سینماسینما، محمد حقیقت
دراین هفته، ۱۵ فیلم جدید بر پرده سینماهای فرانسه آمد که یکی از آثار قابل توجه آن، «نوجوانان» ساخته سباستین لیفشیتز است.
سازنده پنجاه و دوساله این فیلم که آثارش بین عکاسی، سینمای مستند و همچنین سینمای داستان دار تقسیم شده، این بار دوربین خود را به دو دختر نوجوان اختصاص داده که طی پنج سال آنها را در مدرسه، در منزل، در تعطیلات، و در جمع دوستانشان از نزدیک همراهی میکند. بزرگ شدن آنها، فرم گرفتن طرز تفکر آنها، و زندگی پیرامونشان را طی ۲ ساعت و ۱۵ دقیقه به فیلم در می آورد که کل فیلم اغلب بسیارجذاب است، اما لحظاتی نیز حوصله سربر میشود. دوربین تقریبا شبانه روز با «آنائیس» و «اما» این دو نوجوان بسیار شیطان همراه است. یکی از آنها از طبقه حدودا بورژوا، و دیگری از خانواده حدودا فرودست است. به نظر می آید که کارگردان اصلا آنها را هدایت نکرده بلکه تنها به ضبط زندگی شان بسنده کرده است. حاصل آن پنج سال فیلمبرداری و البته ساعت ها راش بوده که یک سال بدون وقفه برای تدوین آن کارگردان خود را در اتاق مونتاژ گذرانده است.
ماجرای فیلم در شهری نه چندان بزرگ باشد – نه اینکه در حومه های شهرهای آن بگذرد_ اتفاق می افتد که چندان در فیلمهای دیگر فرانسوی مورد استفاده قرار نگرفته بود و تماشاگر را با جغرافیای تازه ای آشنا میکند.
در سنین دوازده سیزده سالگی هنوز نوجوانان از نظر زندگی اجتماعی/ سیاسی فرم نگرفته اند لذا کارگردن رشد آنها را تا بلوغ و کمی بعد از آن را مورد نظر داشته، بدون اینکه سناریوئی تنظیم شده از قبل نوشته و در دست داشته باشد. نوجوانان همچون متریال های دست نخورده، و انعطاف پذیر هستند که در ارتباط با افراد و محیط های گوناگون آنها را فرم میدهد. کارگردان از آنها خواسته بود که حضور دوبین را کاملا نادیده بگیرند و واقعا خودشان باشند. در مجموع سازنده توانسته از این دو دختر شیطان لحظاتی ناب استخراج کند که اگر قرار بود از قبل سناریوئی نوشته شده و دیالوگ های مشخص به آنان میداد، احتمالا هرگز چنین تازگی وظرافت از وجود این دو هنرپیشه نابازیگر تراوش نمیکرد. در طول فیلم تماشاگر بازتاب اتفاقات اجتماعی/سیاسی که در فرانسه رخ میدهد را هم ضبط کرده و از سوئی مردم هم از طریق تلویزیون در خانه هایشان آن را دنبال میکنند از جمله خانواده این دونوجوان. در این زمینه سازنده فیلم از ورای بازتاب نظرات این دو دختر، متحول شدن افکار آنان را نیز دنبال میکند. پنج سال زندگی اجتماعی فرانسه از زاویه دید این دو دختر به خوبی دیده میشود بدون اینکه کارگردان اصرار بر تحمیل نظرات خود به آنها داشته باشد. دوربین هر بار که داخل خانه این دو شخصیت میرود، موقعیت خانواده آنها هم دیده میشود مثل اما، دختری لاغر اندام که مادرش در اداره مالیات کار میکند و پدرش که مدیر فروشگاه تجارتی است، با طرز تفکر آنها آشنا میشویم. این خانواده درخانه ای نسبتا بزرگ زندگی میکنند و هر کس مسائل و مشکلات خود را دارد که با دخترشان متفاوت است، رویای اما این است که آرتیست شود. برعکس آنائیس، با اندامی گرد و چاق همچون مادرش، در خانه ای محقر و دارای مشکلات اقتصادی هستند، و آنائیس باید به دو برادر کوچک خود هم برسد. چیزی که باعث شده این دو نوجوان را سخت به هم نزدیک کند و دوستی عمیقی علیرغم دنیای متفاوتشان بین آنها برقرارکند، رفتارسخت گیرانه پدرومادر آنها نسبت به فرزندانشان است. از این طرق فیلمساز نوعی جامعه شناسی خودش را از پیرامونش نیز به تصویر میکشد و این اثرمیتواند به نوعی شهادت دهنده زمان و مکان خود باشد.
