سینماسینما، فریبا اشوئی
یک گروه از دانشجویان بعد از آشنایی با هم تصمیم میگیرند تا یک کار فود راه بیاندازند و برای راهاندازی آن در محیط دانشگاه هم، مجوز لازم را دریافت میکنند. همه چیز به خوبی پیش میرود تا این که…
هفت در ادامه آثار دیگر کیارش اسدیزاده همچنان دغدغهمند مسائل و جریانات سوء در جامعه است. جریاناتی که نوک پیکان آن این بار متوجه جوانان است و هدف نیز در راستای بهره برداری سوء از آمال و آرزوهای این طبقه خام و آسیبپذیر در جامعه برنامهریزی شده است. نکته مهم در نگارش یک فیلمنامه هدف گذاری برای آن است. این که چه چیزی میخواهیم بگوییم و چگونه میخواهیم آن چیز را بیان کرده و به تصویر بکشیم، یقینا امر مهم و اساسی در تبیین یک داستان یا فیلمنامه است. با این طراحی، خلق شخصیتها و ارائه آنالیز رفتاری، شخصیتی و تواناییهایشان نیز با توجه به هدف اصلی کار چندان دشواری نخواهد بود. هر چقدر محورهای اصلی روایت آشکارتر باشند تاثیرات آن نیز بر شخصیتها کار آمدتر و جلوههای مخاطرهآمیز آن برای مخاطبی که به شخصیتها نزدیک شده نیز اثرگذارتر خواهد بود.
بر میگردیم به هفت و شخصیتهایش که نویسنده با یک شتاب توصیف ناپذیری آنها را به مخاطب معرفی میکند. اعضای یک کمپ دانشجویی که در ظاهرِ میعادگاه آشناییشان، و بعد از آن نیز هیچ نشانه قابل باوری که این جماعت دانشجو هستند، وجود ندارد. به هر تقدیر این گروه جدا شده از کمپ به شکلی غریب، دو به دو میشوند و هر کدام به یکباره و خیلی دفعتی دل به دیگری میبازد. بدون ارائه هیچ شناسنامه و اتفاقی برای قبل و بعد عاشقی و هم پیمانیشان. حال آن که مهمترین اتفاق در یک فیلمنامه درست، دقیقا همین جزئیات کلیدی است که جریان قصه را بدون دست انداز جاری میسازد و به عبارتی مصطلحتر آن را ورز میدهد. تلاش نویسنده برای تصویر سازی معنای مهم رفاقت و همدلی و تزریق آن زیر پوسته اتفاقات اصلی، هم در این روایت آن قدر ناشیانه و گل درشت از آب درآمده که حتی شلوغی، هیاهو و آراستگی ویترین (طراحی صحنه، دکور و…) هم نمیتواند کمکی به درک و همدلی مخاطب با آن کند. و اما زمان!
زمان در داستان هفت به شدت مخدوش است. همه چیز میتواند متعلق به ۵ سال پیش باشد میتواند همین الان، دو ساعت پیش یا دو روز پیش باشد. شتابزدگی بی حد و حصر در معرفی شخصیتها، پیرنگ اصلی، پیرنگهای فرعی و نقاط عطف مهم در داستان و… آن قدر بالا است که مخاطب هیچ درکی از زمانبندی اتفاقات و اتفاقات قبل و بعد آن و احوال امروز شخصیتها، پیدا نمیکند. این حجم از اشتباه و بیتوجهی به جریان زمانی قصه برای فیلمسازی که یک اثر خوب از وی همزمان در شبکه نمایش خانگی در حال پخش است (دفتر یادداشت)، بسیار غریب و دور از انتظار به نظر میرسد. اشاره به تجارت مواد مخدر و مزرعههای پرورش گیاهان دارویی زیر پوست کلان شهر، اشاره ظریفی است که در میان شتابزدگی جریان اصلی، قصه قربانی شده است. منطق و استدلال با جریان جاری روایت مغایرت دارد. پسر یک پدر اخلاق مدار در حلقه جنایت پدرش گرفتار میشود و برای رهایی پدر از چوبه دار، خودش قربانی میشود. پدر که تا اعدامش ۲۰ روز مانده با مرگ پسر، به یک باره از زندان آزاد میشود. منطق داستان را به یک باره چه میشود؟ حادثه اصلی چه زمان اتفاق افتاده؟ پدر چرا رفت؟ چرا دیوانگی کرد؟! چرا آمد؟! این پدر متمول که کاخی کوچک در دل شمیرانات دارد برای پرداخت پول دیه،چه نیازی به پول کار فود پسرش داشت؟ به یکباره چرا آزاد شد؟! (باتوجه به این که در تشییع پسرش حضور یافت) و هزاران سوال و چرای دیگر.
