سینماسینما، حمید باباوند
ما قصه گفتن و قصه شنیدن را دوست داریم على الخصوص اگر که داستان پایان خوش هم داشته باشد. «جایى براى فرشته ها نیست» یک داستان فوق العاده دارد که کاملا مستند روایت شده است، بدون هیچ صداى اضافه. داستان موفقیت دختران هاکى این لاین یا همان هاکى با اسکیت خطى.
ساخت مستند ظاهرا زمان زیادى نبرده است؛ طبق اشاره هاى فیلم مى توان دریافت که حدود دو ماه زمان صرف فیلم بردارى آن شده است. بنابراین مىشود تصور کرد که چالش هاى تولید آن چندان فراتر از عموم تولیدات مستند نبوده است اما انتخاب دقیق موضوع، تصویربردارى فوق العاده، توجه به جزئیات و در نهایت تدوین «هایده صفى یارى» روایت پرتعلیقى را ساخته است.
مستند «جایى براى فرشته ها نیست» راوى ندارد و تک تک افراد بار روایت را به سهم خود بر دوش مى کشند.
روایت «جایى براى فرشته ها نیست» چنان قصه گو پیش مى رود که به راحتى به فیلم هاى داستانى تنه مى زند و خودش را میان آنها جا مى دهد. شخصیت ها عمق پیدا مى کنند. داستان قهرمان خودش را مى یابد و شخصیت هاى مکمل یک به یک، یاریگر روایت مى شوند.
هوشمندى و درایت «سام کلانترى» از یک موضوع ساده که ده ها نمونه اش را مى توان پیدا کرد؛ داستانى ساخته است که در نهایت هر مخاطبى را با خود همدل کرده و او را به موفقیت امیدوار مى کند. او کارى مى کند که مخاطب بعد از دیدن «جایى براى فرشته ها نیست» مغرور و سرخوش از سالن بیرون بیاید.