سینماسینما، محمد تقیزاده
بیرویا نخستین ساخته آرین وزیردفتری است که پیش از این چند فیلم کوتاه درخشان آن، نام وی را به عنوان فیلمسازی جوان و خلاق مطرح کرده بود. وزیردفتری در بیرویا به مدد حمایت هومن سیدی، بارقههایی از خلاقیت و نبوغ فیلمسازی را ارائه کرده اما ماحصل این تلاش و تجربه، اثری به بارننشسته و ناقص است که با وجود اینکه مشخص است که ایده و اجرای کار در لحظاتی فراتر از سینمای ایران مصور شده، اما کلیت کار فیلمی یکدست، منسجم و باورپذیر از آب درنیامده است.
ماجرای کپشن آخر فیلم یکی از مهمترین موضوعات محل بحث در فیلم بیرویا است، چرا که بخش مهمی از فیلم با به نمایش درآمدن این کپشن مشخص و معنا پیدا کرده و واضح است که در صورت حذف این کپشن، درک درست فیلم برای طیف مختلف مخاطبان درست و دقیق به نظر نمیرسد. تاویل و تفسیر دیگر پخش کپشن انتهایی این است که فیلمساز نتوانسته در طول بیش از ۹۰ دقیقه، کلیات تمهدات روایی و تصویری فیلم برای القای محتوا و درام قصه مفید و کافی نبوده و فیلمساز ناگزیر شده که برای تفهیم کامل و صحیح فیلماش یک توضیح اضافی(قانع کننده) به مخاطبش بدهد که این حجم از کنشهای نامرتبط شخصیت زن اول فیلم با چه انگیزه و هدفی صورت گرفته است.
سایکودرام و داستانهای پیچیده روانی از جمله گونههای جذاب در سینمای جهان است که نمونه متاخر آن فیلم جزیره شاتر ساخته مارتین اسکورسیزی است که از قضا شماری از طرفداران فیلم شباهتهایی را میان بیرویا و جزیره شاتر قائل شدند، حال آنکه درآوردن چنین پروژه سنگینی و پرداختن به چنین قصه پیچیدهای در گام نخست فیلمسازی ریسک بزرگی است که وزیردفتری با اینکه موفق به انجام کامل آن نشده اما توانسته بخشهایی از ایده درخشان خود را اجرایی کند و به تصویر درآورد.
در کل، بیرویا فیلمی ناقص و ناپخته است که نمیتوان آن را جزو فیلمهای ضعیف طبقهبندی کرد اما به هیچ وجه هم نمیتواند ساختار یک درام روانشناسانه کامل و بینقض را ارائه دهد، از این رو با وجود نبوغی که در فیلمسازی وزیردفتری و سیدی سراغ داریم، پروژه بیرویا اثری به بارننشسته و الکن در اجرا و داستانگویی به نظر میرسد.