هیچ رابطه علل و معلولی از آغاز قصه هفت بر جریان آن حاکم نیست. نه رفاقتهایش منطق دارد، نه اتفاقات قبل از حادثه و نه اتفاقات بعد آن! هیچ کدام از هیچ جهت، به هم ربط پیدا نمیکنند. جنگ زرگری دادگاه هم که بیشتر به آوردگاه جناحی و تفتیش عقاید کلیسایی شبیه است تا جلسه محاکمه و بررسی یک جنایت، هم نمیتواند کمکی به شفاف سازی جریان اصلی قصه کند. خاکسپاری اردلان در منزل پدر که خود بیربط است، در کنار جلسات قبل و بعد آن بین رفقای بازمانده و پدر، بر چه پایهای طراحی شدهاند؟ هدف فیلمساز ساخت یک اثر رئال اجتماعی است یا یک فانتزی معمایی حادثهای -رزمی؟!
اگر بستر رویداد ایران است چرا هیچ مرجع قانونی و عامل اجرایی قانونی در جریان این رویداد تعریف نشده است؟
داستانی که با رفاقت و عاشقی و به اصطلاح همدلی هر چقدر هم عاریه، شتابزده و گل درشت جاری شده است چرا به یکباره تبدیل به یک اثر رزمی و ترمیناتوری طور میشود؟ هدف و پیام هفت دقیقا چیست؟!
شاید بتوان گفت توقف چند ساله کار در صف اکران، باعث این همه شتابزدگی، مخدوشی، شلختگی آن شده باشد. شاید بهتر باشد دستی بر سر و صورتش کشیده و روتوش جدیدی برای آن در نظر گرفته شود تا حال و هوای بهتر و باورپذیرتری به خود بگیرد.
هفت فعلی بیشتر شبیه یک ویترین شلوغ، پرطمطراق و پرهیاهو است تا یک درام اجتماعی دغدغهمند.
![](/wp-content/themes/cinemacinema/img/tel.gif)
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- تضاد معنایی و ساختاری/ نگاهی به فیلم «آغوش باز»
- موفق در سرگرم سازی/ نگاهی به فیلم «تمساح خونی»
- آغاز چالشها برای «دفتر یادداشت» رضا عطاران
- اتکا به ویترین، خلاء فیلمنامه/ نگاهی به سریال «قهوه ترک»
- راهنمای علمی تخیلی دیدن فیلم ترسناک
- داستانهایی جذاب در چشماندازهایی بکر/ نگاهی به سریال ۱۹۲۳
- وقتی شخصیتها دوستداشتنی نیستند/ نگاهی به فیلم «برادران لیلا»
- شلوغ کردن معرکه!/ نگاهی به سریال «پوست شیر»
- زمان نمایش فیلم بعدی دیوید فینچر اعلام شد/ همه چیز درباره «قاتل»
- بدون منطق روایی/ نگاهی به فیلم «خائنکشی»
- پرداخت نامناسب، ساختار ضعیف/ نگاهی به فیلم «نمور»
- برگهایی از خاطرات و هویت گم شده ایرانی/ نگاهی به فیلم «بدون قرار قبلی»
- پراکندگی و عدم یکپارچگی در روایت/ نگاهی به فیلم «بی رویا»
- دراماتیک و نفسگیر و قصهای که شکل نمیگیرد/ نگاهی به فیلم «دسته دختران»
- «بیمادر»؛ یک فیلم خنثی
