ندارند، تیپ هم نیستند.

خب تکلیف مخاطب چیست؟ با کدام یک همراه شود؟ انگیزه اش از همراهی چه باشد؟ قهرمان یا ضد قهرمان و اصلا شخصیت کاریزماتیک روایت کدام است؟ شاید روایتش پست مدرن است و ما متوجه نمی شویم؟! مخاطب به شوخی بی مزه و تلویزیونی پڑمان جمشیدی دل خوش کند یا علت دعواهای مرتب جواد عزتی با همه را جست و جو کند؟ّ اصلا چرا شخصیت جواد عزتی با همه درگیری فیزیکی پیدا می کند؟! چرا عمو به یک حضور ساده یک مرد و زن در یک طویله در چند ثانیه، حساس است؟! این وسط کارکرد و ضرورت ارکستری که می نوازد و بازی اغراق آمیز هانیه توسلی چیست؟! در داستان، چه گره ای ایجاد می شود که اصلا قرار باشد باز شود؟!

یک دورهمی است از طبقه مرفه جامعه که در این میان یک سری گاو و حیوانات دیگر هم پیدا می شود! مثل اینکه مد شده در سینما و شبکه نمایش خانگی که از یک ویترین بازیگری جذاب استفاده کنید، اصلا کاری هم به این نداشته باشید که مخاطب، سرگرمی و شنیدن و دیدن داستان برایش مهم است! کدام داستان؟! یک نفر می گوید می میرد و دخترش حتی گریه هم نمی کند و خواهرش هم می خواهد شیر گاو بدوشد و همزمان از دکتر هم دلبری کند! و بعدش فوتبالدستی بازی می کنند و تصنعی می رقصند؟! این جزو کدام گونه کمدی است؟! هزل است یا هجو است یا طنز؟! در واقع هیچ کدام! یک سریال ساز در حد لیسانسیه ها، می خواهد کارگردان سینما شود، از دوستانش دعوت کرده و آنها هم صرفا حضور فیزیکی دارند؟! (خسته شدم آن‌قدر از علامت سوال استفاده کردم!)

مثلا قرار بوده طنز وودی آلنی بسازید یا نه به اصغر فرهادی بگویید نسخه کمدی درباره الی… را ساخته ایم؟! فیلم جهان با من برقص با عنوان دهان پرکن و پر طمطراقش صرفا، فیلمی خوش رنگ و لعاب به لحاظ بصری است و دیگر هیج! جالب اینکه غیر از سیاوش چراغی پور و هانیه توسلی که مثلا اگزجره بازی کرده اند، بقیه همان نقش های قبلی را بازی کرده اند، بخصوص علی مصفا که از فیلم لیلا تا چیزهایی هست که نمی دانی، از حکایت دریا تا همین فیلم، صرفا ساکت است و بازی ساکنی دارد. مثلا درونگراست و زیرپوستی بازی می کند؟!

لطفا کمی و فقط کمی به شعور مخاطبتان رحم کنید. یعنی بازیگرانی که چند نفر از آنها کارنامه پر و پیمانی دارند و حتی چند سیمرغ و تندیس بازیگری هم گرفته اند، یک بار هم از نویسندگان و کارگردان نپرسیده اند، علت و معلول این موقعیت های پا در هوا چیست؟! مثلا برخی از همین بازیگر ها گزیده کار هم هستند! شاید هم هر کس جای آنها باشد و بساط خوشی باشد و یک دورهمی با همکاران و دستمزد خوب، بدش نیاید! ولی این وسط تکلیف وقت و هزینه و حوصله و ارتقای سلیقه و زیبایی شناسی و آگاهی مخاطب چه می شود؟ این سوال هم مثل سوال های دیگر بی پاسخ می ماند. لطفا کمی و فقط کمی به شعور مخاطب رحم کنید.

اینکه فیلمتان چند میلیارد فروخته، که تازه با کسر سهم سینمادار و تبلیغات و دستمزد بازیگران، می شود ضرر کامل، چه دستاوردی داشته است؟!

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 138095 و در روز یکشنبه ۸ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۰۶:۲۵
2024 copyright.