سینماسینما، افسون جاوید
هادی حجازی فر در «موقعیت مهدی» با چالشی بزرگ رو به رو بوده. روایت زندگی مهدی باکری و گذشتن از کلیشههای غریبی که برای روایت این قبیل قصهها دست و پاگیر سینماگران بوده است. حجازیفر تمام تلاشش را کرده که روایت صادقانهای از مهدی باکری داشته باشد و با آنکه محوریت و خط اصلی درام، مشخصاً روزگاریست که بر مهدی باکری رفته اما آشکارا زندگی مهدی و حمید باکری و بعدتر حتی باقی کاراکترها در هم تنیده میشود به طوری که نمیتوان هیچ کدام از شخصیتها را از قصه حذف کرد.
در حقیقت هوشمندی هادی حجازی فر و ابراهیم امینی در جایگاه فیلمنامه نویس، در این بوده که قصه را درست از نقطهای دراماتیک یعنی شکل گیری رابطهی عاطفی میان مهدی باکری و همسرش آغاز کردهاند و بعدتر همین را دست مایهای برای پی ریزی داستانکهای میانی و عمیق شدن در شخصیتهایشان قرار دادهاند آن هم در حالیکه قریب به ۲۰ دقیقه از شروع فیلم گذشته و مخاطب همزمان با این جریانِ آرام، دارد با باورها و عقاید شخصیتها هم آشنا میشود و به پیش میآید.
این شیوهی معرفی شخصیتها، گسترش داستان و پهن کردن تور قصه و همچنین برخوردی که حجازی فر و امینی با کاراکترها داشتهاند در ابتدا منجر به برقراری رابطهای عاطفی میان تماشاچی با زندگی، روابط خانوادگی، عشق و پیوند عمیقی که میان شخصیتهای حقیقی برقرار است میشود و در وهلهی بعد آنها را آمادهی ورود به فاز جدید قصه یعنی روایت واقعیت جنگ و عملیاتهای شناسنامه دار میکند.
در نتیجه تیرِ فیلمساز وقتی به هدف میخورد که تماشاچی در ذهنش دلیلِ تصمیم گیری و اقدامات شخصیتها را، با گذشته و عقایدی که از آنها دیده پیوند میدهد و بدین ترتیب آنچه که بر روی پرده میبیند برایش دور از واقعیت نیست و آنرا میپذیرد.
هر چند که شاید یکیاز نقدهای وارده بر فیلم همین ساختار و روایت چند پردهای فیلم باشد؛ چرا که خرده قصههای مهم میانی به دلیل دو نسخهای بودن اثر گه گاه دچار لکنت شدهاند؛ بهویژه در بخش روایت قرینهی حضور دو نوجوان – با بازی تحسین برانگیز روح الله زمانی- در میدان جنگ و خاک و خمپاره و خون. در اینجا فیلمساز بدون آنکه مقدمهای بر این داستانک داشته باشد به آن میپردازد و البته مهدی باکری هم در اینجا از قصه جدا شده است.
حال آنکه «موقعیت مهدی» فیلم مهمی در سینمای ایران است. فیلمی با سوژهای چالش برانگیز از زندگی یکی از مهمترین و البته مهجورترین شخصیتهای تاریخ جنگ ایران و عراق که پرداختن به آن جسارتی ویژه میخواسته، آن هم برای بازیگر و کارگردانی که سابقا تجربهی حضوری موفق در «ایستاده در غبار» مهدویان را داشته است. موقعیت مهدی یک شعر بلند نیست، جستاریست از غربتِ پیکری در دل آبها.