سینماسینما، زهرا مشتاق
تقاضای کمک رضا رویگری بر تخت سرای سالمندان از طرفداران خود برای کمک به او، برهنهترین تصویر سینما است. حرفهای به شدت بیرحم که اگر درست مدیریت نشود، هیولاوار انسانها را میبلعد. چون سینما خوش استقبال و اغلب بد بدرقه است.
قدر مسلم و خیلی زود منتظر سیلی از فیلمهای دیدار وزیر یا فرستادهاش یا ریاست سازمان سینمائی و انجمن بازیگران و موارد این چنینی خواهیم بود. اما چنین مسائلی جدا از جو پرهیجان و احساساتی که ایجاد میکند، باید به شکل منطقی مورد بررسی قرار گیرد. رضا رویگری میتواند یکی از دهها نفری باشد که در جامعه هنری ایران دچار چنین شرایطی شدهاند. هنرمندانی که در عمل خانوادهای ندارند. همسرشان جدا شده یا فوت شده. یا فرزندی ندارند یا فرزندانشان خارج از کشور هستند. یا درآمد محدود دارند و یا به کلی بیپول شدهاند. یا کاری به آنها پیشنهاد نمیشود و یا توان کار کردن ندارند. در هر حال ملاک شرایط فعلی آنهاست. گرچه افراد بسیاری درگیر چنین روزگاری هستند، اما از آن جایی که جامعه هدف این یادداشت هنرمندان هستند؛ باید کوشید برای ساماندهی وضعیت هنرمندان سالمند و بعضا فراموش شده به راهکار مناسبی اندیشید.
سالها قبل شهره لرستانی، با راهاندازی مجموعهای، در تلاش برای کمک به هنرمندان سالمندی بود که کمابیش وضعیتی مشابه اکنون رضا رویگری داشتند. هنرمندانی که اغلب آنها دیگر زنده نیستند.
اما در راستای تکریم از هنرمندان حوزههای مختلف، که سالهای طولانی با هنرشان خاطره آفرین شدند، نمیتوان آنها را در روزهای دشوار زندگیشان فراموش کرد یا تنها گذاشت. بیاعتنایی به روزگار وخیم آنها، دهن کجی به خاطره جمعی یک ملت است. مردمی که با آواز و موسیقی و خط و نقاشی و بازی و هر هنر دیگری که مرتبط به آن هنرمند است، خاطره دارند.
از سوی دیگر نمیتوان احساساتی برخورد کرد و مثلا یک خانه در اختیار آن شخص قرار داد. خب یک هنرمند سالخورده، تک و تنها قرار است در چنین خانهای چه کند و چه کسی با کدام حقوق و تا چه مدت امکان مراقبت و نگهداری از او را خواهد داشت؟ بخصوص در شرایطی که با تغییر مدیران، دستورات مدیران قبلی به سرعت فراموش میشود، تکلیف چنین افرادی چه میشود؟
پیشنهاد تلخی است و حتی جسارت میخواهد. ولی شاید وجود و راهاندازی خانهای که مخصوص هنرمندان سالمندی باشد که کسی را ندارند که از آنها مراقبت کند، بتواند حداقل در این مقطع راهکار قابل تاملی باشد. قدرمسلم در کنار بودجههایی که صرف آنها هیچ نتیجه مشخصی ندارد؛ لحاظ کردن یک ردیف بودجه برای خانهای مخصوص هنرمندان بتواند موجب آسودگی و جلوگیری از نگرانی آنها در سالهای کهولت و پیری باشد.