سینماسینما، محمد تاجیک
فیلم قطع فوری ساخته مریم بحرالعلومی که دیشب در آخرین روز اکران آن موفق به تماشایش در پردیس سینمایی چارسو شدم، فیلمی در ستایش از نگاه خیاموار به زندگی است.
این فیلم که آخرین نقش آفرینی مرحوم علی انصاریان در سینما محسوب میشود به نوعی بازتاب دهنده تفکرات خیام در سینماست.
در همان دقایق ابتدایی فیلم، یکی از شخصیتهای اصلی فیلم که نگاه سرخوشانهای به زندگی دارد و زندگی را خیلی سخت نمیگیرد خطاب به شخصیت دیگری از فیلم میگوید: بیخودی زندگی را جدی گرفتهای… چند سال دیگر میفهمی زندگی خیلی هم جدی نیست. و یا در جای دیگری، یکی دیگر از شخصیتهای فیلم میگوید: بعد از رفتنش، یاد گرفتم که در لحظه زندگی کنم.
قطع فوری به داستان یک زوج میپردازد که در آستانه طلاق گرفتن از هم قرار دارند و در یک مجتمع آپارتمانی زندگی میکنند و به روابط این زوج در آستانه طلاق با همسایگانش میپردازد، این در حالی است که مصیبت کرونا هم اوج گرفته و به ناگهان وقوع زلزله در پاسی از شب هم به مصیبتهای بعدی آنها اضافه می شود. مصیبت پشت مصیبت در طول فیلم رخ میدهد.
این فیلم زمانی ساخته شد که مصیبت و بحران کرونا در اوج خود بود و زمانی اکران شد که خدا را هزار مرتبه شکر، مصیبت و بحران کرونا در ایران و جهان پایان یافته و این پیام را میدهد که مصیبتها در جهان بالاخره روزی به پایان میرسند.
بهترین سکانس فیلم همانجایی است که مردان ساکن مجتمع آپارتمانی در اوج کرونا و زلزله تصمیم میگیرند که یک دست با هم فوتبال بزنند و لحظات شاد و مفرحی ایجاد میکنند.
بازی علی انصاریان در قطع فوری برای همه علاقهمندان این بازیگر فقید، شگفتانگیز است. او در این فیلم دیالوگهایی میگوید که گویی از مرگ زودهنگام خود خبر داشته. علی انصاریان در جایی از فیلم میگوید: شاید فیلم آخرم باشه… یا اینکه پس از وقوع زلزله در فیلم میگوید: با اینکه بوی مرگ میداد ولی خیلی خوش گذشت… انشاءالله همین جمع بهشت!