افسانه‌ای در حبس؛ سرنوشت «چریکه تارا»

سینماسینما، فرزانه متین

«چریکه تارا» یکی از فیلم‌های ماندگار در حوزه اسطوره و افسانه، به کارگردانی و نویسندگی بهرام بیضایی است؛ اثری که از آن به‌عنوان یکی از نخستین فیلم‌های توقیفی در ایران پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ یاد می‌شود.

بیضایی در کتاب «موزاییک استعاره‌ها: گفت‌وگو با بهرام بیضایی» اثر بهمن مقصودلو درباره این فیلم می‌گوید: «چریکهٔ تارا فیلمی روشن‌تر و امروزی‌تر از فیلم تمثیلی «غریبه و مه» بود؛ فیلمی در قالب داستان زندگی انسان‌ها، برگرفته از نقالی‌های قدیمی ایرانی که به آن‌ها داستان‌های عامیانه می‌گفتند. خود واژه «چریکه» نیز به معنای داستان عامیانه است؛ بنابراین با اثری واقع‌گرا و امروزی به معنای متعارف روبه‌رو نیستیم.»

داستان فیلم درباره جنگجویی است که از دنیایی دیگر می‌آید تا شمشیری را که تنها یادگار قبیله‌اش است، با خود ببرد. اما برخورد او با زنی روستایی به نام تارا باعث می‌شود شیفتهٔ او شود؛ غافل از آنکه این شمشیر، میراث پدربزرگ تارا است.

بیضایی فیلمنامه «چریکه تارا» را در سال ۱۳۵۴ و با مشورت پروانه منصوری نوشت و در ابتدا نام آن را «تارا، زن ناشناس» گذاشته بود. سرانجام جلال ستاری، اسطوره‌شناس، مترجم و اندیشمند ایرانی — که بیش از صد کتاب در حوزه افسانه‌شناسی و ادبیات نمایشی تألیف یا ترجمه کرده و نشان هنر و ادب درجه شوالیه را از دولت فرانسه دریافت کرده است — پس از خواندن فیلمنامه به بیضایی گفت که این اثر حتماً باید ساخته شود.

در این اثر سوسن تسلیمی، بازیگر برجسته تئاتر، برای نخستین‌بار با «چریکه تارا» وارد سینما شد. تسلیمی پیش از آن تمایلی به حضور در سینما نداشت و از نگاه رایج به زن در سینمای موسوم به فیلمفارسی به‌شدت بیزار بود.

سرانجام بیضایی فیلم را در مردادماه ۱۳۵۷ در اسالمِ تالش جلوی دوربین برد؛ اما شرایط تاریخی با این پروژه سر سازگاری نداشت. در روزهای چهارم و پنجم فیلم‌برداری، سینما رکس آبادان به آتش کشیده شد و فضای کشور به ملتهب‌ترین دوران تاریخ معاصر خود وارد شد. اعتراضات مردمی اوج گرفت و در نهایت انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.

یکی از عواملی که ساخت فیلم را به تعویق انداخت، فراهم نشدن امکان فیلم‌برداری صحنه نبرد همراه با موج دریا بود. بیضایی در گفت‌وگو با بهمن مقصودلو می‌گوید:

«ماشین‌های آتش‌نشانی در اختیار مردم بود و از طرفی دریا موج نداشت تا آن سکانس فیلم‌برداری شود. به همین دلیل، دو سال بعد دوباره برگشتیم و آن صحنه‌ها را گرفتیم. آن بخش در سال ۱۳۵۹ تدوین شد و فیلم راهی جشنواره کن شد. یادم هست که فیلم را می‌کشیدند و می‌بردند؛ احتمالاً اجبار بود برای حضور ایران در خارج.»

با همه این تفاسیر، «چریکه تارا» هرگز در ایران اکران نشد و مهر توقیف بر آن خورد. بیضایی دربارهٔ دلیل توقیف فیلمش می‌گوید:

«چریکهٔ تارا صحنه‌ای دارد که تارا و قلیچ (مرد اسطوره‌ای) در دو سوی رودخانه ایستاده‌اند و لباس جنوبی به تن دارند. آقایان گفتند: ما فهمیدیم داری از جنگ ایران و عراق حرف می‌زنی و این رودخانه مرز است، اما نفهمیدیم با عراق مخالفی یا با اسلام؛ مبهم است. به نظر می‌رسد داری با اسلام مخالفت می‌کنی.

گفتم: «آقایان، این فیلم سال ۵۷ ساخته شده و جنگ دو سال بعد شروع شده؛ چی دارید می‌گویید؟»

گفتند: «به هر حال، ما این‌گونه استنباط می‌کنیم.»

او ادامه می‌دهد:

«در آن زمان حجاب اجباری می‌شد، اما در «چریکه تارا» حجابی که آن‌ها می‌خواستند وجود نداشت. دلیل اصلی توقیف این بود که بازیگر اصلی زن فیلم زیبا بود؛ البته فقط زیبا نبود، جذاب بود و آن‌ها اساساً حضورش را نمی‌خواستند. آن زمان زن در سینمای ایران وجود نداشت. اگر به تاریخ سینمای آن دوره نگاه کنید، چیزی به نام سینمای زن روی پرده نمی‌بینید. حالا در چنین موقعیتی، فیلمی ساخته شده بود که مرکز آن یک زن بود و این برایشان قابل تحمل نبود.»

این یادداشت، روایتی است از توقیف یکی از ماندگارترین فیلم‌های سینمای ایران در حوزهٔ افسانه و اسطوره.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 214567 و در روز جمعه ۵ دی ۱۴۰۴ ساعت 17:03:44
2025 copyright.