رابطه‌ی مرموز کمپانی انیمیشن‌سازی با آقای نویسنده/ نگاهی نو به انیمیشن «روح»، با گریزی به دو کتاب «سفر روح» و «سرگذشت روح»

سینماسینما، آیه اسماعیلی

از اکتبر ۲۰۲۰ که انیمیشن روح (soul) برای نخستین بار در جشنواره‌ی فیلم لندن اکران شد، تا کنون قلب‌های زیادی را به تسخیر درآورده است؛ البته قلب‌های آدم بزرگ‌ها و نه بچه‌ها را! روح فلسفی است، برای آدم بزرگ‌ها ساخته شده و چون دو ترس از چهار ترس بنیادین انسان را به صورت مستقیم نشانه گرفته، تا این اندازه بر جان و دل نشسته و محبوب شده است.

روح در ژانر فانتزی، ماجراجویی، کمی کمدی و بیشتر درام را کمپانی انیمیشن سازی پیکسار ساخته و کمپانی خوش‌نام والت دیزنی پیکچرز نیز آن را منتشر کرده است. پیت داکتر اسطوره‌ای، خالق انیمیشن‌های کمپانی هیولاها (Monsters,Inc)، بالا (up) و درون و بیرون (Inside Out)، نیز آن را کارگردانی کرده است.

روح در عرصه‌ی رقابت‌های بین‌المللی نیز خوش درخشیده و جایزه‌هایی مانند بهترین موسیقی متن و بهترین فیلم پویانمایی را از نودوسومین دوره جوایز اسکار از آن خود کرده است. همچنین در هشتادوهشتمین مراسم گلدن گلوب نیز موفق به دریافت جایزه بهترین موسیقی و بهترین انمیشن شده است. و مانند اغلب تولیدات سال‌های اخیر و به منظور پاسداشت حقوق همه‌ی انسان‌ها، رنگ و بویی از کاراکترهای رنگین پوست و یا اقلیت‌های جنسیتی نیز دارد.

انیمیشن روح، داستانی ساده، تا حدودی خطی و حتی ملال آور دارد. با این حال، اگر از ایرادات جزیی آن چشم پوشی کنیم، با قدرتی جادویی، ۱۰۱ دقیقه‌ی تمام، مخاطبانش را به صفحه‌ی تلویزیون میخکوب می‌کند و اجاره نمی‌دهد از آن چشم بردارند. و دلیل این جذابیت عجیب، همان چیزی است که در این نوشتار، قصد داریم در کنار همدیگر، آن را بررسی کرده و به راز و رمزش پی ببریم.

خلاصه‌ی داستان:

جو گاردنر، معلم پاره وقت و رنگین‌پوست موسیقی در مدرسه‌ای معمولی است. به سبک موسیقی جاز علاقه‌ی عجیبی دارد و با اینکه سن و سالی از او گذشته، هنوز “پسر مامان” است و خبری از زندگی عشقی و تمایلی به تشکیل خانواده، در او نمی‌بینیم. جو با صداپیشگی “جیمی فاکس”، شغل ملال آورش را دوست دارد. با این حال، رویای بزرگی در سر می‌پروراند؛ همکاری با یک بند حرفه‌ای موسیقی و اجرای زنده در کلاب‌های شبانه! کاری که از نظر مادرش بیهوده است و برای آینده‌ی او آب و نان، بیمه و مستمری بازنشستگی نمی‌شود.

جو بر حسب اتفاق و به صورت کاملا تقدیری، درست در روزی که حکم استخدام تمام‌وقتش در مدرسه را دستش دادند، توانست نظر یک موسیقی‌دان جاز را به تبحر در هنرش جلب کند. اتفاقی که باعث شد از فرط ذوق زدگی، در چاهی-که فقط خدا می‌داند چرا سرپوشش وسط خیابانی به آن اندازه شلوغ، باز مانده بود- سقوط کند. و این سقوط، آغاز داستانی فلسفی و معنوی است.

روح جو از بدنش جدا و با سفر به دنیاهای دیگر- شاید همان دنیای ابدی و ازلی که ادیان از آن سخن گفته‌اند- با ماجراها و مفاهیمی روبرو می‌شود که همراهی و معاشرت با روحی به نام ۲۲ با صداپیشگی “تینا فی”، یکی از آنهاست.

