از امروز جشنواره سینماحقیقت آغاز میشود و میشود تعداد زیادی فیلم مستند را طی یکهفته در پردیس چارسو تماشا کرد. سینمای مستند امروز ایران در مرحله بالندگی است و میشود مدعی شد بسیار بیش از سینمای داستانی ما خود را پیدا کرده و پیش میرود.
ماهیت فیلم مستند و رودررویی مستقیم با واقعیت، این امکان را به این نوع سینما داده تا بسیار به حقیقت امروز ایران نزدیکتر باشد و بشود ایران امروز را روشنتر در آن دید. مستندهایی از وقایع و پدیدههای مهم و حتی ملتهب معاصر و یا تاریخی، مستندهایی از مسایل مهم روز کشور، مستندهای علمی و محیط زیستی، مستند پرترههایی از چهرههای مهم و موثر علمی، سیاسی، فرهنگی و ادبی و حتی ورزشی. تمام اینها و انواع دیگر مستند بی شک در میان عامه مردم علاقه مندان پرشماری دارد که در صورت فراهم شدن فضای مناسب عرضه، به تماشای فیلم خواهند نشست. سینمای مستند امروز آنقدر جذاب هست که بشود از آن تمام قد دفاع کرد و بی تردید پتانسیل جذب مخاطب انبوه را دارد.
البته حمایت از مستندساز در پرداختن به موضوعات ملتهب و چهرههای بحثبرانگیز، خودبخود جزیی از ماجراست و نه تنها جذابیت ذاتی برای مخاطب عام دارد بلکه کمک میکند سینمای مستند یکی وظایف ذاتی اش را که جستجو و ثبت آزادانه حقیقت است به انجام برساند.
شاید اگر عادت مستند دیدن در میان مردم بیشتر رواج داشته باشد، اکران عمومی این نوع سینما بسیار بیش از آنچه فکر میکنیم موفق باشد و عموم مردم را تحت تاثیر قرار دهد.
اکران و عرضه فیلم مستند همواره از مهمترین مشکلات پیش روی مستندسازان بوده است. سینماتکها و کانونهای فیلم و دانشگاهها بستری برای عرضه مستند هستند ولی اینها هم کافی به نظر نمیرسند. تاسیس گروه هنروتجربه البته فضایی فراختر در اختیار فیلمهای مستند قرار داده و روزنه امیدی را باز کرده است ولی همچنان سینمای مستند نیاز به هوایی تازهتر و شیوههایی نوین برای عرضه خود به مخاطب انبوه دارد.
اخیرا نمایش عمومی مستند “صفر تا سکو” که درباره زندگی سه خواهر ورزشکار است، توانسته تا حدی فیلم مستند را به فضای عمومی معرفی کند. تلاشی هم که در مسیر گستردهتر کردن فضای اطراف این فیلم میشود قابل توجه است. حضور هنرمندان و ورزشکاران مشهور و حتی اهل سیاست توانسته است توجه عمومی را تا حدی به این فیلم جلب کند. نکته مهم، همین جلب توجه عمومی است چون به محض آنکه فیلم دیده میشود، رضایت حاصل از تماشای آن را میشود در چهره تماشاگران احساس کرد. این فیلم، با توجه به درونمایه حماسی و هیجان انگیزش میتواند هرکسی را تحت تاثیر قرار دهد و هر سلیقهای را راضی کند. بخش دشوار ماجرا کشاندن تماشاگر به داخل سالنهای سینماست.
سینمای مستند بی شک این قابلیت را دارد که بیشتر مورد توجه عامه مردم قرار بگیرد و بی شک توان جلب رضایت آنها را هم دارد، فقط باید شکلهای گوناگون ارائه را برای این نوع سینما فراهم کرد و البته فرهنگ مستند بینی را هم به عناوین مختلف رواج داد.
تلویزیون در این میانه نقش مهمی دارد و میتواند علاوه بر عرضه مستند در مقیاسی وسیعتر، به فرهنگسازی و ترویج فرهنگ مستندبینی کمک کند.
سیستم عرضه نمایش خانگی هم بستر مناسبی برای بازکردن پای فیلم مستند به خانهها و خانوادهها و روی دستگاههای خانگی نمایش فیلم است. به هر روی، سینمای مستند به عنوان بخش مهمی از سینمای ایران نیازمند حمایت بیشتر لااقل در حوزه نمایش و اکران است. طبعا باید آنقدر از این سینما حمایت کرد تا راهش را به سوی مخاطب انبوهتر باز کند.
این یادداشت، یکشنبه ۱۹ آذر در روزنامه ایران به چاپ رسیده است