«گیر دادن» تنها تعبیری است که میتواند، در بحث امروزم، حق مطلب را ادا کند. در اموری که بدحجابی و تهاجم فرهنگی و توهین به ارزشها خوانده میشوند، در واقع امر و بنا بر شواهد و قراین بسیار، کسی امر به معروف و نهی از منکر نمیکند بلکه با چشم باز میگردد تا از حریفش آتو بگیرد. «ما» به همدیگر گیر میدهیم، گیر سهپیچ هم میدهیم و گمان میکنیم که این «گیر»ها به زودی زود به دردمان خواهند خورد و در رقابت سیاسی به کارمان خواهند آمد. عین دسترشته، باید تا آنجا که میتوانی از حریفت «بُل» بگیری و تا آنجا که مقدور است بل ندهی.
بل را میتوانیم به آتو، به بهانه، به وقوف بر نقطه ضعف طرف مقابل و چیزهایی از این قبیل تعریف کنیم اما همه اینها تهش چیزی نیستند جز همین شادی کودکانه که «یه بل داریم، دوسش داریم.» به یک نمونه اشاره کنم بهتر منظورم را ملتفت میشوید: بعضی از اهالی سینما برای شرکت در جشن حافظ، لباسهایی پوشیدهاند، یا آرایشهای غلیظی کردهاند که به ذایقه بعضی برادران خوش نیامده، غیرتشان جریحهدار شده… چیزهایی که در همین دو، سه روز این طرف و آن طرف نوشتهاند و عکسالعملهایی که از خود نشان دادهاند از دور شبیه -یا یادآور- رفتار و گفتار برادران غیوری است که به ناموس خود حساسند؛ بعضی مردها غیرتی هستند و نمیتوانند ببینند که ناموسشان لباس نامناسب پوشیده یا با غریبهها هر و کر کرده. اگر مثل من در جنوبشهر بزرگ شده باشید انبان خاطراتتان پر است از دعواهای غیرتی. برادران رگ گردنشان عین تیر چراغ برق باد میکرد وقتی میفهمیدند که خواهرشان پای بیجوراب به بقالی رفته یا به سلام پسر غریبه علیک گفته. قدیم، برادرها آنقدری که سر خواهر خود غیرت داشتند سر زن و بچه خود نداشتند؛ بلکه زورشان به زن و بچه نمیرسید.
اما دیوار خواهر همیشه کوتاه بود و میشد نوکش را چید و… روی حساب همین تداعیهاست که میگویم شاید چنین استنباط شود که برحسب عادتهای قدیمی عِرق غیرت رفقا جنبیده، اما خوب که نگاه کنی میبینی تمام این شلوغکاریها و فریاد واغیرتا سردادنها چیزی بیش از «گیر دادن» و «بل گرفتن» و «یه بل داریم دوسش داریم» نیست. به باطن ماجرا که نگاه کنی میبینی به هیچوجه بحث غیرت و نگرانی برای ناموس و از این قبیل مطرح نیست. همه اینها را که این دوستان مصداق بدحجابی عنوان کردهاند ضربدر صدش بکنید و چند مرحله شدیدتر و غلیظترش بکنید در برابر لباس پوشیدن، بلکه نپوشیدن تتلیتیها قطرهای است در برابر اقیانوس. من البته در اینجا نه تتلیتیها را تقبیح میکنم و نه به رفتارشان ایراد میگیرم. اصلا فکر نکنم خداوند چنین اختیاری به من داده باشد که به پوشاک و نوشاک دیگران گیر بدهم و قضاوتشان کنم. خیلی هنر داشته باشم قاچ زین خودم را بچسبم که در این تند باد حوادث از اسب و اصل نیفتم.
منتها عرضم این است که اگر بحث غیرت و حفظ عفت و مقابله با تهاجم فرهنگی مطرح است دیدن این برادرمان و همراهانش اولیتر است. گر حکم شود که مست گیرند، فقط چهارتا سینمایی را که نباید دید. اگر واقعا دغدغه اصلی «امر به معروف و نهی از منکر» است پس چرا کسی به سراغ بددهنهایی که به پیج مردم غریبه حمله میکنند و آبروی ایران و اسلام را میبرند، نمیرود؟ اگر واقعا غیرت دینی وادارتان کرده که د…ثها را شناسایی کنید کافی است سر بچرخانید و ببینید چه د..ثهایی آبروی مملکت و انقلاب را بردهاند و میبرند. سرتاسر متن «د… ث کیست» هیچ رنگی از رفتار دینی و سیره بزرگان و از این قبیل ندارد. با این لحن حرف زدن آیا دارید جلوی – به زعم خودتان- گناهی را میگیرید؟ آیا دارید با استفاده از این لحن خوش، خواهران و برادران خود را دعوت به اسلام میکنید؟ کیست که نداند در پس این مقابلهها رقابتهای سیاسی خودنمایی میکند؟ اتفاقا میخواهم بگویم رقابت سیاسی مادامی که در چارچوب رقابت سیاسی باشد نه بد است و نه قبیح و نه زشت. همانطوری که همهجای دنیا رقبای سیاسی از هم گاف میگیرند و پروندههای هم را رو میکنند، خوب است که شما هم این کار را بکنید.
شما فیش حقوقی رو کنید و آنها مدارک اختلاس. شما ص.ح رو کنید و آنها ب. ز… حتی در رقابت سیاسی هم میشود افتضاحات اخلاقی را رو کرد. خیلی هم جذاب و قابل تامل و عبرتآموز خواهد بود که پته هم را روی دایره بریزید و از همدیگر بل (آتو) بگیرید و به هم گیر بدهید.
اعتماد