تشابه عجیب انیمیشن روح با دو کتاب “سفر روح” و “سرگذشت روح”

صحبت درباره‌ی انیمیشن روح را در این نقطه، نیمه کاره می‌گذاریم و به موضوعی اشاره می‌کنیم که در هیچ کدام از بررسی و نقدهای فارسی مرتبط با این پویانمایی، به آن اشاره نشده است و آن چیزی نیست جز تشابه عجیب و تقارن معنایی و محتوایی نزدیک، بین انمیشین روح و دو کتاب به نام‌های “سفر روح” (journey of souls) و “سرگذشت روح” (Destiny of Souls). این شباهت تا اندازه‌ای زیاد است که گویی فیلم‌نامه‌ی روح (soul)را خط به خط و واو به واو از روی این دو کتاب، کپی برداری کرده‌اند.

سفر روح و سرگذشت روح هر دو نوشته‌ی دکتر “مایکل نیوتن” هستند و هر چند دو کتاب مستقل از همدیگر به شمار می‌روند، پیشنهاد می‌شود که در صورت تمایل، ابتدا سفر روح را بخوانید و پس از آن سرگذشت روح.

مایکل نیوتن (Michael Newton)، محقق و روانشناس آمریکایی است و چنین به نظر می‌رسد که دستی توانا در هیپنوتیزم افراد دارد. در واقع او یک خواب‌درمانگر بالینی یا هیپنوتراپیست است و ادعا می‌کند که بیش از سی سال در این زمینه تخصص دارد و افراد بی‌شماری را با خواب مصنوعی، درمان کرده است.

او طی هیپنوتیزم افراد، به اطلاعات جالبی درباره‌ی روح انسان و جهان‌های پسین و پیشین، دست یافته است؛ اطلاعاتی که همه‌ی آنها را در دو کتاب معروفش، سفر و سرگذشت روح، به صورت مستند به رشته‌ی تحریر درآورده. (این دو کتاب در سال‌های ۱۳۸۱ و ۱۳۸۵ توسط محمود دانایی ترجمه و در ایران منتشر شده‌اند).

جهان پسین و پشین، آموزه ادیان یا حقیقت؟

صحبت درباره‌ی جهان‌های پسین و پیشین، تنها زمانی معنا پیدا می‌کند که انسان را به عنوان موجودی معنوی و دارای روحی فناناپذیر، پذیرفته باشیم. بنابراین اگر در ماهیت وجود روح، شک دارید، خواندن ادامه‌ی این نوشتار برایتان کسالت‌آور خواهد بود.

اعتقاد به جهان‌های پسین و پیشین و تناسخ، رابطه‌ی مستقیمی با همدیگر دارند. یعنی بدون اعتبار دادن به تناسخ، وجود چنین جهان‌هایی به عنوان جایی که روح از آنجا آمده و به آنجا خواهد رفت، تقریبا بی‌معنا خواهد بود. جهان پسین جایی است که در تمام ادیان ابراهیمی و مکاتب عرفانی به آنها اشاره شده است؛ جایی که روح انسان پس از مرگ، به آنجا خواهد رفت و با اعمالی که در این دنیا انجام داده، روبرو خواهد شد!

و البته در دین اسلام نیز به صورت مشخص، به جهان پیشین با عنوان “عالم ذر” یا “روز الست”یاد شده است. جایی که روح انسانِ هنوز به دنیا نیامده، با خداوند پیمان بسته و بر ذات یگانه‌ی او گواهی داده. هر چند که میان علمای اسلام، عقیده‌ی تناسخ کاملا مردود اعلام شده است.

جهان پیشین و پسین در علم!

هرچند ماهیت بحث درباره‌ی جهان‌های پیشین و پسین در بستر دین، بیشتر از هر جای دیگری صورت گرفته، با این حال دکتر مایکل نیوتنِ هیپتوتراپیست، تلاش کرده است تا از طریق علمی و یا دست کم نیمه علمی، وجود این جهان‌ها را اثبات کند.

او در هیپنوتیزم کیس‌های درمانی خود، ادعا کرده که بیماران را آنقدر به زمان گذشته می‌برد تا به دوران جنینی خودشان برسند. و درباره‌ی دوران پیش از تولد و جایی که در آن قرار داشته‌اند، از آنها سوالات مختلفی می‌پرسد. او شرح تمامی این سوال و جواب‌ها را در دو کتاب معروفش به صورت مستند، در اختیار علاقه‌مندان قرار داده است. و جالب اینکه پاسخ بیش‌تر افراد درباره سوالی مشابه، همسان است و تفاوت اندکی در جزئیات دارند. او حتی سعی کرده است که بیماران خود را به زندگی‌های قبلی خود در تناسخات گذشته بازگرداند و درباره‌ی مسائلی مانند شیوه‌ی مرگ، مکانی که پس از مرگِ زندگی قبلی در آن بوده‌اند، وجود یا عدم وجود بهشت و جهنم، مراحل انتقال مجدد به زمین و زندگی در کالبدی جدید و … سوال و جواب‌های جالبی از آنها مطرح کرده است.

