سینماسینما، اردوان زینی سوق
در ساعات اولیه بامداد ۲۶ مرداد برنامه میز نقد برنامه هفت به مثابه نمایشی با بهرهگیری از سیستم فاصله گذاری برتولت برشت بجای صحنه و سن نمایش، در صفحه تلویزیون اجرا شد.
میز نقد با مدیریت آقای فراستی و حضور آقایان طوسی و فهیم پیرامون نقد! فیلم قصرشیرین سید رضا میرکریمی، اجرا شد!!!
مدیریت و کارگردانی این اجرا بنام آقای فراستی بود ولی در این برنامه، آقای طوسی بودند که هر از گاهی باید متذکر می شدند و وارد اجرای این نمایش می شدند و می گفتند؛ آقایان، لطفاً انصاف داشته باشید.
آقایان انصاف داشته باشید، چرا که ما آمدیم فیلمی را نقد کنیم و این صحنه، در بازی دشمنی های شخصی و حسادت ها و سیاست زدگی ها، غرق نشویم و لطفاً کمی انصاف داشته باشید.
آقای فهیم یکی از بازیگران میز نقد، گفتند که دوباره فیلم قصرشیرین رو امروز دیدند و کتاب ها و نوشته های پیرامون میرکریمی و فیلم هایش را مطالعه کردند تا بتوانند در این اجرا، به خوبی نقش ایفا کنند.
کاش در این نوشته ها و مشاهدات کمی در خصوص تحلیل فیلم قصرشیرین و شخصیت فیلمسازی رضا میرکریمی مطالعه می کردند تا همکار دیگرشان، آقای طوسی، مجبور نباشند،فیلمی که هم اکنون روی پرده سینما هست و سالن های سینما، منتظر مردمی هست تا بخواهند بدانند فیلم قصرشیرین از چه می گوید و چگونه می گوید، را تحلیل کند و پلان های فیلم را برای تفهیم آقای فهیم توضیح دهد و حس کنجکاوی را از تماشاگری که قرار است ، قصرشیرین را در سینما ببیند، دور کند.
آقای طوسی کمی انصاف داشته باشید، چرا که انصاف نبود که برای تفهیم آقای فهیم، فیلم در حال اکران را برای ایشان تجزیه و تحلیل کنید.
آقای طوسی کمی انصاف داشته باشید، شاید آقای فهیم، تصور کرده فیلم قصرشیرین را دیده و فقط دارد نقشش را بازی می کند.
آقای طوسی کمی انصاف داشته باشید، شاید اگر تمامی سکانس ها و پلان های فیلم را توضیح می دادید و یا حتی نویسنده و کارگردان فیلم را می آوردید که فکر پشت فیلمنامه رو برایشان تشریح کنند، باز در نقششان غرق بودند و سیستم اپیک هم نمی توانست ایشان را با عالم واقع مواجه کند.
آقای طوسی کمی انصاف داشته باشید، چرا که هر شخص به حد و اندازه ای استعداد و ضریب هوشی دارد و به اندازه خودش باید انتظار داشت ،شاید سه هزار کالری ایشان پر نشده است.
اجازه دهید، دیگر از انصاف صحبت نکنیم.
اجازه دهید کمی از استعداد و ضریب هوشی بنویسیم.
آقای فهیم دیده بودند و یا شنیدند که فیلم قصرشیرین در استان کهگیلویه و بویراحمد فیلمبرداری شد.
به عنوان بازیگری در میز نقد برنامه هفت از فضا، سنت، بوم شناسی و جامعه شناسی منطقه و لوکیشن فیلم سخن گفتند.
از ضریب هوشی مردم و طبقه نمایش داده شده در فیلم صحبت کردند و به گونه ای سخن گفتند که گویا آنجا رو خوب می شناسند.
توضیح دادند دو کودک که در نقش بچه های این طبقه هستند، کالری زمان بارداری مادرشان پر نشده و به سه هزار کالری نرسیده، پس نمی توانند چنین ضریب هوشی داشته باشند و این شخصیت ها جعلی و جعل در سینماست.
آقای فهیم من شناختی از شما و توانمندی های تان ندارم و حتی نمیدانم بعد از تولد آب میوه و معجون کافی برای به فعل رسیدن استعداد و ضریب هوشی تان داده شده یا خیر.
ولی با دیدن برنامه میز نقد این برنامه هفت، حضور جعلی شما را در این برنامه متوجه شده ام.
