یکی از آثار شاخص جشنواره کن؛ «لطیف دوستم بدار»، وفادار به زنانگی

سینماسینما، حسین عیدی‌زاده؛

فیلم «لطیف دوستم بدار» ساخته آنا کازناف کامبه تجربه‌ای نادر و شخصی است؛ فیلمی که مانند کتاب کنستانس دبره (منبع اقتباس فیلم)، ساختاری غیرخطی دارد و در زمان رفت‌وبرگشت می‌کند. آنچه در آغاز شاید به نظر روایتی ساده از فروپاشی یک زندگی خانوادگی باشد، به‌تدریج به بازنویسی زندگی تبدیل می‌شود. قهرمان داستان که در حال نوشتن کتابی‌ست، نه‌فقط در حال روایت گذشته، بلکه در حال شکل‌دادن به آن و خلق نسخه‌ای تازه از خودش است؛ آن‌طور که می‌خواهد، نه آن‌طور که دیگران تحمیل کرده‌اند. این روند نوشتن، بدل به شکلی از زیستن می‌شود.

کلمنس، شخصیت اصلی فیلم پس از بیست سال زندگی زناشویی که سه سال آخرش جدا از همسرش بوده و پسری که یک هفته در میان پیش او و همسرش زندگی می‌کند، زنی که وکیلی موفق است حالا تصمیم گرفته وکالت را کنار بگذارد، داستان‌نویس شود و شکل دیگری از زندگی و روابط را در پیش بگیرد. تا حدود زیادی شبیه به زندگی خود کنستانس دبره نویسنده.

در این فیلم، که وفادارانه از لحن و ریتم نوشتار متن پیروی می‌کند – یعنی جمله‌های کوتاه، صریح و گاه بی‌رحم- به نوبه خود صریح، گزنده، مهربان، لطیف و جسور است. هیچ تلاش اضافه‌ای برای زیبا جلوه‌دادن واقعیت وجود ندارد؛ زندگی همان‌گونه که هست، بی‌پرده و گاه خشن، به تصویر کشیده می‌شود. سکوت، فضاهای خالی و قاب‌هایی که در آنها کلام کمتر اما معنا عمیق‌تر است، درست همان چیزی‌ست که در زمان خواندن کتاب تجربه کرده بودم. فیلم به‌جای آن‌که صرفاً اقتباسی باشد، ادامه‌ای‌ست بر همان جهان؛ گویی دوربین، همان قلمی‌ست که زندگی دوباره‌ای را ترسیم می‌کند.

ویکی کریپس در نقش شخصیت اصلی، حضوری کم‌نظیر دارد. نه‌فقط بازی می‌کند، بلکه زیست می‌کند؛ با چشمانش، حرکاتش، سکوت‌هایش و حرف زدنش، لرزش دست‌ها و ایستادگی‌های ناگهانی‌اش، زنی را به ما می‌شناساند که در مرز میان فروپاشی و آزادی ایستاده. او نه قربانی است، نه قهرمان؛ انسانی‌ست که تصمیم گرفته از نو بیافریند. تجربه‌ای که بازیگر در این نقش از سر می‌گذراند، بازتابی‌ست از بازنویسی شخصی دبره در کتاب؛ مواجهه‌ای با واقعیت، اما از دریچه‌ای دیگر، دریچه‌ای که انتخاب خود زن است.

این فیلم، برای من، تعریفی دلپذیر از سینمایی‌ست که می‌خواهد به زنانگی وفادار باشد، نه از طریق شعار، بلکه با در اختیار گذاشتن فضا برای انتخاب، برای اشتباه، برای و برای رهایی. مادری، زنانگی، تنهایی و حتی نوشتن، در این فیلم با نگاهی متفاوت بازخوانی می‌شوند. هیچ چیز مقدس یا از پیش تعیین‌شده نیست؛ همه‌چیز می‌تواند دگرگون شود، همان‌طور که می‌توان زندگی را بازنویسی کرد، سطر به سطر، جمله به جمله.

«لطیف دوستم بدار» که در بخش نوعی نگاه جشنواره فیلم کن به نمایش درآمده برای من نه فقط یک فیلم، بلکه گامی در همان مسیری‌ست که با نوشتن کتاب آغاز شده؛ تلاشی برای تبدیل واقعیت شخصی به تجربه‌ای جهان‌شمول. سینما در اینجا فقط ابزار بیان نیست، بلکه رسانه‌ای‌ست برای بازآفرینی خویشتن؛ تلاشی برای زندگی کردن همان‌طور که باید، نه آن‌طور که خواسته‌اند.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 208594 و در روز جمعه ۲ خرداد ۱۴۰۴ ساعت 00:02:21
2025 copyright.