کپی برداری از کتاب‌های مایکل نیوتن در انیمیشن روح

 تمام آنچه برای روح جو گاردنر(در جهانی که با کمای غیرمترقبه و ناگهانی‌اش به آن وارد شد) اتفاق می‌افتد، مو به مو از دو کتاب سفر و سرگذشت روح، وام گرفته شده است. مفاهیمی مانند روح‌های هنوز متولد نشده (مثلا روح ۲۲ که در انیمیشن، با روح جو گاردنر راهی سفر زمینی می‌شود)، راهنمایان روحی، اساتید معنوی، روح‌های به کمال رسیده و خارج شده از چرخه‌ی تناسخ (مثل گاندی، مادر ترزا، آبراهام لینکلن که در انیمیشن با آنها روبرو شدیم و از نظر کارگردان به کمال رسیده‌اند) و حتی تم رنگی و فضای بصری دنیای پسین و پیشین، کاملا الهام گرفته از تجربیات ماورایی و شاید علمی دکتر مایکل نیوتن و بیمارانش است. بنابراین اگر قسمت‌هایی از انیمیشن، چه از نظر محتوا و چه از نظر فضاسازی بصری، برایتان کسالت‌آور است، به کارگردان و تیم تدوین خرده نگیرید! تصویری که دکتر مایکل نیوتن از جهان‌های معنوی ارائه داده است را هدف انتقادتان قرار دهید.

زمین، لوکیشنی سخت برای درس گرفتن!

جو گاردنر انیمیشن روح، پس از سقوط ناگهانی‌اش در چاه، از جهان دیگری سر درآورد. جایی که روحش سوار بر پله برقی رو به بی‌نهایت، در حال انتقال به جهان پسین بود. او که نمی‌خواهد حالا که فقط یک قدم تا رسیدن به آرزویش فاصله دارد بمیرد، به هر دری می‌زند تا دوباره بتواند به زمین و زندگی‌اش برگردد و لااقل پس از آنکه آرزویش را زیست و آن را تجربه کرد، به جهان دیگر منتقل شود.

در این تلاش برای چانه‌زنیِ پس گرفتن زندگی، با دنیاهای عجیب و جالبی روبرو می‌شود. یکی از آن دنیاها، دنیای پیشین است. جایی که روح‌های هنوز به دنیا نیامده، در حال برنامه ریزی برای ورودشان به دنیا و تولد در قالب نوزاد هستند و به کمک منتورهایی که در کتاب سفر روح و سرگذشت روح از آنها به عنوان “راهنمایان روحی و اساتید معنوی” یاد شده است، نقشه‌ی زندگی خود را طراحی و برنامه ریزی می‌کنند.

در این میان، جو گاردنر معلق بین زندگی و مرگ- جایی که در آموزه‌های اسلامی از آن با دنیای برزخ یاد می‌کنند-  با روحی که هرگز زندگی زمینی را تجربه نکرده، روبرو می‌شود. روحی بی‌علاقه و بی‌هدف به نام ۲۲ که هر بار، از اعزام به زمین سر باز می‌زند، ترجیح می‌هد تا همیشه در این وضعیت بماند، کامل و پخته نشود و در عوض، رنج زندگی زمینی را نیز به خویشتن تحمل نکند. چون از نظر او، زندگی بیش از اندازه کسالت آور و بی معناست. 

در کتاب “سفر روح” و “سرگذشت روح”- به نقل از کیس‌هایی که مایکل نیوتن با هیپنوتیزم‌شان به اطلاعات زندگی‌های قبلی و جهان‌های دیگر دست یافته‌ است- و بر اساس باور به تناسخ، چنین گفته شده که زندگی در کره‌ی زمین، یکی از سخت‌ترین مراحل پیشرفت و ارتقای روح است.

روح به عنوان عنصری یگانه و جدای از کالبد فیزیکی انسانی، طی میلیون‌ها بار تناسخ در جهان‌های مختلف و کالبدهای متفاوت، لازم است درس‌های زیادی بیاموزد تا به مرحله‌ی اوج پختگی و کمال مطلق برسد و سپس به ذات اصلی هستی- جایی که از آن به وجود آمده- متصل شود. با این حال، اعزام به کره‌ی زمین و تجربه‌ی زندگی زمینی و همه‌ی چالش‌های انسان بودن، برای روح، سخت‌ترین تجربه‌هاست.

 این سفر سخت، بدون حضور و کمک‌های اساتید معنوی و راهنمایان روحی، امکان پذیر نیست. اتفاقی که برای جو گاردنر انیمیشن روح افتاد! به او فقط به شرطی اجازه‌ی حضور دوباره در زمین و ادامه‌ی زندگی دادند که بتواند روح ۲۲ را با خود همراه کرده و در سفر زمینی، راهنمایش باشد.

