«جبر با احتمال بازسازی»؛ نمایشی که خود محصول جبر است

سینماسینما، ایلیا محمدی‌نیا

نمایش «جبر با احتمال بازسازی» خود محصول جبر حاکم بر جامعه‌ای است که به شکل طبیعی نتوانست و یا نخواست پاسخگوی نیازهای افراد جامعه در حوزه‌های فرهنگی، هنری، سیاسی، اجتماعی و… باشد حال وقتی امکان طرح موضوع و در شکل درست آن شرایط گفتمانی نباشد همه چیز رفته رفته انباشت شده نیازهای کوچک که با توجه‌های کوچک رفع می‌شد حال خود تبدیل به معضلی شده که گره کور و بحران‌های پیش‌بینی نشده تعبیر می‌شوند حال اینکه اساسا این امور اگر در دایره بسته اندیشه‌های کوچک گرفتار نمی‌آمد هیچ‌گاه به بحران بزرگ منتهی نمی‌شد.

نمایش درباره این امر حرف می‌زند که چگونه شخصیت‌های آرام و بی‌حاشیه جامعه می‌توانند در شرایط خفقان تبدیل به هیولاهای شوند که نه طعم هویج که مزه خون آنها را سیراب می‌کند.

نمایش «جبر با احتمال بازسازی» نوشته محمد مساوات و کارگردانی مهدی غلام‌نژاد همچنان که پیشتر اشاره شد خود محصول جبر است جبری که در آن بدیهی‌ترین نیازهای جامعه در بخش‌های مختلف در آن عامدانه یا از سر ندانم کاری نادیده گرفته شد تا نویسنده و کارگردان همه آن‌چیزی که می‌توانست بدیهیات متن باشد را بیاورد و مخاطب با انباشتی از حرف‌ها و نیازهای ناگفته روبرو شود که روشن است این امر از حوصله متن که تماشاگر خارج می‌شود.

پرده اول نمایش زبانی ساده و بی‌تکلف دارد هم در متن و هم در اجرای صحنه‌ای آن اعم از کارگردانی و بازی‌ها و طراحی صحنه ساده و به قاعده‌اش. اما شروع پرده دوم نمایش محلی می‌شود تا کارگردان تمام ناگفته‌ها را یک جا بیان کند امری که باعث به هم خوردن توازن اجرا می‌شود. همچنان که بازی‌ها و کارگردانی پرده نخست بی‌تکلف و باورپذیر جلوه می‌کند، اما در بخش دوم به یکباره این امر دستخوش تغییر می‌شود. مساله شاید بیشتر از آنکه ناشی از کارگردانی باشد برآمده از متنی دوپاره است. متنی که میانه ندارد. سیر تحول شخصیتی خرگوش‌ها خاصه خرگوش برادر که در پرده نخست سر به هوا و دست و پاچلفتی بود به خرگوشی شجاع و نترس غیر باور می‌آید. به نظر می‌رسد متن می‌توانست با کمی حوصله و پرداخت بیشتر روی شخصیت خرگوش برادر ولو به قیمت بالاتر رفتن زمان نمایش بتواند مخاطب بیشتری را درگیر خود سازد.

با این حال با توجه به بضاعت اندک سرمایه‌گذاری در تئاترهای مستقل خاصه در شهرستان‌ها باید به نمایش «جبر احتمال یک بازسازی» نمره‌ای قابل اعتنا داد.

همین که فارغ از تمام مصائب کار کردن در این عرصه اعم از بازبینی‌های گاه ایدئولوژیک و اعمال سلیقه‌های شخصی ناشی از جهل و عدم آگاهی از عرصه هنر و ادبیات نمایشی و صد البته سایه بلند توقیف که حتی اگر تمام مجوزها را اخذ کرده باشید سایه بلندش همیشه هست چند جوان جویای نام به فعالیت می‌پردازند ارزشمند است و در خور تقدیر.

بازی بازیگران نمایش نمره قبولی می‌گیرد به ویژه نقش خرگوش‌ها و البته خرگوش برادر که سیر تحول یک شخصیت را از شخصیتی ترسو به خرگوشی شجاع و البته هیولا صفت به رغم متن کم جان نمایش در میانه نمایشنامه تا حدودی توانست پوشش دهد.

اما نکته پایانی که باید گفت هنر و در اینجا تئاتر در شهرستان‌ها اگر چه از کمبود سرمایه و امکانات رنج می‌برند، اما باید بدانند اوضاع از قدیم و ایام همین گونه بوده است آنها باید به سرمایه اجتماعی و انسانی توجه کنند چیزی که در تئاتر بابل به خوبی قابل مشاهد است.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 213041 و در روز چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۴ ساعت 13:41:45
2025 copyright.