فیلمی پر کاراکتر و شلوغ که کاملا منطبق بر الگوی سالهای اخیر سینمای اصغر فرهادی تولید شده؛ یک جمع شاد، یک بحران ناگهانی و در ادامه، یک داستان با الگوی پلیسی برای کشف حقیقت.
فیلم تلاش میکند همزمان با پیشبرد داستان تکراریاش، پرسوناژهای پرتعداد و نسبتهایشان را به ما معرفی کند اما فقط تا حدودی موفق میشود. شخصا برخی شخصیتها را تا انتها نشناختم و دلیل و بهانه حضورشان را درنیافتم. وجود شخصیتهای اضافه و ورود کاراکترهای جدید و خرده داستانهای زائد، فیلم را آزار میدهد. تلاش مادربزرگ برای رفع بحران و وصله پینه کردن خانوادهاش منفعلانه است؛ نه موثر است و نه موفق میشود.
البته اینکه یوسف حاتمیکیا مستقل از مسیر و مشی پدر، فیلم بسازد اتفاق بدی هم نیست به شرط آنکه بداند دارد چه میکند.
فیلم نهایتا نه در فرم و نه در مضمون حرف تازهای ندارد و تنها به عنوان یک تمرین فیلمسازی برای آینده، قابل قبول است.