ایستگاه پایانی؛ ایده‌هایی که هدر رفت و سرمایه‌هایی که بر باد شد

سینماسینما، نغمه خدابخش

به ایستگاه پایانی چهل و سومین دوره جشنواره فیلم فجر رسیدیم در حالیکه کوله باری نه چندان پرمایه از فیلم‌هایی که بعضاً در حد متوسط هم نبود، به دوش می‌کشیم و حسرت سال‌هایی را می‌خوریم که سرگردان و هیجان زده از دیدن فیلم‌های نابی بودیم که در دوره‌های  قبل، دهه هشتاد، شگفت‌زده‌مان می‌کرد. با فیلم‌های عاشقانه عاشق می‌شدیم و ژانر دفاع مقدس ما را تا دل جبهه ها و سنگرها همراهی می‌کرد، با ساخته های کمدی از ته دل می خندیدیم و آثاری با موضوعات اجتماعی باعث نگاه متفاوت مان به پیرامون می‌شد و اثر آثار درام تا عمق جانمان نفوذ می‌کرد. گاه چنان شگفت زده می‌شدیم که از تحلیل آنها درمانده می‌شدیم و به سکوت بسنده می‌کردیم.

و اما فیلم‌های دوره های اخیر و دوره ای که اکنون به پایان رسید که آثارش نه ذوق و طعم عاشقی می‌چشاند و نه رنجش، دردآور است. نه طنزش طناز است و نه حرفش حرف حساب که بیشتر آثار حرافند تا ادعا کنند حرفی برای گفتن دارند!!

ایستگاه آخر این دوره همچون همه ی دوره ها وقت جمع بندی و دادن نظر و آراست نه صرفا بصورت مکتوب که حداقل در ذهنمان ارزیابی کنیم و دریافتی‌هایمان را بسنجیم. شباهتی که در همه دوره ها مشترک هست دقیقا این نقطه است، نقطه انتخاب. با این تفاوت که در آن سال‌های دور که چون خیال گذشت گاه بین انتخاب بهتر و بهترین سرگردان می‌ماندیم و اکنون در انتخاب بین بد و بدتر مستأصل شده ایم.

دوره چهل و سوم جشنواره فیلم در بخش مسابقه جز تعداد انگشت شماری، با زور و ارفاق کمتر از انگشتان یک دست!! آثار قابل توجهی نبودند و جز کسالت ذهن و فرسایش روح ارمغانی به همراه نداشتند در مقابل آنها فیلم‌هایی که در بخش ویژه به نمایش در آمدند، که توقیف شده ی سال‌های قبل را شامل می‌شدند، هر چند حس و حال خوب دیدن فیلم خوب و معجزه ی سینما را به جان تزریق می‌کردند اما در انتها حسرتی بزرگ از غیبت همیشگی و تعداد معدودشان به جای گذاشتند که اگر تعدادی از آثار حاضر در بخش اصلی در این سطح از کیفیت قرار داشتند چه دوره ی درخشانی می‌شد و چه رونقی به حال ما و سینما می‌داد. گویی این توقع و انتظار تنها تصوری است که صرفا در خیال می‌گنجد. واقعیت موجود، فیلم‌های نمایش داده شده‌ای هستند که حال در انتظار قضاوتند و چشم براه گرفتن جوایز تا درپوشی بر نقطه ضعف‌هایشان بگذارند.

بخش قابل توجهی از فیلم های منتخب در بخش اصلی، آثاری است از ژانر دفاع مقدس. روایتگر سرگذشت انسان‌هایی که از جانشان برای این آب و خاک گذشتند. به‌ناچار باز هم باید مقایسه کرد و به سال‌های قبل برگشت و آثاری را یادآور شد که با دیدن سرگذشت قهرمانانش اشک به چشم می آمد و بغض در گلو می‌نشست و ساعت‌ها روح و روان را درگیر می‌کرد و اکنون با فیلم‌هایی نه چندان تاثیرگذار، نه به لحاظ مضمون که از نظر ساخت و پرداخت موضوع، تنها می‌توان تماشاگر بود، دید و بی تفاوت از کنارشان گذشت چون آنگونه که باید حق مطلب ادا نشده.

دیگر آثار نیز در نگاه اول و یک خطی داستان، بنظر متفاوت و قابل توجه بودند و ایده ی اولیه شان کنجکاوی برانگیز اما با پرداخت نادرست و روند نامعقول در حد ایده ای جذاب باقی مانده و خروجی کار اثری بی ارزش و غیر قابل قبول است که صرفا ایده و سرمایه و وقت را هدر داده و در حال حاضر در صف رقابت با یکدیگرند. شاید تنها نکته مثبت فیلم‌های ضعیف برای سازندگانشان که اغلب ساخته ی اول و دوم و چندمشان است و در ابتدای راه هستند، تجربه ای باشد برای ساخت بهتر اثر بعدیشان. گویی درس پس می‌دهند و خرده گرفتن به آنها چندان هم جایز نیست، هرچند که جشنواره جای آزمون و خطا نیست، اما باید در نظر داشت که تولید انبوه اینگونه آثار بی ارزش دردی است بر تن هنر سینما که رفته رفته از پای در می آید و رو به نابودی می‌رود اما درد بزرگتر و زخم کاری بوسیله ی بزرگترها زده می‌شود! بزرگتری که روزی آثارش کلاس درس بود و هر فریم از هر سکانس فیلمش سینما را هنری بی بدیل معرفی می‌کرد در این دوره با کلمه ی پر طمطراق «بیگ پروداکشن» داستانی ساده و قدیمی را با سرمایه ای هنگفت و به مدد تکنولوژی مدرن چنان به تصویر می‌کشد که بنظر می آید برای جلب نظر حتی به تحریف هم متوصل شده و زمین و زمان را بهم دوخته تا اثرش را به خورد مخاطب دهد (هر چند به‌نظر می‌رسد نظر مخاطب هم چندان برایش مهم نیست) و در این عرصه یکه تازی کند و امکاناتش را به رخ کشد که البته چندان هم مورد اقبال قرار نمی‌گیرد و ایده که هیچ بلکه سرمایه ای سرسام آور برای کاری بی ارزش و بی حاصل تلف می‌شود.

سوال اصلی این جاست علاوه بر ساخت آثار غیرقابل قبول و هزینه هایی که صرف تولید آنها می‌شود، هزینه هایی که از مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم و ریخت و پاش ده روزه در سالن‌های نمایش و در آخر اجرای مراسم باشکوه اختتامیه برای، هیچ، چه لزومی دارد؟ حاصل این میزان وقت و زمانی که هدر می‌رود چیست؟ واقعا چه کسی پاسخگوست؟؟…

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 205888 و در روز دوشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۳ ساعت 13:38:02
2025 copyright.