تاریخ انتشار:1404/03/18 - 11:50 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 209000

سینماسینما، امیرابراهیم جلالیان

سینمای ایران از ابتدای شکل‌گیری، درگیر جریان سینمای عامه پسند بود که در دوره ای از تاریخ به فراخور علاقه و شرایط حاکم بر کشور به جذب و سرگرم کردن مخاطبان می پرداخت.

بعد از سال ۴۲ با اصلاحات ارضی که در آن، نظام روستایی ایران دچار تغییر و تحولات اساسی شد و روستا از تسلط ارباب خارج و به دست روستائیان افتاد نقص اصلاحات ارضی موجب مهاجرت گسترده روستائیان به شهر و بهم ریخته شدن نظم طبقات شهری شد.

و اساسا فیلمسازان به آثاری در شکل و شمایل ایلیاتی و ارباب رعیتی می پرداختند؛ در برهه ای هم که سینمای گنج قارونیسمی با حضور فردین، میدان دار سینمای ایران بود. از سال ۱۳۴۷ با ظهور موج نو و حضور فیلمسازان فرنگ رفته و آوانگارد، شرایطِ سینما به گونه ی دیگر شد و آثار متفاوتی نسبت به گذشته ساخته شد .

فیلم هایی که با نگاهی غیرمتعارف و انتقادی در تاریخ سینما ثبت و مطرح شدند.

ابتدای سال پنجاه بعد از جنبش سیاهکل، بعضی فیلم ها برگرفته ازاین نوع جریان سیاسی بودند و با حضور نسل جوان قصه های تلخ و گزنده را روایت می کردند .

فرزان دلجو (با نام اصلی محمد دلجو)، متولد ۱۱ بهمن ۱۳۳۲ در تهران، از خانواده ی متضاد! پدر معتقد و از خیرین و کسبه بازار و مادری روشنفکر و سانتی مانتالی. دلجو یکی از چهره‌های برجسته و تأثیرگذار سینمای پیش از انقلاب بود .

او به‌عنوان بازیگر، نویسنده و کارگردان، با خلق آثاری که بازتاب‌دهنده دغدغه‌های اجتماعی و فرهنگی زمان خود بودند، جایگاه ویژه‌ای در سینمای ایران به دست آورد. او با سبک و سیاق سینمای جوان پسند که پیش از این در سینمای ایران بی سابقه بود با فیلم پر سرو صدای  «یاران» در سال ۱۳۵۳، گام بلندی برداشت . یاران  با قصه ی تلخ، بسیار مورد توجه جوانان، خصوصا طبقه دانشجویی قرار گرفت .

و فیلم بعد از اکرانی کوتاه مدت در سینمای لوکس و مدرن کاپری متوقف شد .

اندیشه و تفکر دلجو با ترکیبی از نسل جوان شهری و عاشقانه های تراژیک  به معظلات قشر پایین جامعه روایت می شد . همچنین نگاه آسیب شناسانه و اختلاف طبقاتی را محوریت فیلم هایش قرارمی داد .

فرزان دلجو  فیلمساز و بازیگر نوظهور و پیشگام  سینمای جوانگرایانه، نسل عصیانگر و جسور جامعه را به شکلی نمادین  به تصویر می کشید و خلق می کرد .این رویداد درشرایطی رخ داد که سینما در تصرف بی چون و چرای ستارگانی چون ناصر ملک مطیعی، فردین و بهروز وثوقی بود .

البته این نوع سینما خیلی زود مخاطب و طیف طرفدارانش را پیدا کرد .

از طرفی سینمای دلجو‌‌ غالبا به نوعی برگرفته از آثار جیمز دین هنرپیشه ی محبوب هالیوود  با پرسونای جوان عاصی و سرکش سینمای کلاسیک آمریکا بود.