پربازدیدترین ها
- یادداشت کیوان کثیریان؛ کلی آیهی یأس و یک آرزو/ درباره انتخاب وزیر ارشاد دولت چهاردهم
- گفتوگوی اختصاصی سینماسینما با نادر ساعیور به بهانه حضور فیلمش در بخش جنبی جشنواره ونیز/ انسان دشواری وظیفه است
- سعید راد درگذشت
- بلوغ طلاق/ به بهانه نمایش دو سریال «افعی تهران» و «در انتهای شب»
- مراسم اکران خصوصی فیلم ساعت ۶ صبح / گزارش تصویری
آخرین ها
- عشق از راه میرسد/ نگاهی به فیلم «چرا گریه نمیکنی؟»
- معرفی فیلمهای سارایوو ۲۰۲۴/ ۵۴ فیلم در ۴ بخش رقابت میکنند
- فیلم استیو مککویین پایانبخش جشنواره نیویورک ۲۰۲۴ شد
- دو جایزه جشنواره ایتالیایی به «سرنوشتِ» ایرانی رسید
- مراسم اکران خصوصی فیلم ساعت ۶ صبح / گزارش تصویری
- «درون بیرون ۲» پرفروشترین انیمیشن تاریخ شد/ عبور از «یخ زده ۲»
- گفتوگو با مدیر جشنواره ونیز؛ سینما همچنان مؤثرترین راه برای اندیشیدن به دنیای معاصر است
- بهترین مستندهای سال در فهرست نهایی جوایز مستند بریتانیا ۲۰۲۴
- مراسم تشییع زنده یاد سعید راد / گزارش تصویری
- ستارهای که عاشق وطنش بود؛ بدرقه سعید راد به خانه ابدی
- واکنش وزیر ارشاد به انتقادات سینماگران از یک مصوبه
- به مناسبت آغاز ششمین سال فعالیت سوینا منتشر میشود؛ نسخه ویژه نابینایان «راتاتویی» با صدای محسن بهرامی
- بلوغ طلاق/ به بهانه نمایش دو سریال «افعی تهران» و «در انتهای شب»
- پدر، عشق و پسر/ درباره علیرضا داوودنژاد و «در انتهای شب»
- اعلام فیلمهای جشنواره ونیز؛ «شاهدِ» ایرانی در بخش افقها
- «مرد نمکی» به مثابه یک جریان بوروکراتیک
- جشنواره درسدن به «پریسان» ۳ جایزه داد
- نمایش «پیانو» در جشنواره «بچههای مارانو»
- سینمای ایران تیرماه امسال ۱۲۰ میلیارد فروخت
- سه نمایش جدید روی صحنه عمارت نوفل لوشاتو
- انتشار قسمت دوم نسخه ویژه نابینایان «هزار دستان» با صدای بهروز رضوی
- گفتوگوی اختصاصی سینماسینما با نادر ساعیور به بهانه حضور فیلمش در بخش جنبی جشنواره ونیز/ انسان دشواری وظیفه است
- فیلمهای بخش هفته منتقدان ونیز معرفی شدند/ فیلم یک سینماگر ایرانی در لیست
- انیمیشن ایرانی نامزد «گل طلایی» چینی شد
- «۱-» در آمریکا رقابت میکند
- سعید راد / گزارش تصویری
- معرفی بازیگران نمایش «رگتیچ»/ آغاز بلیت فروشی
- نمایش و تحلیل فیلم «ساز دهنی» امیر نادری در بنیاد حریری
- سعید راد درگذشت
- انتشار عکس گریم متفاوت رضا عطاران/ «قیف» اکران میشود