سینماسینما، امیرعلی نصیری
مایلم تا پیش از پرداختن به فیلم قهرمان، واپسین ساخته اصغر فرهادی، کمی حواشی پیش آمده برایش را مرور کنم؛ پس اگر علاقمند به این مسایل نیستید، به پاراگراف سوم بروید. حمله به هنرمندی که به موفقیت دست مییابد، چیز جدیدی نیست (همان حکایت قطار و سنگپرانی بچهها)؛ اما نکته شگفتانگیز اینکه این بار نقد غیرمنصفانه و بیرحمانه اثر، پیش از نمایش بود. آن هم توسط ائتلافی از فیلمسازان، روزنامهنگاران و منتقدان ساکن داخل و خارج که با تمام توان و بهصورتی هماهنگ در شبکههای اجتماعی صوتی و تصویری اقدام به تخریب فیلم و فیلمساز ـ حتی پیش از تماشا ـ کردند.
این تلاشها تاکنون در سه مقطع رخ داده است: پذیرفته شدن در جشنواره فیلم کن، کسب جایزه بزرگ از آن جشنواره و معرفی از سوی ایران به آکادمی اسکار. با این حساب، پیشبینی میشود که در دو موج دیگر نیز شاهدش باشیم: اکران فیلم در ایران و کسب احتمالی جایزه در اسکار؛ ناگفته نماند شخصاً فکر میکنم فیلم توان نامزدی در رشتههای دیگری بهغیر از بهترین فیلم بینالمللی را هم دارد، مانند کارگردانی، فیلمنامه و بازیگر مرد اصلی. پس به اتاق فکر این دوستان خسته نباشید و آماده باش عرض میکنم!
قهرمان روایتکننده داستان رحیم (امیر جدیدی) است که به دلیل ناتوانی در پرداخت بدهیاش در زندان به سر میبرد، اما طی دو روز مرخصی در تلاش است شاکی خود را با پرداخت بخشی از بدهی متقاعد به پسگرفتن شکایت خود کند. او متوجه میشود نامزدش یک کیف پر از پول پیدا کرده، اما تصمیم میگیرد از این پول استفاده نکند. زمانی که خبر این اقدام انساندوستانه او در شهر میپیچد، به چهرهای شناختهشده تبدیل میشود. اما اتفاقهای بعدی آنگونه که برنامهریزیشده پیش نمیرود.
تصور میکنم قهرمان ـ که در مقایسه با آثار پیشین فرهادی قصهای گستردهتر با شخصیتهایی بیشتر دارد ـ با توجه به حوادثی که در آن رقم میخورد و همچنین حواشی پیش آمده برای فرهادی که بالاتر اشاره شد، بیشتر حدیث نفس خود اوست. به همه عوامل فیلم تبریک میگویم و برایشان آرزوی موفقیت بیشتر دارم.