زوج فرزان دلجو و ایلین ویگن در بیشتر آثار مشترکشان به‌دنبال نمایش واقعیت‌های اجتماعی، به‌ویژه مسائل مربوط به جوانان، اختلافات طبقاتی و آسیب‌های اجتماعی و  معظلات زیر پوستی جامعه خصوصا اقشار بیکار بودند، او با بهره گیری از خوانندگان پر آوازه موسیقی پاپ چون گوگوش، داریوش، ابی ‌و‌شهرام شب پره توانست ارتباطی عمیقی با مخاطبان جوان برقرار کند. او  از نشانه‌های تجاری سینمای پیش از انقلاب در جهت نگاه و رویکرد انتقادی‌اش استفاده می‌کرد. فرزان دلجو اصولا سیاسی نبود اما فیلم هایش اینچنین جلوه می داد و گاه در بطن آثارش با الِمان های فقر، اعتیاد و تفکرات ضد سرمایه داری بهره می برد به واقع نگاهی نوین و متفاوت از جریان سینمای بدنه داشت. او با تیپیکالی منحصر بفرد و موهای بلندِ چتری و بواسطه ی صدای جذاب خسرو خسرو‌شاهی دوبلور کاربلد و ارزشمند، توانست شمایلی قابل توجه در فیلم ها، خصوصا میان قشر جوان پبدا کند و به شکلی یکه تاز و بنیانگذار سینمای جوان پسند باشد و تنها یک رقیب نام آشنا داشت، آن هم سعید کنگرانی بود، با این تفاوت که هرکدام با سبکی متمایز درسینمای دهه پنجاه جولان می دادند  و مخاطب و هواخواه منحصر به خودشان را داشتند .

فرزان دلجو از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷ به مدت چهار سال ۵ فیلم به نام های، «یاران»، «علف های هرز»، «ماهی ها در خاک می میرند»، «شب غریبان»، «بوی گندم» را ساخت و نقش آفرینی کرد و بنا به استقبال بی شمار از فیلم های او، یک سئانس اِکسترا در نیمه شب اکران داشت که اصولا بی سابقه بود .

او اساسا با نگاهی نوآورانه  و جسورانه به مسائل اجتماعی، توانست سینمای متعهد و متمایز خلق کند آثار او نه‌تنها بازتاب‌دهنده زمانه خود بودند، بلکه الهام‌بخش نسل‌های بعدی در سینمای ایران شدند.

در این آثار به استثنای روابط عاشقانه ی دختر پسری، بیشتر با درونمایه آسیب های اجتماعی و زیرلایه های جامعه به نقد در می‌آمد . در فیلم «شب غریبان» با بازی گوگوش به نوعی و در «بوی گندم» که بیشتر مورد توجه قرار گرفت به شکلی دیگر بود.

پس از انقلاب ۵۷، فرزان دلجو به ایالات متحده امریکا مهاجرت کرد و در آنجا به فعالیت‌های رسانه‌ای ادامه داد. او شبکه‌های تلویزیونی مانند «تلویزیون جنبش ایران» و «مرسی تی‌وی» را راه‌اندازی کرد که به موضوعات سیاسی و فرهنگی می‌پرداختند. در ضمن اوایل دهه شصت با بازی و کارگردانی مینی سریال تلویزیونی «خداحافظ تهران» همراه با ایلین ویگن، شهره، شهرام شب پره، رافی خاچاطوریان، داریوش اسدزاده و ابی به نوعی تداعی گر سینمای دهه پنجاه بود. اثری نوستالژیک که قصه ی غربت زده و عاشقانه و انتقادی را روایت می کرد .

او دغدغه ی سال ها دوری از سبنما را با اجرای تئاتر های متعدد و مستند سازی  جبران می کرد و در ابتدای دهه هفتاد جنجالی ترین نمایش را به نام «ماتیک» با نقش آفرینی رقیب دیرینه ش سعید کنگرانی و حضور بهرام وطن پرست و شیلا وثوق  با  نویسندگی مشترک خودش و علی پورتاش بروی صحنه برد  و این تئاتر عاشقانه، کمدی با موفقیت بسیاری روبرو شد.

دلجو بواسطه ی نکارش کتاب های متعدد در جوانی و همچنین فیلمنامه نویسی، در سال ۱۳۹۵ کتاب «کاملا خصوصی» زندکی پر ماجرای محمود قربانی کاباره دار معروف و شوهر سابق گوگوش، که  اساسا کتابی جنجالی و چالش برانگیزی هست را به رشته تحریر درآورد و چاپ و نشر کرد .

او بعد از چهار دهه پروژه‌ای سنگین و مفصلی با عنوان «چارلی باستر» را کارگردانی و با همکاری بازیگران جوان ایرانی و خارجی و  چند کمپانی آمریکایی در دست تولید  دارد، محوریت فیلم، داستانی جهانی با مضامین امید و استقامت است. همچنین تئاتری با نام  «پرشین تینگز» با مضمونی دو لایه، کمیک، انتقادی را آماده اجرا دارد .

فرزان دلجو در یک مدیوم، به نوعی مکتب‌ساز سینمای نسل جوان بود و همراه با موج نو تحولی شگرف را وارد سبنمای جوان پسند کرد. و آثارش با همان فضا و حال و هوای زمانی همچنان دیدنی و قابل تحلیل و بررسی است.

لینک کوتاه

 

آخرین ها