سازنده درباره انتخاب سوژه اش میگوید: دوازده/سیزده سالگی هم یک نقطه شروع است و هم یک نقطه رسیدن. در این سن کلیدی، کودکی را ترک میکنیم، در واقع بیگناهی و معصومیت رفته رفته به کنار میروند، و شیطنت آغاز میشود. این سن همچنین دورانی از تحصیلات ابتدایی را پشت سرگذاشته ایم و وارد جهانی جدید در مکانی جدید میشویم. بدنمان هم از نظر فیزیکی وارد فاز جدید میشود و از نظرحسی و جنسی، دگرگونی در ما شروع به تظاهرکردن میکند. سنی هم هست که اغلب با پدرومادر، زاویه پیدا میکنیم. برای بسیاری از این نوجوانان میتواند سئوال هم پیش بیاید که تو کی هستی؟ چه میخواهی؟ البته برای اکثریت آنها پاسخی ندارند… اما چیزی درحال ترکیدن است. کارگردان درباره انتخاب بازیگران میگوید: بدون تعارف بگویم، ابتدا به دنبال پسرمیگشتم. به جاهای زیادی رفتم. با معلم های بسیاری تماس گرفتم. بعد با خودم گفتم حالا چه اصراری در این داری که حتما پسر باشد، چرا نباید یک دختر باشد؟ آنها چه فرقی با هم دارند؟ مدت زیادی به مطالعه و همچنین دیدن نوجوانان پرداختم و این دو دختر را یافتم. علاقه داشتم که از کلیشه ها فاصله بگیرم، و به حومه های شهرها نپردازم بلکه درون خود شهر باشم ولی دور از شهرهای بزرگ. در شهر بریو، با جمعیت ۵۰٫۰۰۰ نفری سرانجام محل وقوع داستان آنها را یافتم و اینجا محل داستان شد که از آن راضی هستم.
کارگردان درباره اینکه مدت فیلمبردای ۵ سال طول کشیده میگوید: این کار یک تمرین جنون آسائی بود! همزمان مرور بر آثارم را در مرکز فرهنگی پمپیدو در پاریس ترتیب داده بودند و از سوئی یک کتاب در دست انتشار داشتم. اما به هر حال این کارتجربه جالبی بود.
سینمای کمترسرگرم کننده، و به نوعی متعهد، سندی بر روزگار خود است که این کارگردان مستند/ داستانی این را به خوبی درک کرده و به نمایش میگذارد.
درموردکارگردان:
سباستیان لیفشیتز، درمدرسه لوور پاریس، تاریخ هنر خوانده و درسال ۲۰۰۰ به سینمارو می آورد و اولین فیلم بلند خود را به نام حدودا هیچی میسازد. که موردتوجه منتقدین قرارمیگیرد و در بسیاری از کشورها پخش میشود. سال بعد عبور را میسازد که در بخش ۱۵ روز کارگردانان کن پذیرفته میشود. وی همچنان به ساخت فیلم ادامه داده که با بامبی، در ۲۰۱۶ در جشنواره برلین شرکت میکند و در ۲۰۱۲ سرانجام به قسمت رسمی جشنواره با فیلم نامرئی ها راه مییابد. آخرین اثر او نوجوانان سال گذشته درجشنواره لوکارنو در مسابقه قرار داشت.

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- سینماسینما/ نماینده فرانسه در اسکار کدام فیلم خواهد بود؟/ معرفی انتخابهای اولیه
- به دنبال ریشههای دوردست/ نگاهی به فیلم ADN
- «آنتوانت درسوون»/ یک کمدی-رمانتیک موفق؛ لذت زیستن!
