سینماسینما، سحاب قریشی
ساخت فیلمی به ظاهر تلخ با نگاهی طنازانه و شیرین آنگونه که به دل هر بیننده ای بچسبد و نگاه تازه و لذت بخشی را سبب شود از نام آشنایی چون سروش صحت بعید نیست. کارگردان و بازیگر مطرح تلویزیون که سریالهای طنز او با موضوعات اجتماعی همیشه مورد توجه مخاطبان بوده است. او برای ساخت اولین اثر سینمایی خود بهترین ایده را انتخاب کرده. قصه جهان با من برقص روایت روزهای پایانی زندگی جهانگیر، جهان، است. برادرش به بهانه آخرین تولد او دوستان قدیمی را دور هم جمع میکند. یک خطی داستان تلخ و گزنده است اما به مرور با پیش رفت قصه، فیلم طعم دیگری به خود میگیرد و دلنشین میشود. فیلم جهان با من برقص عین زندگی است. خود زندگی است. تلنگری است بر غافل نبودن از ثانیه ثانیه های عمر. یادآور عاشق شدن و زندگی کردن به معنای واقعیست نه صرفا گذران عمر و زیستن. فیلمی است که براحتی گریبان مخاطب را میچسبد و تا ساعتها بعد از تماشایش ذهن بیننده را غرق در فضای خود میکند و چه بسا او را به دوباره و چندباره دیدن ترغیب و وسوسه میکند.
ورود یک به یک دوستان جهان به بهشتی که او برای گذران باقی عمر برگزیده، نگاههای متفاوت آدمها را به نمایش میگذارد. نگاههای که گاه شور زندگی می آفرینند، تصمیم به ازدواج دوستش با بازی پژمان جمشیدی، و گاه مرگ را تنها راه حل میداند، اقدام به خودکشی دختر جهان بخاطر ناکامی عشقش به پسر شمالی.
در سایه قصه و نگاه اطرافیان جهانگیر به زندگی، سایه سنگین مرگ که بر سر اوست کمرنگ شده و پذیرش مرگ را بعنوان بخشی از زندگی برای او آسان میسازد. هر یک از دوستان او درگیر دغدغه های روزمره خود هستند و دیدگاههای متفاوتی به موضوعات مختلف دارند اما در عین حال در کنار یکدیگر سرخوشند و لذت میبرند این چنین است که نگاه او به مقوله مرگ و زندگی تغییر میکند. آنجا که همسر دوستش، ناهید با بازی هانیه توسلی، اصرار دارد عکسی از جهان بگیرد تا بعد از مرگش آن را در صفحه اینستاگرام خود بگذارد و یاد و خاطره جهان را زنده نگه دارد این تلنگر را به جهان میزند که بعد از مرگ او یا هر کسی دیگر وقفه ای در جریان طبیعی زندگی ایجاد نمیشود و زندگی ادامه دارد.
سروش صحت در فضای فیلمش بین تلخی و خوشی، زندگی و مرگ، ملایمات و سرسختیها تعادل ایجاد کرده و آن را به نمایش میگذارد. او بطرز زیرکانه ای تلنگری به موضوعات به ظاهر جدی زندگی زده و آنها را تنها یک شوخی قلمداد میکند. مردن زودهنگام کسی که زندگی سالمی در طبیعت سرسبز به دور از آلودگی محیطی و تنش و استرس برگزیده، سرخوشی مردی از ازدواج با اختلاف سنی زیاد از همسرش و آگاهی از علاقه زن جوانش بخاطر ثروت مرد،عشق و اشتیاق به تشکیل زندگی مشترک برای کسی که ظاهرا سن ازدواج او گذشته،ازدواج با همسر سابق رفیق قدیمی، تعصب و غیرت و عذاب مرد به زن سابقش، تنها بودن فرد حتی در جمع دوستان قدیمی و صمیمی و پناه بردن به طویله و درد دل کردن با گاو و هم صحبتی با الاغ!!!. جالب اینکه این حجم از موضوعات باعث آشفتگی فضای قصه نمیشود و برعکس شور زندگی برپا میکند و تماشاگر را سر ذوق می آورد. موسیقی ذهنی شخصیت اصلی نیز گاه غمگین مینوازد و گاه پر شور و نشاط که باز هم عین زندگیست.
کارگردان در انتخاب بازیگران با بازیهای بی نقصشان و شخصیت پردازی صحیح و دیالوگهای قابل تفکر همراه با فضاسازی و طراحی به جا مهر تایید به اولین ساخته سینمایی خود زده و مخاطب را با ساز زندگی به رقص می آورد. جهان با من برقص اثری لطیف و متفکرانه ای است که عبارت «دم غنیمت است» را در ذهن مخاطبش تداعی میکند.