مفهوم دارمای زندگی در انیمیشن روح

جرقه! جرقه که طی داستان روح از آن با عنوان (Sparkle) به معنای براق و درخشان نام برده شده، چیزی است که روح‌های هنوز به دنیا نیامده در انیمیشن روح، به روش‌های مختلفی در حال کشف و انتخاب آن هستند. در واقع، روح‌ها در جهان پیشین، به کمک اساتید معنوی خودشان، مسیری را که علاقه دارند در زندگی زمینی در آن گام بردارند، مشخص می‌کنند.

این جرقه، همان هدف زندگیست؛ چیزی که به آن معنا می‌بخشد و البته برای هر فردی، متفاوت از دیگری است. جرقه را در انیمیشن روح، می‌توانیم “دارمای زندگی” هم تعبیر کنیم! یعنی همان هدف مشخصی که لازم است در زندگی، آن را کشف و دنبال کنیم تا زندگی‌مان رنگ و بویی از معنا به خود بگیرد؛ همان پازل مفقوده برای روح شماره ۲۲! که البته در نهایت به آن دست یافت.

نقطه‌ی قوت انیمیشن روح، در انتقال مفهوم جدیدی از جرقه، هدف و یا همان دارما تبلور پیدا می‌کند. انیمیشن، بسیار زیرکانه و زیبا، و بر خلاف آثار مشابه، ساختار شکنی کرده و خواسته بگوید که قرار نیست همه‌ی انسان‌ها شاخ غول را بشکنند، سوپر استار شوند و آپولو هوا کنند، تا زندگی‌شان هدف داشته باشد و معنا بیابد!

بلکه حتی لذت بردن از جزییات ساده‌ی زندگی مانند تماشای بازی رنگ و نور و سایه روی برگ‌های پاییزی، کسب لذت از کش آمدن پنیر یک پیتزای خوشمزه و پوشیدن لباسی نرم که پوست را نوازش می‌کند نیز، می‌تواند دارمای زندگی باشد و به آن معنا بدهد.

این مفهوم زیبا و البته جسورانه را که تا حد زیادی می‌تواند کمال‌گراها را به آرامش برساند، می‌توانیم در دیالوگ‌های بین روح شماره‌ی ۲۲ (که در جسم جو گاردنر حلول کرده)، با آرایشگری که دارد موهایش را مرتب می‌کند و علی‌رغم شغل ساده و زندگی معمولی‌اش، از وضعیتش رضایت دارد و لذت می‌برد، درک و لمس کنیم.

در واقع انیمیشن روح، بدون آنکه گل درشت و باورناپذیر به نظر بیاید، گوشه چشمی نیز به فلسفه‌ی هدونیسم داشته است.

انیمیشن روح و ترس‌های بنیادین انسان از دیدگاه اگزیستانسالیسم

از دیدگاه اگزیستانسیالیسم یا فلسفه‌ی وجودگرایی، انسان از روز ازل، همواره با چهار ترس بنیادین روبرو بوده است. مفاهیمی که گویا قرار نیست هرگز برای انسان حل و فصل شود. این چهار ترس عبارت‌اند از: تنهایی، مرگ، پوچی(بی‌معنایی) و آزادی.

دکتر اروین یالوم که از چهره‌های مشهور روانشناسی اگزیستانسیالیسم به شمار می‌رود، در آخرین کتابش، «من شدن»، به صراحت اشاره کرده است که علی‌رغم سال‌ها کار بالینی در این حوزه، همچنان نتوانسته بر این ترس‌های بنیادینش، به ویژه ترس از مرگ و بی‌معنایی چیره شود. از این رو، با اینکه سن و سالی از او گذشته، به دوران بازنشستگی اعتقادی ندارد و همچنان بیمار ویزیت می‌کند و کتاب می‌نویسند؛ تا از طریق کار زیاد، برای زندگی‌اش معنا بتراشد و از اضطراب مرگ فرار کند.

یکی از دلایل جذابیت انیمیشن روح برای مخاطبانش، نشانه گرفتن همین ترس‌های بنیادین است. ترس از مرگ و بی‌معنایی یا پوچی، از مفاهیمی است که در روند داستان با آن روبرو می‌شویم و چاره‌یابی شخصیت‌های داستان با این دو ترس که حس همذات‌پنداری را با مخاطبان بیدار می‌کند، یکی از دلایل موفقیت این اثر، و همراهی مخاطبان با آن به شمار می‌رود.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 191879 و در روز سه شنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۲ ساعت 00:32:09
2024 copyright.