سینماسینما، حمید عبدالحسینی*
«مجبوریم» قصهی آدمهایی است که علیرغم زندگی در موطن خود با غربت زیست میکنند و زبان و صدایی برای بیان آلام و رنجهایشان نیست و اگر باشد نیز مجالی برای یافتن گوشهای شنوا نمییابد و یا در نطفه منکوب میشود.
درمیشیان با سبک منحصر به فرد خود که پس از تجربیات پیشین به این فیلم امتداد یافته از ورای داستان گلبهار به دالانهای پرپیچ و خم حقوق فردی و اجتماعی و موانع تحقق آن نقب میزند و از منظر کوششهای یک وکیل زن دغدغهمند به ضلع سوم این مثلث یعنی دکتر پندار میرسد و در نهایت سه زن با سه جایگاه اجتماعی متفاوت را در بستر درام به یکدیگر پیوند میدهد.
«مجبوریم» علیرغم اینکه فیلمی داستانی است ولی سبک و سیاقی گزارشی و مستندوار را نیز داراست که به جهت تکاپوی شخصیت وکیل در کشف حقیقت، کارکردی متناسب و متوازن با جنبههای متعارف روایت سینمایی در آن شکل گرفته است و این امر به ویژه در ارائه تصویری واقعگرا از تهران امروز در اقصی نقاط شهر و بافتهای متفاوت جغرافیایی نمود موثر و چشمگیری یافته است؛ تصاویری خاک گرفته از شهری با مردمان خاکستری که هر یک برای رهایی از مسائل و موانع خود دست و پا میزنند و گاهی مجبورند از نزدیکان و همراهان و یا حتی از شرافت و انسانیت خود نیز گذر کنند و هویت فردی و جمعیشان را قربانی گذران معیشت و زیست روزمره کنند.
جسارت درمیشیان در انتخاب سوژهای بکر در میان انواع و اقسام مسائل و معضلات اجتماع ما که شاید تا به امروز بارها دستمایه ساخت آثاری از این دست شدهاند، ستودنی است و جذابیتی را ایجاد میکند تا از رهگذر آن بتوان به خلاهای حقوقی، قضایی و … در مسیر پیگیری و مرتفع ساختن آن نیز پرداخت و اثری آگاهیبخش را در کنار بخش سرگرمیساز لحاظ کرد.
تدوین هایده صفییاری – همچون چند همکاری قبلی- در «مجبوریم» نیز مددیار و تاثیر گذار است و هر دو مولفهی گزارشی و داستانی فیلم را با تناظری مناسب پیش میبرد.
درمیشیان درانتخاب بازیگران نیز باز هم خرق عادت میکند و از بهمن فرمانآرا با پیشینهای صرف نظر از یک فیلمساز مولف و پیشکسوت در جایگاه یک هنرمند متفکر و جریان ساز در نقشی با قرابت فراوان بهره میگیرد و بازیگران زن به ویژه سه کاراکتر محوری گلبهار (پردیس احمدیه)، سارا (وکیل/ نگار جواهریان) و دکتر پندار (فاطمه معتمدآریا) را نیز کم و بیش با همین رویکرد انتخاب میکند تا دایرهی تاثیرگذاری فیلمش را فراتر برد. حضور ژاله علو هر چند کوتاه است ولی جالب توجه و دلنشین مینماید و بابک کریمی با شمایلی متفاوت در خاطر ماندنی است.
«مجبوریم» زود راه میافتد و در چند دقیقهی آغازین موقعیتها، آدمها و خط سیر قصهاش را تعریف میکند و همین امر باعث میشود تا ریتم خوبی بیاید ولی این موضوع باعث ایجاد کمداشتهایی در شخصیتپردازی به ویژه علل و انگیزههای وارد شدن وکیل به ماجرای گلبهار شده و یا اشاره به برخی نابسامانیهای اجتماعی بدون منطق مشخص تا حدی نگاهی ژورنالیستی را در پارهای قسمتها وارد اثر کرده است؛ اما با این همه رضا درمیشیان چراغ سینمای مستقل، مبتکر و مولد را باز هم روشن نگاه میدارد؛ چراغی که در آسمان کمفروغ فیلمهایی این چنینی در سینمای ایران کور سویی از امید را جستوجو میکند.
*نویسنده و کارگردان