سینماسینما، محسن جعفریراد
این هفته،طبعا فیلم تازه مهمی روی پرده نداریم و فعلا فیلم های اکران دوم نوروز اعلام نشده که در یادداشت هفتگی به نقدش بپردازیم، پس به رویدادهای فرهنگی و نقاط قوت و ضعفشان به طور اجمالی می پردازیم.
یادداشت این هفته هم تیغ دارد و هم ابریشم! تیغش به همزمانی و تداخل چند رویداد مهم فرهنگی برمی گردد و ابریشمش به برخی از ویڑگی های مثبت همین رویدادها!
قسمت تیغش کوتاه است؛ جشنواره جهانی فیلم فجر طبق چهار سال گذشته در اوایل اردیبهشت برگزار می شود که روزهای آخرش همزمان شده با شروع مهمترین رویداد در زمینه کتاب در سال، یعنی شروع نمایشگاه کتاب در مصلی تهران و به این دو اضافه کنید، نهمین جشنواره فیلم وارش که در مازندران برگزار می شود، یا چهاردهمین جشنواره بین المللی رادیو و … در صورتی که می توان خیلی ساده، طوری برنامه ریزی کرد که هیچ کدام از این رویدادهای مهم، با هم تداخل نداشته باشند و مخاطبی که خوراک فرهنگی می خواهد بتواند با برنامه ریزی درست، به رویدادهای مدنظرش دسترسی پیدا کند.
اما قسمت ابریشم ماجرا را می توان در ویڑگی های مثبت هر کدام از رویدادهای مذکور دید.
در این دوره جشنواره – مثل سال قبل که از الیور استون به عنوان کارگردان هالیوودی سرشناس جهان دعوت شده بود- چند مهمان صاحب نام دعوت شده که یکی از مهمترین آنها پل شریدر است. نویسنده ای صاحب سبک که بیشتر با نگارش فیلمنامه راننده تاکسی ساخته مارتین اسکورسیزی شناخته می شود اما فیلم های مهمی مثل گاو خشمگین و آخرین وسوسه مسیح را نیز در کارنامه اش دارد. یا یک مدیر فیلمبرداری بارها تحسین شده به نام لوکا بیگاتزی که با عباس کیارستمی در فیلم کپی برابر اصل همکاری کرده ، و غیر از آن چند اثر مهم در کارنامه اش دارد از جمله همکاری اش با کارگردانی پرافتخار پائولو سورنتینو که جوایز متعددی مثل اسکار، گلدن گلوب و … را دریافت کرده است. یا حضور دبورا یانگ به عنوان یکی از مشهورترین منتقدان جهان و چهره هایی مثل مایکل فان دایم (کارگردان برنده اسکار ) که دعوت از چنین سینماگرانی و برگزاری کارگاه های تخصصی می تواند به انتقال تجربیات آنها به هنرآموختگان و حتی فیلمسازان ایرانی کمک کند.
امتیاز مثبت بعدی، مرمت فیلم های ماندگاری مثل دونده، پرده آخر، دیده بان، طلسم و …و نمایش آن ها و یا نمایش پشت صحنه فیلم ماندگاری مثل گاو ساخته داربوش مهرجویی که نشان می دهد دهه شصت چقدر سرشار از کارهایی با تنوع ڑانر بوده، چیزی که در یک دهه اخیر کمتر شاهدش بوده ایم و نمایش این فیلمها می تواند پیشنهاد مناسبی به سینماگران و مدیران سینما باشد.
سومین ویڑگی اثرگذار این دوره این بوده که قرار است درآمد حاصل فروش فیلمها به سیل زدگان اختصاص یابد تا سینمای ایران و سینماگرانش هم به نوبه خود در کمک رسانی، فعال باشند.
فعلا جشنواره در حال برگزاری است و بعد از آن بهتر می توان به تحلیل آن پرداخت.
در نمایشگاه کتاب امسال از ناشران و نویسندگان چینی دعوت شده که می تواند گام مهمی برای صادرات کتاب باشد و اینکه اگر داد و ستد فرهنگی به خوبی صورت بگیرد، در سالهای بعد می توانیم شاهد حضور نویسندگان و ناشران برتر کشورهای اروپایی مثل فرانسه، ایتالیا، آلمان و حتی ترکیه باشیم تا تیراڑ کتاب های ما بیشتر شود و ناشران ما هم اشتیاق بیشتری برای چاپ و پخش کتاب داشته باشند.
جشنواره وارش نیز همیشه سعی کرده به عنوان جشنواره ای مستفل عمل کند و چند فیلمساز خیلی مستعد هم تا حالا از دل این جشنواره معرفی شده که استمرارش می تواند تحسین برانگیز باشد که از نهم اردیبهشت آغاز به کار می کند.
و اما جشنواره رادیویی که البته می شد با تبلیغات بیشتر و بهتر کمی به مخاطبانش افزود. رادیو به خودی خود مخاطب محدودی دارد و برگزاری با کیفیت چنین جشنواره هایی می تواند به افزایش مخاطب کمک کند.