سینماسینما، هومن منتظری
برخلاف اکثر فیلم های جشنواره که انگاری ماهیت و همه دلیل ساخته شدن آنها وسوسه نمایش تک ایده یا تک موقعیتی است که همان هم به درستی بسط داده نمیشود و لابه لای پرگویی ها و طفره رفتن ها از قصه اصلی الکن می ماند، فیلم شنای پروانه مبهوت ایده یا موقعیتی خاص نمی شود. فیلم در طول یک داستان خطی در دل آدم ها و موقعیت هایی عجیب و غریب و پر از ایده های جذاب با غافلگیری های تمام نشدنی پیش میرود و به خوبی قصه اش را تعریف می کند. حجت برای یافتن حقیقت آن چیزی که بر سر برادر و خانواده اش آمده، سفری را در دل همان جغرافیایی که به آن تعلق دارد آغاز میکند. آدم هایی را میبیند که همانقدری که برایش آشنا هستند پس از یافتن حقیقت درباره شان غریبه میشوند و همین غریبه شدن تحولی در شخصیت او پدید می آورد. اویی که برای نجات برادرش آمده، در انتها به سبک و سیاق همان جغرافیا عدالت را خودش به تنهایی اجرا می کند.
فعالیت در سینمای مستند و همزمان شناخت بالای کارگردان از آدم های قصه اش و جایی که از آن می آیند باعث شده تا با به کارگیری جزییات در گریم و صحنه پردازی، خرده داستان های متعدد و متفاوت و درعین حال عجیب ولی باورکردنی را روایت کند که در دنیای خودشان اصالت دارند و باورپذیر هستند. قصه کوتاه شاپور و اشکان، اینکه از قماش هاشم نیستد، گردن کلفتی ندارند و زورشان نمی رسد، ولی به زعم حجت میتوانند خطرناک تر باشند. آنها همچون کرم خاکی تصویر میشوند که سرشان توی کار خودشان است و به واقع آنچیزی که مینمایند نیستند. یکی کاری که در دخمه اش میکند را کاور کرده است دیگری چهره و ماهیتش را. دیالوگ هایی که به پرگویی کشیده نمیشود و در همان زمان کم درشناخت آن ها و دادن اطلاعاتی درباره هاشم و ارتباطشان با او موثر است. اساسا انگاری هرچیزی که در قصه مطرح میشود هرچند جزیی در قصه کلی تاثیر دارد. همه چیز در روایت انگاری به اندازه است. خشونت وحشتناکی هم که نمایش داده میشود، از دل قصه بیرون نمیزند و باورپذیراست. همچون شوخی های به جای فیلم که در دل همان لحظات جدی و پرتنش به دل مینشیند و به لودگی کشیده نمیشود.
درمیان این قصه پروپیمان با عناصر و جزییاتی بجا و با همه آدم های عجیب و جذابش، فیلم کمی ازخود قهرمانش غافل میماند.حجت را همراهی میکنیم ولی به اندازه کافی به او و خلوتش نزدیک نمیشویم، همین باعث میشود خودش و قصه اش کمرنگ شوند. شاید دلیلش اینست که حجت به اندازه بقیه عجیب و غریب نیست.