اندر احوالات هوش مصنوعی

سینماسینما، ابوالفضل نجیب؛

ظهور پدیده‌های عصر مدرن از جمله نسل جدید ربات‌ها و هوش مصنوعی و… همان اندازه که می‌توانند به مثابه دستاوردهای عصر جدید بشری چرخه زندگی و ارتباطات را تحت تاثیر روابط اجتماعی قرار دهند، به همان اندازه می‌توانند با تحریف و جعل مورد انواع سوءاستفاده‌ها از جمله سوءاستفاده سیاسی و جناحی قرار گیرند. این که تاکنون به لحاظ قانونی منع و محدودیتی در خصوص سوءاستفاده از این امکان تدوین و اعمال نشده و اگر هم شده باشد ابعاد و پیچیدگی‌های سوءاستفاده از آن لحاظ نشده، به این معنی نیست که این ابزار و امکان مرزهای اخلاقی را بواسطه اهداف سیاسی و تجاری زیرپا بگذارد.
آنچه دست اندرکاران جشنواره فیلم فجر در خصوص سوءاستفاده از نام خسرو شکیبایی انجام دادند، بی‌تردید در همین راستا قابل نقد و تامل است. البته پیش‌تر و قبل از ظهور هوش مصنوعی در مواردی شاهد ظهور و نبوغ هوش طبیعی در خصوص بهره‌برداری‌های جناحی و سیاسی از اهالی صاحب نام سینما بودیم. از جمله این موارد می‌توان به ابتکار هوش طبیعی تیم تبلیغاتی محمود احمدی نژاد و شرکای سینمایی‌اش در سوءاستفاده از استاد عزت الله انتظامی اشاره کرد که ظاهرا موفق شدند به لطائف الحیل استاد را با قراردادن در یک قاب از پیش مهندسی شده مورد سوءاستفاده قرار دهند. از آنچه هوش‌های طبیعی برآمده از دولت پدیده هزاره سوم در سوءاستفاده از نام و اعتبار استاد انتظامی روا داشتند بیش از یک دهه می‌گذرد. آن سناریوی برآمده از هوش طبیعی چنان مضحک و در عین حال اهانت آمیز بود که استاد بعد از آن اقدام که به نیت قراردادن ایشان در قاب یک عکس سه نفره با مشایی و احمدی نژاد طراحی شده بود، واکنش نشان دادند؛ ماوقع را رسانه‌ای کردند و روسیاهی آن به کل دست اندرکاران سیاسی و سینمایی‌اش ماند و خواهد ماند.

هر چند واکنش فرزند شیکبایی در نوع خود به توضیح بیشتری نیاز نداشت، به این دلیل که اهل معرفت حتی بدون واکنش فرزند او می‌توانستند نسبت اظهارات هوش مصنوعی شکیبایی را با هوش واقعی آن زنده یاد تشخیص و تفکیک کنند.
با این حال نمی‌توان و نباید درباره تبعات چنین سوءاستفاده‌هایی بی‌تفاوت بود.

دور از ذهن و تصور نیست در آینده نزدیک و با مدد پیشرفت در نسل جدید ربات‌ها و ایضا هوش مصنوعی سوءاستفاده از چهره‌های سینمایی و مشاهیر درگذشته و در قید حیات به یکی از کیس‌های رایج در راستای سوءاستفاده‌های سیاسی تبدیل شود. البته کسی منکر نفس تکریم و احترام و بزرگداشت مشاهیر به هر شکل ممکن نیست، مشروط بر این که از این بندگان خدایی که نه تنها هیچ نفعی از عالم سیاست و دست اندرکاران سیاسی نبرده که ایضا در زمان حیات آن‌ها چه بسا مورد بیشترین بی مهری‌ها و حتی اهانت و بی احترامی قرار گرفتند، به شکلی که در زمان حیات و ممات‌شان شاهد بودیم اینگونه مورد سوءاستفاده و سرقت نام و احترام و اعتبارشان قرار نگیرند. یا حداقل اگر نیت سالمی از این دست پاسداشت‌ها و تکریم در ذهن و عمل دارند، فراموش نکنند اگر در قید حیات هستند نظر آنان را جویا شوند و اگر دست‌شان از دنیا کوتاه است، لااقل بر اساس بدیهی‌ترین حقوق آن عزیزان، که به خانواده‌شان منتقل شده تا حد امکان ورثه معنوی را از نیت واقعی خود مطلع و کسب رضایت کنند. این رفتار انسانی و بعضا حقوقی دخلی هم به این که چه دولتی و از چه جناحی بر فرهنگ و هنر این مملکت مسلط باشد، ندارد. در نوع خود و صرف نظر از جناح بندی‌های سیاسی یک رفتار عرفی و حقوقی و مهمتر اخلاقی در قبال حقوق طبیعی و بدیهی کسانی است که به هر طریق مورد احترام مردم هستند.
و اما بعد….
ظاهرا قرار بر این است حاشیه‌های جشنواره فیلم فجر هم کم و بیش مثل لیگ فوتبال ما بر متن آن چربش داشته باشد. البته نمی‌شود از جذابیت این حاشیه‌ها چشم پوشید، که همیشه بوده و خواهند بود، کمااینکه در همه جشنواره‌های جهانی شاهد هستیم. اما مسئله و مشکل در این است که این حاشیه‌ها برآمده از جریان طبیعی برگزاری جشن سینما باشد و نه از جایی بیرون از این مجموعه و با اهداف یکسره سیاسی و با محمل سینما و جشنواره. آنچه هم باعث واکنش خانواده استاد شکیبایی شد بی‌تردید ریشه در همین انگیزه دست اندرکاران جشنواره داشت.

واقعیت این است که اگر در نیت و انگیزه صادق باشیم برای یادآوری و تکریم از شخصیت هنری امثال شکیبایی می‌شود به اشکال مختلف یاد و ارزش‌های‌شان را پاس داشت.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 205198 و در روز یکشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۳ ساعت 17:06:15
2025 copyright.