سینماسینما، حمید عبدالحسینی*
نام ناصر تقوایی را بر زبان می آوریم و در یک آن اوج های تاثیر گذاری از تاریخ سینمای ایران در برابر دیدگانمان قرار می گیرد. او بدون شک یکی از بیبدیلترین بزرگان سینمای ماست که هر فیلم و فیلمنامه اش را چون یک مینیاتور، با ظرافت هر چه تمام نقش زده است و ماحصل هر اثر و دایره تاثیرگذاریاش تا دههها بعد همچنان زنده و پویا در بطن تاریخ نوشتاری و حافظه بصری سینمایینویسان و سینمادوستان و سینماگران این سرزمین حک شده است. برای فیلمساز مولف و صاحب سبکی چون او سخت است سالیان طولانی خود را از بزرگترین لذتاش یعنی فیلمسازی محروم کردن. تقوایی به قول خودش (نقل به مضمون) بخشی از اعتبارش را از فیلم هایی که نساخته کسب کرده است. او همواره و در هر دوره ای با کوله باری از ایده های بدیع، خلاقانه و پیشرو برای ساخت فیلم تازه آماده و حاضر بوده ولی تنگ نظری ها و محدودیتها او را و یا به عبارت دقیق تر و بهتر، ما و سینمای ایران را از خلق یک اثر در یادماندنی دیگر محروم ساخته است.
ناصر تقوایی به حق یک مولف تمام عیار است و حتی وقتی برای نوشتن از منبعی وام می گیرد به قدری در آداپته سازی و بومی کردن مولفه های اثر متبحرانه عمل می کند که گویی درنهایت با نوشته ای متعلق به خود او مواجهیم چرا که تسلطش بر ادبیات و جنبه های گوناگون ادبی بسیار گسترده و جهان شمول است و ویژگی های نوشته مبدا و مقصد را با تحلیلی موشکافانه به یکدیگر پیوند می دهد و با هنرمندی تمام آن را به تصرف خود و جغرافیای مورد نظرش در می آورد. تقوایی در اجرا نیز مو به مو و با نهایت دقت و ظرافت در جز به جز هر فیلمی که ساخته حضور یافته و ردپای بسیار روشنی از خود و سبک و سیاق فیلمسازی اش را از عنوانبندی تا پایانبندی به یادگار گذاشته است.
به عنوان یک شاگرد کوچک در برابر ۸ دههی پربار از زندگی یک استاد و معلم بزرگ تمام قد می ایستم و به احترام همه نوشته ها و فیلم های ارزشمند ساخته شده و نشده ی ناصر تقوایی سر تعظیم فرود می آورم.
عمرش دراز باد.
*نویسنده و کارگردان