سینماسینما، زهرا مشتاق
شما با یک کتاب عظیم و مهم رو به رو هستید. این طور نیست که صرفا در حال خواندن یک رمان باشید. «وقتی نیچه گریست» یک درس نامه بزرگ و مفصل، همراه با جزئیات پر اهمیت از تاریخ روان درمانی اگزیستانسیال است و در آن بزرگترین و مهم ترین انسان های قرن ۱۹ و کسانی چون فریدریش نیچه، یوزف برویر و زیگموند فروید شخصیت های اصلی هستند. رمان داستانی تخیلی و در عین حال به شدت واقعی از رویارویی مردانی تاثیرگذار در تاریخ پزشکی و فلسفه است.
اروین د یالوم نویسنده شهیر این کتاب، چندین هنر را به هم می آمیزد تا رمانی چنین سترگ و ستودنی خلق کند. او متخصص روانپزشکی است. و در عین حال داستان گویی قهار است. و بیش از همه اینها تسلط و اشراف دقیقش به تاریخ فلسفه، از وقتی نیچه گریست، کتابی چند وجهی با کارکردهای مختلف پدید می آورد. رمان است، چون ویژگی های کامل یک رمان را داراست. با تکنیکی قدرتمند و روایتی پیچیده که از عهده یک نویسنده معمولی خارج است. چون در قلب داستان دو بیمار باید بهبود یابند، و کلمات باید چنان قدرت متقاعد کننده ای داشته باشند و چیدمان دیالوگ های پایه گذاشته شده در داستان باید چنان درست و ساختارمند باشد، که در پایان این چالش عظیم، آن اتفاق نهایی به درست ترین شکل ممکن رخ دهد که چنین هم می شود. و این مهم میسر نمی بود اگر یالوم فلسفه نمی دانست. نه تنها تاریخ کلی علم فلسفه که به طور خاص فلسفه شخص فریدریش نیچه یکی از تلخ ترین فیلسوفان جهان مدرن را تا این اندازه دقیق و کامل نمی دانست، خلق کتابی با چنین جزئیات ظریف و حیرت آوری غیر ممکن بود.
از همین روست که ضمن خواندن کتاب، خواننده نیز ناخودآگاه در معرض دریافت فلسفه و اندیشه نیچه قرار می گیرد. و نیز مروری می شود بر تاریخچه چگونگی پدیدار شدن علم روان درمانگری به روش خاص دانشمند طبیبی چون برویر و شاگردش فروید که نشانه های نبوغش در سراسر داستان نمود می یابد و کلمات که به شکلی عظیم و سترگ کارکردی جادویی، فریبا و حیرت انگیز می یابد. بستر قرن ۱۹ و سال ۱۸۸۲ و نوع نگاه و عقاید فرهنگ وینی و نیز شکل و شمایل کلی اروپا و مردمش تصویر می شود تا رهایی از چسبندگی کلماتی که بر اعماق روح و اندیشه می نشیند، ناممکن باشد. کتاب کالبد شکافی یک فرد خاص نیست. بلکه غور کردن در اندیشه فیلسوفی است که در نزد مریدانش پیامبری بی چون و چراست. سخت و تلخ و دقیق و عبوس است و ذره ای از عقاید و چارچوب هایش عدول نمیکند. اندیشه اش قابل اغماض نیست و دستوراتش شلاق وار الزام به اجرا دارد. و برویر در چنین مسلک دشوار و نفس گیری وارد میشود تا روح یاس و تلخی و عبوس بودن و نهایت این انزوای خشن را کالبد شکافی کند و غریب تر آنکه نه تنها جسم رنجور نیچه که حملات میگرن پریشان و از هم گسیخته اش کرده، که روح اوست که در چاقوی تیز تشریح شکافته می شود و در روش مشترک بخاری پاک کنی، عصب های ملتهب روح برای درمان، بی محابا بیرون کشیده می شود. درمانی دو سویه و ارتباطی که جا به جا می شود از بیمار به پزشک و برعکس و شلاق بر پیکره دو روح عصیان زده چنان بی محابا فرود می آید که مجالی برای گریز یا پنهان کاری نیست و روح خویشتن را استفراغ می کند تا نهانی ترین دردها از تاریک ترین پستوهای ذهن بیرون کشیده شود و راه بر رستگاری و رهایی گشوده شود.
و در این خیل عصاره ای از اندیشه و تابناک ترین جملات قصار نیچه در قالب گفت و گویی که میان او و برویر می گذرد، مرور می شود و در پایان نفس گیر کتابی سخت گیرا و دشوار فهم، خواننده دیگر مخاطب ابتدای کتاب نیست و در ناخودآگاه خود نیز احساس تهذیب نفس و دگرگونی کرده، گویا همسو با جراحی و درمان رخ داده در روح هر دو فرد مهم و تاثیر گذار، با آنان چنان احساس نزدیکی و هم ذات پنداری می کند که گویا درون اوست که در میان چاقوی تیز شرحه شرحه شده تا به فرجامی نیک رسیده باشد و چطور می شود از قلم نرم و پر وسواس مترجم درخشان کتاب سپیده حبیب به حیرت سخن نگفت؛ که چنین دقیق و مسلط، جزئیاتی سخت و پیچیده را با استواری و دقت بسیار با خواننده همراه می شود.