سینماسینما، ایلیا محمدینیا
اینکه کسی به واسطه پدر یا مادر و یا هر شخص نسبی و سببی بتواند در سینما و اینجا در مقام بازیگر در فیلمی در یکی از نقشهای اصلی حضور یابد امری عجیب نیست؛ در پیشروترین سینماهای جهان هم اتفاق افتاده و باز هم خواهد افتاد.
حال اگر این امر در سینمای ما باشد برایش لقبی به طعن و کنایه پیدا میکنند و میشود: آقازاده
در حوزه سینما و به ویژه بازیگری اگر بازیگر استعدادی نداشته باشد خیلی زود از دور خارج خواهد شد. چرا که ایفای نقش امری است تخصصی که دربرگیرنده پارامترهای زیادی از جمله درک و تحلیل نقش در فیلمنامه و حفظ راکورد حسی نقش در سراسر فیلم است.
پگاه آهنگرانی یکی از همین کسانی است که نشان داد که ورود به سینما اگر به واسطه خانواده هم باشد اما اگر استعدادی در کار نباشد خیلی زود همه چیز تغییر میکند.
ایفای نقش و موفقیتش در فیلم «دختری با کفشهای کتانی» را اگر به حساب غریزه بدانیم تا مثلا بهرهمندی از شیوههای بازیگری خیلی بیراه نیست چرا که جنس بازی پگاه آهنگرانی از جایی میآمد که ربطی به تجربه بازیگری بر مبنای سالها حضور در نمایش و تئاتر نداشت. مادرش منیژه حکمت سالها در عرصه تولید بود و بعدها کارگردانی در سینما را تجربه کرد و طبیعی هم بود دختر جوانش در سر سودای بازیگری را داشته باشد.
دیدن فیلم «بدون قرار قبلی» ساخته بهروز شعیبی اما در جشنواره چهلم فجر و نقشآفرینی در خور تحسین پگاه آهنگرانی در آن غافلگیری بزرگ من از جشنوارهای بود که کم غافلگیری نداشت و همه چیزش در عین غافلگیری بود از آثار گاه بیارزشی که به جشنواره راه یافته بودند و آثاری که بیهیچ ذکر دلیلی کنار گذاشته شده بودند تا اعلام اسامی نامزدهای جایزه به ویژه در بخش بهترین بازیگر زن و لو رفتن برگزیدگان پیش از اختتامیه جشنواره.
بازی در نقش اصلی فیلم «بدون قرار قبلی» برای پگاه آهنگرانی شاید یکی از آن فرصتهایی بود که بتواند استعداد بازیگریاش در نقشی سهل و ممتنع را به چالشی بزرگ بکشد.
او در فیلم در نقش پزشک میانسالی به نام یاسمن ظاهر شده که ۳۰ سال است به دور از ایران با مادرش ساکن آلمان است. تنها امکان گاه به گاه ارتباطی او با ایران در شکل تصویر و گاه در قالب کلمات و حروف با دختر خالهاش در مشهد شهر آبا و اجدادیاش است.
در همان سکانس معرف کاراکتر یاسمن در ابتدای فیلم او احیای مصدومی را در بیمارستان بر عهده دارد که در نهایت منتهی به مرگ جوان میشود؛ تماشاگر با دیدن چهره مصمم، سرد و بیروح پگاه اهنگرانی در نقش کاراکتر یاسمن با غلبه فرهنگ رفتاری و حسی آلمانی بر جسم ایرانیاش آشنا میشود. یاسمن از جمله نقشهای تکرارشونده در فیلمها و سریالهای ایرانی به نظر میرسید که از فرط تکرار، مخاطب با پیش فرضی مشخص خود را آماده تماشایش میکند.
انسجام و یکدستی بازی و حفظ راکورد حسی نقش و تغییر گام به گام و باورپذیر این حس درونی و رفتاری یاسمن از آلمان تا ایران وقتی که در معرض فرهنگ ایرانی قرار میگیرد اتفاقی بود که تنها با تحلیل درست فیلمنامه و نقش یاسمن توسط بازیگر و کارگردان فیلم در ایفای درست نقش میتوانست سر و سامان بگیرد و پگاه آهنگرانی در سختترین چالش بازیگریاش نشان داد که مستعد چنین امری هم هست. فیلم «بدون قرار قبلی» به حتم متکی به بازیگر نقش یاسمن است که اگر انتخاب درستی شکل نمیگرفت میتوانست فیلم را به اثری کلیشهای و تکرارشونده تبدیل کند. اما سابقه بازی و تدریس بازیگری بهروز شعیبی و تیزهوشی او در انتخاب درست بازیگرش در کنار هوشمندی بازیگری که تکنیک بازیگری را دیگر جایگزین غریزه صرف کرده بود راهگشای فیلم شد. تا آنجا که تصور فیلم و نقش یاسمن بدون حضور پگاه آهنگرانی عملا سخت مینماید.
اینکه در جشنواره چهلم نامی از پگاه آهنگرانی حتی در لیست نامزدهای بهترین بازیگر نقش اول زن نیست به نظر دلایل خارج از متن دارد. و این ربطی به توانمندیهای بازیگری ندارد که حال میتوانیم از او نقشهای پرچالشی را در فیلمها انتظار داشته باشیم.
پگاه آهنگرانی اگر به واسطه مادرش آمد اما نشان داد که بازیگری ذوق و استعداد میخواهد نه پارتی و فامیل.