رضا ثروتی در “جنایات و مکافات” اش به “جنایت و مکافات” داستایفسکی وفادار مانده و حقِ جوهره اثر را که تاثیرات روانی جنایت و قتل روی قاتل است ادا کرده.
بازی درخشان بابک حمیدیان که درتئاتر بسیار جلوتر از سینماست، توانسته راسکولنیکف را با همه مختصاتش تصویر کند. دقت در جزییات رفتار کاراکتر و طراحی درستِ منحنی طی شده توسط راسکولنیکف، تحول و تغییر شخصیت او را قابل درک کرده است.
کارگردان توانسته محور مضمونی دیگری از رمان را در نمایش پررنگ کند؛ “اختلاف طبقاتی” که از دلایل مهم قتل پیرزن رباخوار به دست راسکولنیکف اصولگراست. طراحی صحنه مطبق و خلاقانه نیز به انتقال این معنا کمک شایانی کرده است با حضور درختی که ریشه اش در اجتماعِ شامل طبقات فرودست است.
تم “فرد در تقابل با جمع” نیز از جمله مضامین تماتیک در داستان است که به روشنی در نمایش قابل پیگیری است.
شاید تغییر کلمه جنایت به جنایات، از آن رو باشد که ثروتی قصد دارد تماشاگرش را به جنایاتی از جنس دیگر در سطوح دیگر جامعه نیز توجه دهد و لایهای دیگر به جنایت-قتل که راسکولنیکف مرتکب شده بیفزاید.
فضاسازی متناسب با مضمون و استفاده درست از نور و صدا از دیگر امتیازات نمایش است.
هریک از دیگر بازیگران سرشناس نمایش، فضای دیده شدن را به قدر کفایت پیدا کردهاند. بازیهای خوب تمام آنها بر جذابیت کار میافزاید.
“جنایات و مکافات” خبر از پختگی و حرکت رو به جلوی کارگردان ماجراجویی میدهد که کارنامهاش سرشار از تمایل به تجربههای تازه است.
بهگمانم نمایش به دو اجرای آخر رسیده است. از دستش ندهید.