سینماسینما، حمید عبدالحسینی*
قادر «درخت گردو» همهی ویژگی های یک نقش با ابعاد ناپیدا را برای بازیگر به همراه دارد و او را دعوت به چالشی بزرگ در مسیر دستیابی به کاراکتری میکند تا تمام مولفههای آشنا را برای مخاطبانش بزداید و اینجا قرعهی این آزمون به نام پیمان معادی افتاده است.
ظاهر و نوع پوشش، گویش و بیان و حتی آناتومی دندان ها و به ویژه حرکات چشم و نگاه های قادر «درخت گردو» چیزی ورای شخصیتهایی را می طلبد که پیمان معادی تا پیش از آن بازی کرده است؛ کاراکتری که در مقاطع مختلفی با بازه ۲۰ ساله و در چند جغرافیا نمود و حضور مییابد و از سردشت تا لاهه برای احقاق حق خانواده و در واقع ستاندن و جلب توجه افکار عمومی به انسان و ارزشهای انسانی تقلا می کند و از این نظر نیز انتخاب معادی به سبب وجوه بین المللی کارنامه اش می تواند در راستای یکی از سیاستهای فیلم در جهت انتقال و انتشار چنین پیامی در گسترهی جهانی کارکرد یابد.
معادی با زمانبندی درست و متناسب، تاثیر روند فروپاشی تدریجی خانواده و در بیان فراختر شقاوت جنگ را بر شخصیت قادر بسیار دقیق بازتاب میبخشد و یکی از بنیان های اصلی فیلم را در جلب احساسات مخاطب در چنین درام هولناک و تلخی پایه گذاری می کند. قادر یک پدر است و می بایست همچون کوه بایستد تا خانواده اش را حفظ کند و از این رو به اندازه بودن و کنترل هوشمندانه عواطف و احساسات با وجود انبوهی از مسائل و بحرانهایی که کاراکتر در مسیر فیلم با آنها روبه رو میشود به یکی از نقاط عطف بازی معادی تبدیل شده است؛ قدرتی که قادر را سالها بعد در دادگاه لاهه نیز همچنان سرپا نگه داشته تا راوی روزهای سختی باشد که نه فقط بر خانوادهی ازدست رفتهاش بلکه بر مردمان سرزمیناش گذشته است.
*نویسنده و کارگردان