سینماسینما، محیا رضایی کلانتری
چهلمین جشنواره فیلم فجر، بیش از آنکه محتوا داشته باشد، سوژه داشت. آنقدر که به نظر میرسد گاف، سوتی، باگ، اشتباه و… عباراتی کاملا سرکاریاند و از اساس سیاستشان «سر زبان بیفتیم به هر قیمت» بود.
از حذف بخش بینالملل و آغاز طراحی پوستر و فیلمهای ناپسند هیات انتخاب گرفته تا همین آخرین ثانیههای اختتامیه چنان دستمان در سوژه پر است که خود تالیف یک کتاب میطلبد. گفتنیها طی این ده روز گفته شد پس فقط مروری داشته باشیم بر ۲۴ ساعت پایانی چهلمین جشنواره فیلم فجر.
امسال انتشار اخبارِ به قاعده و به زمان، تنها چیزی بود که برگزار کنندگان پشیزی هم برایش ارزش قائل نشدند.
اگر یادتان باشد هنوز جشنواره فیلم فجر ۱۴۰۰ رسما در ۱۲ بهمن آغاز به کار نکرده بود که به لطف صیانت برگزارکنندگان از آثار، یک منتقد عجول و هیجانزده صلاح دید هر فیلمی که به هر طریقی دیده را لو دهد و فضای مجازی را پر کند از انتشار قصه فیلمهای منتخبی که مثلا قرار بود ده روز تب و تاب جشنواره را رقم بزند.
در این ماجرا نه فقط در آغاز که در پایان هم به همت همان صیانتکنندگان حماسههایی دیگر رخ داد.
نقاشزاده، دبیر این دوره در آخرین ساعات چهلمین جشنواره فیلم فجر به ناگهان اعلام کرد: «به خاطر صیانت از آرای مردم و نیز حفظ حقوق صاحبان آثار و جلوگیری از ضایع شدن کوچکترین حقی از فیلمسازان، در این دوره سیمرغ داوری مردمی را نخواهیم داشت».
گویا ده روز برگزاری فرصت کافی برای بررسی صیانت نبوده و دوستان به یکباره متوجه عمق فاجعه شدهاند. در نتیجه این اعلام نظر، فیلم «ملاقات خصوصی» که از نیمه جشنواره به بعد همچنان صدر آرای مردمی بود شانس قطعی دریافت این جایزه را از دست داد. اتفاقی که خشم عوامل فیلم را به همراه داشت و تصمیم گرفتند در سایر بخشها هم از داوری شدن انصراف دهند.
در رخدادی دیگر، روز یازدهم برگزاری از نیمه گذشته بود و ما همچنان چشم انتظار اعلام نامزدها بودیم که گویا به دلیل اختلافات درونداوری (همان دورن خانوادگی خودمان) اسامی بعد از ساعت ۲۲ اعلام شد. به عادت همه بینظمیها این دیرهنگامی قابل هضم بود تا اینکه مراسم اختتامیه آغاز شد و هنوز سلام و علیک مجری تمام نشده، انتشار پُست اعلام برندگان سیمرغ، در فضای مجازی دست به دست شد.
از اینجا به بعد نه تنها انتظار، معنی نداشت بلکه صرفا همه در حال تطبیق بودیم ببینیم ۱۰۰درصد اسامی درست است یا نه. مبادا که منتشرکننده روسیاه بماند. به حمد الهی ایشان از این آزمون روسفید بیرون آمد.
سینمای صدا و سیما پریده
هر قدر هم لو رفتن اسامی از هیجان اختتامیه بکاهد باز تماشای لحظه جایزه گرفتن هنرمندان و سخنان احتمالیشان جذاب است. برای ما که به دلیل شرایط کووید در خانه و از طریق شبکه نمایش سیما در حال دنبال کردن مراسم بودیم، تنها سانسور احتمالی را حجاب بازیگران زن و نهایتا اظهار نظرات تند و آتشین جایزه بگیران میدانستیم. غافل از اینکه کیفیت بسیار بد صدا از ابتدای مراسم چنان آزاردهنده بود که تلویزیون صلاح را بر پخش بدون صوت دید و ما را به دیدن صحنههای اختتامیه با چاشنی صدای کلیپ بیرون آمدن سیمرغ از آب مهمان کرد.
در شبکههای مجازی منتسب به جشنواره چرخیدم بلکه متوجه شوم نامزدها هنگام دریافت جایزه چه گفتهاند که من نشنیدمِ. آنجا هم چیزی عایدم نشد. به همین تصویر بیصدا قانع شدم و منتظر لحظه جایزههای هیجان انگیز بازیگران؛ که یکباره سکانسهایی از فیلم سینمایی «رنگ خدا» بر آنتن شبکه نمایش نشست. صبوری کردم تا مشکل حل شود و پخش مستقیم مراسم را ببینم که در ادامه سکانسهای «یه حبه قند» ظاهر شد.
خب این جشنواره در تکامل خود رویدادهایی داشت که نمیشد از چیزی تعجب کرد. دقایقی گذشت تصویر آمد و دوباره قطع شد. این بار به شعور مخاطب احترام گذاشتند و با درج زیرنویس «پخش مراسم تا دقایقی دیگر» صبر را جایز دانستم.
تصویر آمد اما از صدا همچنان خبری نبود. یادم آمد جشنواره صفحه اینستاگرام دارد و مطابق سالهای گذشته در لایو میتوانم باقی را از دست ندهم. آنجا هم خبری نبود. به هر حال صبوری جواب داد و هنگام اعلام بهترین کارگردانی صدا و تصویر را با هم داشتیم.
نکته جالبی که به دلیل حذف صدا از آن غافل ماندم ، اعلام نمایشی ملتهب محمد سلوکی مجری برنامه بود که تلاش میکرد بیان نام برنده را شگفتانهای دلهرهآور جلوه دهد. در حالی که ما در حال تطبیق اسامی لو رفته بودیم.
تمرین در شیوه اجرا و کارگردانی پیش از مراسم به مانند آنچه در مهمترین رویدادهای جهانی وجود دارد؛ نیز نه فقط در این دوره که اساسا در هیچ رویدادی در ایران جایی ندارد. رفتارها به گونهای بد که انگار هیچ کس نمیداند آیتم بعدی چه قرار است باشد.
به نظر میرسد بیشترین تمرین را سلوکی داشته که سالهاست اجرای اختتامیه فجر را به عهده دارد.