- اختصاصی/ گزارش محمد حقیقت از پاریس/ کمک مالی دولت فرانسه به بخش فرهنگ/ نولان گیشه فرانسه را نجات میدهد؟
- پاریسیها روی آب فیلم دیدند/ اجرای طرح «سینما روی آب» در پاریس
- اختصاصی/ درباره آلیس گی بلانشه، اولین فیلمساز زن/ خالق «پری کلمها»
- بینوایان همیشه قیام میکنند؟/ نگاهی به فیلم Les Misérables 2019
- سینماهای فرانسه بازگشایی میشوند
- آغوش پاریس به روی گروههای فیلمبرداری گشوده میشود/ اعلام زمان آغاز فیلمبرداریها
نظر شما
پربازدیدترین ها
- رونمایی از پوستر «زال و رودابه» در آستانه جشنواره فیلم فجر
- «موسی کلیم الله» بیگ پروداکشن ناامیدکننده
- یادداشتی برای فیلم «رها»/ جامعه ناکارآمد و پدرهای بیخاصیت
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- نقد «صنم» و «آنتیک»/ از چرایی حضور یک فیلم در جشنواره تا اثری که محترم ماند
آخرین ها
- «غریزه»؛ عاشقانهای ناآرام
- درباره «زال و رودابه»؛ به مهر تو شد بسته دست بدی
- هشتمین روز نمایش آثار جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- یاداشتهای جشنواره/ هفت فیلم زیر ذرهبین
- پس از واکنش پوریا شکیبایی به افتتاحیه جشنواره؛ علی ملاقلیپور به استفاده ابزاری از تصویر پدرش و هنرمندان دیگر اعتراض کرد
- حاشیههای جشنواره فیلم فجر؛ مهمانهای بیربط در سینمای رسانه، امتناع عطاران از پاسخ و تقدیم فیلم به فردوسیپور
- علیرضا قربانی برای سالگرد فراق همسرش خواند
- فروش خوب «کیک محبوب من» در اکران فرانسه
- به وقت فرعون
- حاتم بخشیهایی که ابراهیم را از سینمای ایران گرفت
- کدام زنان رهبری ارکستر داوری کن را بهدست گرفتهاند؟
- آقای عطاران اگر قرار نبود به سوالی جواب دهید پس چرا در نشست خبری شرکت کردید؟
- «موسی کلیم الله» بیگ پروداکشن ناامیدکننده
- تنهایی و انزوا رنجی برای آدمیست
- معرفی فیلمهای جشنواره فجر ۴۳
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ نامزدهای بخش مسابقه فیلم کوتاه اعلام شد
- در آستانه اکران فیلم در جشنواره فجر؛ اظهارات صریح یک مدیر سابق سینمایی درباره «قاتل و وحشی»
- پرسشهای بیپاسخ و فیلمهای جشنواره/ در جستجوی زمان از دست رفته یا چگونه به راه خود ادامه دهیم؟
- یک کمدی کمرمق، یک داستان واقعی و فیلمی که نامش آن را لو میدهد
- «زیبا صدایم کن»؛ احساسی گمشده لابه لای نسلها
- هفتمین روز جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه: در سن بالا دست دادن با نامحرم مشکلی ندارد
- آسیبهای اجتماعی و خنثیبودگی انسانی
- من را خسرو پدر زیبا صدایم کنید…
- «زیبا صدایم کن»؛ یک رابطه پدر و دختری لطیف و انسانی
- سه فیلم از یک نگاه/ ملودرام اشکانگیز، آدمهای حاشیهای جامعه و آتشی که فصل مشترک است
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ نامزدهای بخش مستند اعلام شد
- زمان نمایش «رکسانا»، «پیر پسر» و «قاتل و وحشی» مشخص شد
- یادداشتی بر «آبستن»؛ تعلیق نصفه نیمهای که ناکارآمد میشود
- در پی جنجالها در شبکه اجتماعی ایکس؛ بازیگر شخصیت «امیلیا پرز» از اسکار حذف شد