عملکرد خانه سینما در چند سال اخیر محل بحث و انتقاد زیادی بود و با خود حواشی زیادی به همراه داشت اما در چند روز اخیر ماجرا ابعاد دیگری پیدا کرده، طوری که تحلیلش ممکن است ما را به مسیرهای عجیبی ببرد. لغو انتخابات مردادماه و همچنین رد صلاحیتها که برای اولین بار رخ میداد و مشخص نبود این اقدام بر اساس چه قانونی انجام شده است، از جمله بحرانهای ماه اخیر است. خانه سینما، مدیرعامل و هیات مدیره باید واکنش درخوری درباره ردصلاحیتها پیش از انتخابات نشان میدادند چون خانه سینما قرار بود نهادی مستقل باشد نه اینکه بخشی از دولت و تحت امر آن به حساب بیاید. باتوجه به اینکه بودجه این نهاد غالبا از سوی دولت تامین میشود این شائبه وجود داشت که دخالت دولت میتواند موضوعیت داشته باشد و باعث شود تا خانه سینما به صورت نهادی مستقل عمل نکند. در دوره اقای شاهسواری این هماهنگی ِ زیاد و شاید حتی ارتباط سازمانی زیاد با دولتها، سبب شد تا در جایی که خانه سینما باید واکنش صنفی در حمایت از اعضای خود نشان دهد، بخاطر همسویی با دولت ریاکشن درخور شانی نشان داده نشد. به طور مثال برخی محدودیتها و دستگیریها برای بازیگران و فیلمسازان رخ داد اما ما واکنشی از خانه سینما ندیدیم. ارائه تصویر منفعل و بی اثر از خانه سینما در چند سال اخیر باعث شد تا این همسویی با دولتها موجب نارضایتی و نقد جدی شود. اگر هم واکنشی از سوی خانه سینما دیدیم، بیشتر انفرادی بود تا صنفی.
نکتهی مهم اینکه به نظر میرسد ردصلاحیتهای اخیر اتفاقا بدون همراهی مدیرعامل یعنی آقای شاهسواری انجام نشد و عملا این رفتارها شان خانه سینما را پایین آورد. بخش دولتی قرار بود کمک کنندهی صنف باشد نه اینکه خانه سینما را زیر سیطره خودش در بیاورد. در دوره آقای شاهسواری این همراهی با بخش دولتی خیلی بیشتر از حد لازم بود و متاسفانه خانه سینما عقبگرد مشهودی در این مدت در نیل به اهداف صنفی و حضور در تصمیم سازیهای کلان داشت و عملا از چرخه سینمای ایران حذف شد. آقای شاهسواری با همین هیات مدیره ۲ سال کار میکند و ۵ روز مانده به انتخابات، استعفا میدهد به همین خاطر است که میگویم اتفاقات عجیبی در حال رخ دادن است. استعفای مدیرعامل و رئیس هیات مدیره خانه سینما در این مدت کوتاه تا برگزاری انتخابات معنایی ندارد مگر اینکه دوستان قصد و نیت دیگری داشته باشند مثل لغو شدن انتخابات که احتمالا به این منجر شود که عزیزان بار دیگر تا اطلاع ثانوی در سمت خودشان باقی بمانند. معمولا دولتها اگر حس کنند هیات مدیره خانه سینما قرار است با یک ترکیب پرقدرت و مستقل، شکل بگیرد قطعا سعی میکنند بازی را بهم بزنند. حالا خانه سینما از اهداف اولیهاش و اتحادی که در زمان بسته شدن خانه سینما در دوره شمقدری شکل گرفته بود، خیلی فاصله گرفته و خانه سینما ضعیفتر از همیشه بنظر میرسد.
آقای محمدعلی نجفی رییس هیات مدیره عنوان کردند که بخاطر اختلاف نظر شدید با اعضای هیات مدیره و کارشکنی آنان در قبال مدیرعامل استعفا کرده است. باید از ایشان پرسید شما که بیش از دو سال رییس همین هیات مدیره هستید، چطور حالا به این نتیجه رسیدهاید؟ شما اگر اکثریت را در همین جمع در اختیار ندارید چطور رییس شدید؟ چطور هیات مدیره با شما همسو نبوده است ولی دوسال شما رییس بودید؟ طبیعتا یک طیف در خانه سینما دنبال ابقای شرایط فعلی هستند تا این وابستگی را تمدید کنند.
بنظرم اگر دوستان بخواهند با همین روند پیش بروند، همچنان هیچ امیدی به خانه سینما نیست. البته اگر افراد باتجربه و مستقل که سالها کار صنفی انجام دادند، در این چند روز باقیمانده به میدان بیایند شاید بازی عوض شود. مدیران خانه سینما الان به تنها چیزی که فکر نمیکنند استقلال و بحث صنفی است. فقط به این فکر میکنند که چطور سازمان سینمایی را همراه کنند و بودجه بگیرند و کارهایی را انجام دهند که دولت از آنها راضی باشد. اتحادی که قبلا با حضور چهرههای فعال در امور صنفی سینما وجود داشت و باعث حفظ خانه سینما در سختترین شرایط شد دیگر دیده نمیشود. اصلا خیلی از چهرههای برجسته صنفی الان کجا هستند؟ همه کناره گرفتند یا طرد شدند. در آن دوران، صنوف علیه همین تفکر مطالبهگری میکرد ولی حالا دقیقا همان تفکر وابستگی طلب که خانه علیهاش ایستادگی کرد با همراهی عناصر بیموضع، منفعل و محافظهکار، قدرت گرفته و در راس خانه سینماست.
منبع: روزنامه هم میهن