حضوری که اگر بر پایه سواد، استعداد و ضریب هوشی استوار بود، مسلما شما روی آن صندلی نبودید.
در خصوص ضریب هوشی فرزندان طبقه متوسط و فقیر کهگیلویه و بویراحمد سخن گفتید، بدون آنکه حتی دورنمایی از آنجا داشته باشید.
اگر می خواهید از کهگیلویه و بویراحمد بدانید شما را به کتب و مقالات و فیلم هایی که در مورد مردم استان نگارش شده، ارجاع می دهم.
اگر حوصله ای برای خواندن و دیدن ندارید به چند آدرس، بسنده می کنم.
آیا تا بحال اسم شهید هدایت طیب را شنیدید؟!
آیا تا کنون نام دکتر ملک حسینی رو شنیدید؟
آیا امیراحمد تقوی، آیت الله ملک حسینی را می شناسید؟
آریوبرزن را در تاریخ به یاد دارید؟
این روزها غلامرضا تاج گردون را می بینید؟
آقای فهیم این نام ها قسمت بسیار بسیار کوچکی از نام کسانی است که ضریب هوش شان برای دنیا اثبات شده است.
شهید هدایت طیب از بچههای کهگیلویه و بویراحمد بود که قبل از انقلاب از بورس تحصیلی استفاده کرده بود و در دانشگاهی در کالیفرنیای آمریکا تحصیل کرد . با شروع جنگ، رفاه و پیشرفت در آمریکا را رها کرد و گمنام در جبهه های حق علیه باطل به شهادت رسیدند،
تک فرزند بودند و از پدر و مادری به دنیا آمدند که قوت روزانه اشان نان بود و ماست و بلوط…
کسانی که اورا می شناختند، در تعجب اند که چرا سردر یکی از دانشگاه های مهم کشور بنام ایشان نیست، می دانید چرا؟!
چون جعلی نبودند، ناب ناب بودند.
دکتر ملک حسینی هم با نان و بلوط بزرگ شدند، چون مجبور بودند در کنار تحصیل، کارگری و کشاورزی کنند، فرصت زیادی برای درس خواندن نداشتند و بیشتر وقتشان صرف کار و تلاش گذشت. مطمئن باشید مادرشان هم تغذیه خوبی نداشتند که بتوانند سه هزار کالری مورد نیاز فرزند را تامین کنند، بعداز تولد هم شیر مادر بود و محصول دسترنج خانواده و نان بلوط. با همه اینها با رتبه عالی دانشگاه قبول شدند و الان پدر پیوند کبد ایران هستند.کمی تحقیق کنید، ضریب هوش ایشان را متوجه می شوید.
به مذهبیون سرآمد استان نمی پردازم، چراکه سوادشان درحد و اندازه نوشته من با شما نیست.
اما دکتر غلامرضا تاج گردون را این روزها اگر تلویزیون نگاه کنید، زیاد می بینید.
اهل استان کهگیلویه و بویراحمد است. قوت و غذای خانوادگی همه هم نسلانش نان بلوط بوده و شیر مادر. سال هاست رییس کمیسیون تلفیق و بودجه مجلس شورای اسلامی کشور است.
ضریب هوشی مردم استان کهگیلویه و بویراحمد، کوچک و بزرگ ، ضریب هوشی بالایی به نسبت در سطح دنیا است، آن هم به یمن خوردن نان و بلوط و مهمتر شیر مادر.
پس اگر تصویری از ضریب هوشی کودکی فقیر و از طبقه ضعیف کهگیلویه و بویراحمد دیدید، شک نکنید که ضریب هوشی بالای او مثل صندلی که شما نشستید، جعلی نیست. واقعیه.
راستی یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد، شهری است که سینما ندارد. ولی مردم آن شهر برای فیلم دیدن، سالن های سینمای شهر های نزدیک را پر می کنند.کارشناسان و دانشگاهیان سینمایی زیادی دارد.تحلیل گران و سینما دوستان زیادی دارد.وقتی دیدید یکی از بچههای کهگیلویه و بویراحمدی در یک برنامه تلویزیونی از سینما صحبت می کند و فیلم نقد می کند، اطمینان داشته باشید که صندلی اش جعلی نیست و صرفاً بدلیل سواد و ضریب هوشی و توانمندی اش در آن برنامه صحبت می کند.
لطفاً کمی انصاف داشته باشید و برای صحبت کردن در مورد مردم کهگیلویه و بویراحمد، حداقل یک بار به این استان سفر کنید.