سینماسینما، معصومه انتظام؛
در حالی که در چندسال اخیر سینمای مقدس به فیلمهای سفارشی و نهایتا روایتهای حاشیهای یا شبه روشنفکرانه از جنگ ۸ ساله پرداخته بود، «مجنون» یک فیلم محترم، پرتحرک، میهنپرستانه، دوست داشتنی و خالی از هر شعار و تقدسگرایی است.
«مجنون» هم یک رویداد قابل ثبت در تاریخ سینمای دفاع مقدس و هم یک جهش بزرگ درکارنامه کارگردان فیلم به عنوان اولین تجربه فیلم سینمایی بلند کارگردان، مهدی شامحمدی است. در مقایسه با آثاری که در چند سال اخیر درباره جنگ ساخته شده، فیلم «مجنون» از جمله آثاری است که تبلور معنای «سینما» است که موضوع و مضمون اصلیاش، بازسازی چهره قهرمانان جنگ در سینمای ایران را با فرمی جذاب محقق کرده است. فیلم روایت زندگی شهید مهدی زینالدین و برشی از حماسهآفرینی رزمندگان لشگر ۱۷ علیبنابیطالب(ع) در عملیات بزرگ «خیبر» و باز پسگیری جزیره مجنون با کمترین امکانات و بزرگترین چالشها است. عملیات خیبر و تصرف جزایر مجنون از رویدادهای خاص دفاع مقدس در سال ۱۳۶۲ است که از زمان وقوع تا کنون روایتهای مختلف و بعضا متضادی از پیروزی یا عدم پیروزی در این عملیات شنیده شده است و ساخت فیلمی که روایتگر بخشی از این عملیات بزرگ باشد، یک چالش سخت است. مجنون در رده فیلمهایی است که با تمرکز بر قهرمانی فردی Heroism واقعیتهای جنگ ۸ ساله را از دریچه یکی از فرماندهان قهرمان روایت میکند. داستانی که زمان حضور زینالدین در جبهههای جنگ آغاز میشود و تا پایان عملیات و پیروزی رزمندگان خاتمه مییابد.
«مجنون» از تقدسگرایی بیجهت پرهیز و به مشکلاتی چون کمبود نیروی انسانی و ادوات جنگی، تدارکات و پشتیبانی ضعیف، عدم آموزش دیده بودن نیروها و تاخیرهای مکرر در اعزام نیروهای پشتیبان و ناهماهنگی بین قرارگاهها را اشاره میکند. اما بنیادیترین عامل در موضوع و مضمون اصلی و در روایت از آن بخش از زندگی قهرمان فیلم که تاریخنگاری و اطلاعدهی از عملیات خیبر است را به خوبی نشان میدهد بهخصوص در سکانسهایی که نقشه حمله نمایش داده میشود. برای مخاطبی که اطلاعاتی در خصوص این عملیات ندارد و یا حتی اسم آن را نشنیده دیالوگ فرمانده که: «حتی اگر تانکها از روی جنازه ما رد شوند، عقب نمینشینیم» گویا و تعیینکننده است.
مخاطب «مجنون» در لحظات نفسگیر عملیات با قهرمانان و رزمندگان همراه و همدل میشود. فیلمساز تلاش کرده بیننده را با نبوغ نظامی و فرماندهی و بنبستشکنی فرمانده در موقع بحران آشنا کند، فرماندهای که در حماسه جزیره مجنون فقط ۲۳سال داشته است. نقش زن و خانواده (مادر) نیز به اندازه و قابل همذاتپنداری است. در بازنمایی تصویر قهرمان فیلم ساز تلاشی نمیکند که روایتی از تاریخ جنگ و قهرمانان آن را در ذهن مخاطب حک کند. نه بر وجه حماسی متمرکز است و نه بر وجه معنوی و درونی. این انتخاب را بر عهده مخاطب می گذارد که روایت و برداشت خود را داشته باشد. حتی به کلیشههای رایج نیز تن نداده است. شاهد این مدعا نبود رزمنده روحانی در لشکر ۱۷ قم است. در مقابل از ابزارهای سینمایی برای ایجاد همذاتپنداری و ترغیب مخاطب به پذیرش پیام خود استفاده میکند مانند سوار شدن فرمانده بر بالگرد با منور روشن در دست، انفجار خاکریز برای سرازیر کردن آب در میدان برای زمینگیری تانکها و موسیقی بینظیری که مجید انتظامی ساخته و چه درخشان است. در نشانهشناسی نمادهای فیلم از کدگذاریهای فنی، بصری و کلامی و نمادهایی چون پرچم را برای نمایاندن معانی خاص استفاده میکند.
مخاطبان این دسته از فیلمها در ایران مخاطب سینمای روز جهان هستند. استفاده فیلم از تکنیکهای بصری نوین، صداگذاری حرفهای، جلوههای ویژه و تکنیکهای سینمایی مدرن ، ساختار روایی و تدوین سریع، موسیقی هیجانانگیز، نمایش جزئیات صحنههای جنگ، تجهیزات نظامی و زندگی روزمره در جبهه با کیفیت فنی و استانداردهای بالا و غافلگیرکننده است. از این منظر هم در تاریخ سینمای ایران افتخارآفرین و ماندگار خواهد بود.
در کنار همه اینها، باید به تجارب متعدد و موفق مهدی شامحمدی در سینمای مستند اشاره کرد که در اجرای سینمایی و قاب بندیهای فیلم سخت به کار آمده است. سکانس جذاب ورودی فیلم در انتها به چند ثانیه فیلمی مستند گره میخورد که یک پایان با شکوه و واقعیست.