سینماسینما، حمید عبدالحسینی
عنوان فیلم خود گواه این است که با یک کمدی _ رمانتیک به سبک و سیاق فیلم قبلی فیلمساز روبه رو هستیم که در واقع میتوان آن را به نوعی ادامه ای بر اثر پیشین نیز قلمداد کرد به گونه ای که اینجا علاوه بر سینما، ادبیات نیز به دلمشغولی کاراکترهای فیلم افزوده شده است و به شکلی فیلم ماحصل دو بخش قلمداد می شود، فصلی که وامدار کتاب است و دیگری بخش سینمامحور.
رمانتیسم عماد و طوبا فیلم موقعیت و فضاست. از قصه ای ماجرا محور یا حادثه پرداز تبعیت نمی کند به عبارتی این اثری ست که بنای خود را بر ساخت و پرداخت آدم ها و حضورشان در اتمسفر و ارائه ی جنبه های احساسی از احوالات و موقعیتهای رمانتیک می گذارد و در این بخش به توفیق نسبی دست می یابد اما عدم وجود یک موقعیت مرکزی که تماشاگر را با جذبه ی بیشتری جهت دنبال کردن ترغیب کند به یکی از نقیصه های اثر تبدیل شده تا جایی که همین امر فیلم را در قسمتهای ابتدایی با نوعی اطاله مواجه کرده است که البته به دلیل قابلیتهای هر بخش از امکان بازنگری و چیدمان متفاوت نسبت به نسخه کنونی برخوردار است تا شاید سر و شکلی به سامان تری یابد.
اینکه مخاطبان سینمای ایران تا چه میزان با چنین فیلمی همراه شوند و اثر به چه دستاوردی در نمایش عمومی دست یابد؟ سوالی جدی ست که پاسخ به آن نیازمند جامعه شناسی و حتی روانشناسی مردم ما دراین برهه ی تاریخی و زمانی ست، چراکه حتی درگونه ی فانتزی و یا رمانتیک نیز می بایست نسبتی میان مخاطب و فیلم روی پرده برقرارشود؛ بااین حال «رمانتیسم عماد و طوبا» به سبب استفاده خلاقانه در برخی جنبه های ساختاری به ویژه قائل شدن نقشی تعیین کننده و اثر گذار در به کارگیری طیف های مختلف رنگ در پیکره ی اثر و نیز جغرافیا و لوکیشن هایی جدا از چهارچوب های شهری و داخلی واجد نکاتی قابل تامل در میان تولیدات تازه ی سینمای ما است تا شاید به ظهور پل و راهی نو برای ورود چنین محصولاتی در سبد آثار یک ساله سینمای ایران منجر شود؛ راهی که تا پختگی مسیری طولانی در پیش دارد.
*نویسنده و کارگردان