سینماسینما، مرتضی رنجبران؛
اگر بپذیریم در کشوری زندگی میکنیم که فرهنگ و هنر آن از آبشخور دولتی تغذیه میکند و وابستگیهای دولتی در هیچ برهه زمانی دست از سر فرهنگ و هنر این مملکت برنداشته، انتخاب وزیر فرهنگ و ارشاد برای کسانی که در این عرصه فعالیت میکنند از اهمیت بسزایی برخوردار است.
فارغ از بحث بلایای طبیعی و غیرطبیعی که در سه سال اخیر و البته در چهار سال دوم دولت روحانی بر سر فرهنگ و هنر این مرز و بوم آمده که خود یک کتاب چند هزار برگی است؛ عرصه فرهنگ و هنر نیازمند دمیده شدن نفسی تازه است.
اگر به نفس مسئله فرهنگ و هنر برگردیم قطعا کلمه ارشاد تناسبی با این دو مقوله ندارد اما، در همه این سالها ارشاد یک قاعده نانوشته نه، که نوشته شده بر سردر محمل مدیریت فرهنگ این سرزمین است.
قاعدهای که به نظر میرسد با روی کار آمدن دولت چهاردهم این توقع وجود دارد با تغییر ریل از مسیر سانسور، اعلام ممنوع الکاری، تقابل با اهالی هنر و نگه داشتن صندلیهای مدیریتی و تکیه بر کمیتها و ارائه گاه و بیگاه آمار و ارقام به مسیر عقلانیت و جذب حداکثری برسد.
در کنار همه این اتفاقات اما آنچه اینروزها در محافل رسانهای مورد توجه است گمانهزنیها درباره وزیر آینده است؛ گمانهزنیهایی که بیش از آنکه برآمده از کارگروههای تخصصی و اهل فن فرهنگ و هنر باشد برگرفته از سهمخواهیها و ایجاد گعدههای رسانهای برای بالا بردن شخص یا اشخاصی حتی به قیمت بازگشت به گذشته و مهرههای مورد تایید دولت در سایه است.
حضور برخی چهرههای رسانهتی، مشاوران منتسب به دولت سایه که رد پای آنان در بخشهای مختلف فضای فرهنگی دیده میشده، در محافل و گروههای فرهنگی منتسب به دولت چهاردهم زنگ خطری بزرگ است؛ در کنار این امر که باید از همه طیفهای فکری مشورتهای لازم گرفته شود اما حضور گروهی که با گرفتن عکس یادگاری تلاش میکنند از دولت سایه به دولت چهاردهم عنوان ستاره نقل و انتقالات دولتی را به خود اختصاص دهند یک زنگ خطر و این مهم نیازمند هوشمندی است.
باید بپذیریم بازگشت به عقب، استفاده دوباره از مدیرانی که دلیل توقیف بسیاری از آثار بوده و سبقه فعالیت در بخشهای حساس نظامی و انتظامی داشتهاند و از هیچ تلاشی برای حفظ میز خود فروگذاری نکردند نه تنها تغییری را در شرایط ایجاد نمیکند بلکه باعث وخیمتر شدن اوضاع میشود.
امروز عرصه فرهنگ و هنر نیازمند مدیری شجاع است تا در برابر حمله احتمالی وابستگان دولت سایه ایستادگی کرده و با یک نهیب رسانههای منتسب به این گروه و توییت رسانهایهای حاضر به یراقشان، میدان را خالی نکند.
مدیرانی که چیزی به اسم ملاحظات و شرایط حساس کنونی را نمیپذیرند و تنها دغدغه آنان حفظ جایگاه فرهنگ و هنر و هنرمندان این مرز و بوم است.
امروز نیازمند مدیری هستیم که از جنس اهالی فرهنگ و هنر و مورد قبول قشری باشد که در ۷ سال اخیر روزگار سختی را سپری کردند؛ همانها که در فرودگاهها و به بهانههای مختلف پاسپورتشان ضبط شد اما برای رفع مشکلاتشان اقدامی نشد و تنها رنج نامههایشان را در فضای مجازی به رشته تحریر درآوردند.
مدیر بعدی، وزیر بعدی باید کسی باشد که اختیار عمل داشته، نخواهد در عرصه فرهنگ مشق سیاست کند و فریب گعدهها را نخورد.
به هر حال امروز این امیدواری وجود دارد؛ امیدواری به بازگشت عقلانیت، انسانیت و شرافت؛ هرچند که ایستادگی در این راه بسیار دشوار است.