سینماسینما، محدثه واعظیپور
خبر نمایش دو فیلم «یدو» و «تکتیرانداز» پیش از اکران عمومی در نوروز از شبکههای تلویزیون موجی از انتقادها و مخالفتها را به دنبال داشت، اما در همه این اعتراضها، یک نکته اساسی مغفول مانده است. «یدو» (مهدی جعفری) و «تک تیرانداز» (علی غفاری) دو فیلم ارگانی هستند، فیلمهایی که از ابتدا قرار نبوده پرفروش باشند. مضمون، ترکیب بازیگران و حال و هوای هر دو فیلم برای جذب مخاطب انبوه مناسب نیست. حتی اگر این فیلم ها روی پرده را میدیدند، موفقیتی نصیب سازندگانشان نمیشد. همه اینها به معنی بیارزش بودن «تکتیرانداز» یا «یدو» نیست. اما وقتی از ماجرای اکران و دیده شدن یک فیلم حرف میزنیم، مناسباتی وجود دارد که خودش را بیش از اراده و خواست هر مدیر یا نهاد و ارگانی نشان میدهد.
در اکران نوروز ۱۴۰۰ می توان تجلی این خواست و سلیقه را دید. آن هم در شرایطی که هنوز سینماها به روزهای رونق بازنگشته اند، در ترکیب نوروزی فیلم «هفتهای یک بار آدم باش» (شهرام شاهحسینی) با بازی پژمان جمشیدی ستاره محبوب این روزهای سینمای ایران بیش از دیگر فیلمها، حتی فیلم ستایش شده مجید مجیدی فروش داشته است. توجهی که به «خورشید» شد قابل مقایسه با نقد و نظرهای مثبت و منفی درباره «تکتیرانداز» و «یدو» نیست. از «خورشید» با توجه به نام و اعتبار سازندهاش و امتیازهای فیلم، گروه بازیگران و عوامل صاحب نامش، انتظاری بیش از این وجود داشت. اما «خورشید» رقابت را به فیلمی از سینمای بدنه واگذار کرده است.
با توجه به تجربه شکست اغلب فیلمهای ارگانی در گیشه (در رقابت سالم) و با صرف نظر از آمارسازی و ارائه اطلاعات غلط درباره فروش بعضی از این فیلمها، سرنوشت «یدو» و «تک تیرانداز» در گیشه بهتر از «خورشید» نبود. خورشیدی که یکی از بهترین فیلمهای یک دهه اخیر کارنامه سازندهاش است. پخش «یدو» و «تک تیرانداز» از تلویزیون، اتفاقا فرصتی فراهم می کند تا مخاطبان بیشتری با صرف هزینهای کمتر این آثار را ببینند. نمایش این فیلمها در سینما، هدر دادن بیتالمال و بودجههایی است که باید در راههایی بهتر هزینه شود. در شرایطی که فیلمهای بسیاری پشت خط اکران ماندهاند، وضعیت اکران ۱۴۰۰ مبهم است و شیوع ویروس کرونا، سینماداری را به سوی تعطیلی کشانده، حذف فیلمهایی که جذابیت اندکی برای تماشاگران سینما دارند جلوگیری از ضرر بیشتر است. هر سال، هزینه بالایی صرف تولید آثاری از جنس «یدو» و «تکتیرانداز» میشود و معمولا این فیلمها در انتهای جدول فروش جای میگیرند، شاید صرف نظر کردن از اکران این فیلمها بخشی از ضررهای ناشی از تولید آنها را جبران کند و خط پایانی برای رویابافی مدیران درباره استقبال از این آثار باشد. سینما، با همه پیچیدگیهایش، قوانین خود را دارد و با تبصره، قانون و حمایت نمیتوان این قانونها را تغییر داد.