سینماسینما، زهرا مشتاق
بعد از درگذشت قاسم آهنین جان شاعر خوزستانی یادداشتی نوشتم با عنوان«همه ما در شکل زندگی و مرگ قاسم آهنین جان مقصریم» که در سایت سینماسینما به تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ منتشر شد. هم چنین در صفحه شخصی خود در اینستاگرام، فیلم هایی از ایشان را قرار دادم که بالغ بر هشت هزار بار دیده شد. اما پس از آن از برخی نزدیکان شاعر، از جمله دو تن از دوستان نزدیکش پیام هایی دریافت کردم مبنی بر آنکه شرایط رفته بر این شاعر، آن چنان که ایشان نشان می داد نبود. و حتی ایشان به دستور دکتر نوبخت از استانداری خوزستان یک واحد آپارتمان هدیه می گیرند.
از سوی دیگر، همین دوستان نزدیک که خود نیز از جمله شاعران و ادیبان شناخته شده در استان خوزستان هستند این گله را داشتند که شاعر درگذشته، علاقه مند به اغراق نمایی بوده و در امور کمتر خویشتن داری به خرج می داده است. به طوری که حتی خانواده و اقوام نزدیکش نیز حاضر به زندگی و یا احوالپرسی از او نبوده اند.
امروز نیز مدارکی به دستم رسید که این گفته ها را تایید می کرد.
قاسم آهنین جان طی سال های ۹۷ تا ۹۹ از سوی «صندوق حمایت از هنرمندان، نویسندگان و روزنامه نگاران» بیمه درمان تکمیلی و رایگان دریافت کرده است.
هم چنین از سال ۱۳۹۱ تا هنگام مرگ تحت پوشش دریافت «طرح کمک مستمری» از سوی صندوق اعتباری هنر قرار گرفته و حقوق ماهیانه دریافت می کرده است.
از سوی دیگر ضمن مهیا شدن دیدار حضوری با ریاست محترم جمهور، ایشان در چند نوبت از سوی صندوق هنر، کمک بلاعوض دریافت داشته اند.
یک کمک پنج میلیون تومانی به تاریخ ۲۷ اسفند ۹۶. هم چنین کمکی دو میلیون تومانی در ۲۷ آذر ۹۸ و در ۳۰ آذر ماه سال ۱۳۹۸ نیز یک کمک بلاعوض ده میلیون تومانی که همگی از سوی صندوق هنر به ایشان پرداخت شده است.
این در حالی است که در سال ۱۳۹۹ نیز مبلغ سه میلیون تومان بابت کمک هزینه ایام بیکاری در کرونا به حساب هنرکارت ایشان واریز شده است.
قاسم آهنین جان هم چنین از مزایای بیمه تکمیلی در روند درمان خود بهره مند بوده است.
راستش نوشتن این یادداشت برای من بی نهایت دشوار بود. به خصوص آنکه فرد مورد نظر دیگر زنده نیست. اما مسولیت صداقت و صراحت در حرفه روزنامه نگاری ایجاب می کرد با توجه به مدارک رسیده که صحت آن نیز تایید شده است، راجع به این موضوع دوباره چیزی بنویسم.
این یادداشت هم چنین یک نگاه آسیب شناسانه نیز محسوب می شود. نبود شفافیت در بسیاری از امور و حوزه ها موجب سرازیر شدن سیل انتقادات جدی به دستگاه های مختلف اعم از دولتی تا خصوصی است. این در حالی است که شفاف سازی و بیان خدمات ارائه شده به خصوص نسبت به اقشاری از جامعه که با حساسیت بیشتری از سوی مردم و رسانه های جمعی داخلی و خارجی، مورد رصد و پی گیری قرار می گیرند، می تواند و باید روشن کننده افکار و پرسش های عمومی باشد. همان قدر که ما نویسندگان و روزنامه نگاران در حد توان و با توجه به وجود تمام محدودیت ها موظف به بیان نقایص و کاستی ها هستیم، به همان نسبت انصاف و اخلاق حرفه ای حکم می کند، در انعکاس واقعیت ها اصرار و شجاعت بورزیم.
قاسم آهنین جان دیگر زنده نیست. اما اکنون خیالم آسوده است که در شرایط دشوار مالی زندگی نمی کرد و اگر چه درگیر بیماری لاعلاج بود، اما از خدمات رایگان درمانی بهره مند بود و فیلم منتشر شده از ایشان مربوط به روزی است که حال نسبتا بهتری داشته، اما چون بی قراری می کرده است او را با آمبولانس به آدرسی که می دهد می آورند. یعنی خانه قدیمی آنها که زمانی با مادرش در آن زندگی می کرده، و وقت مراجعه عملا خالی از سکنه و مراحل انحصار وراثت برایش طی می شده. قاسم آهنین جان در اواخر عمر دچار آلزایمر بوده و درست به همین دلیل است که نشانی آن خانه را به راننده آمبولانس اعلام می کند. بنابراین قاسم آهنین جان هم خانه خوب در اختیار داشته و هم به واسطه دریافت حقوق و مزایای دیگر، زندگی آبرومندانه و مناسبی داشته است. از تمام کسانی که با در اختیار گذاشتن این اطلاعات مرا در نوشتن این یادداشت کمک کردند، سپاسگزارم. خداوند همه ما را در پناه آمرزش و حمایت خود قرار دهد.