سینماسینما، عزیزالله حاجیمشهدی
روز جهانی لکنت (۲۲ اکتبر۲۰۲۵ برابر با ۲ آبان ۱۴۰۴) بهانهیی شد برای بازخوانی مستندی که خود، از جنس خاموشی و سکوت میان واژهها است. فیلم مستند «لکنت» ساختهی منصوره میرمعرب، پس از چند سال از تولیدش، همچنان تازه مینماید؛ زیرا به جای آن که از بیرون به پدیدهیی بالینی یا روانشناختی بنگرد، از درون جهان آدمهایی سخن میگوید که واژه برایشان نه ابزار گفتن، بلکه میدان نبردی است میان خواستن و نتوانستن.
نمایش دوبارهی این فیلم در موزهی ملی سینمای ایران، به دعوت سازمان ایکوم ایران، فرصتی بود تا نگاهها دوباره متوجه یکی از دشواریهای کمتر دیدهشدهی انسان معاصر شود. پوران درخشنده – کارگردان نامآشنای سینمای اجتماعی ایران – در پایان نمایش این مستند قابل اعتنا با یادآوری تجربههایش در فیلمهایی چون: «رابطه»، «پرندهی کوچک خوشبختی»، «شمعی در باد»، «بچههای ابدی» و «هیس! دخترها فریاد نمیزنند!»، بر اهمیت بازتاب آسیبهای خاموش جامعه تأکید کرد. من نیز در مقام منتقد سینما و مدرس این عرصه، و دانش آموخته زبان شناسی همگانی( General Linguistics ) از زاویهیی دیگر بر یک نکته پای فشردم که لکنت ( Stuttering)، معلولیت و ناتوانی نیست؛ بلکه تنها یک ویژگی است. فرد دارای لکنت، معلول سخن نیست؛ بلکه صاحب تجربهیی متفاوت در گفتار است. او جهان را همانگونه میبیند که ما میبینیم، اما واژهها در گلویش؛ به دلیل نوع ساختار تارآواها و اندام گفتار؛ از مرزهای دیگری عبور میکنند.

میرمعرب در این فیلم، نه با ترحم و نه با فاصله، بلکه با همنفسی و احترام به جهان درونی سوژههایش، به سراغ آنها رفته است. سه سال پژوهش و گفتوگو با مبتلایان و متخصصان، به اثری انجامیده که هم از نظر علمی و آموزشی روشنگر است و هم از منظر انسانی، تأثیرگذار. او در «لکنت» مرز میان گفتن و نگفتن را به تصویر کشیده است؛ مرزی که در آن، صدای انسان گاه در لرزش حروف یا تکرار آواها پنهان میشود و گاه در سکوت، فریاد میکشد.
در میان فیلمهای مستند ایرانی، کمتر اثری را میتوان یافت که با چنین صبوری و وسواس، به پدیدهیی زبانی بپردازد. میرمعرب نشان میدهد که لکنت، تنها دشواری در گفتار نیست؛ بلکه تجربهیی عمیق از مواجههی انسان با خود است. او به مخاطب یادآوری میکند که دخالت دلسوزانهی اطرافیان در لحظهی گفتار، خود بهنوعی خشونتی پنهان است؛ چراکه از فردِ دارای لکنت، حق تجربهی طبیعی سخن گفتن را سلب میکند.
فیلم از خلال گفتوگوهای صمیمی، حضور متخصصان گفتاردرمانی، و نماهایی کوتاه از فیلم «سخنرانی پادشاه» به عنوان نمونه درخشان در سینما، به جهانی اشاره دارد که لکنت در آن مرز نمیشناسد: کودک یا بزرگسال، زن یا مرد، شرقی یا غربی، همه میتوانند در لحظهیی از زندگی، میان گفتن و سکوت گرفتار آیند.
اما اهمیت این مستند تنها در موضوع آن نیست، بلکه در شیوهی تولیدش نیز نهفته است. فیلمی که با سرمایهی شخصی، بدون پشتیبانی نهادهای رسمی و تنها از سر باور و شورِ انسانی ساخته شده، نمونهیی است از سینمای فردیِ متعهد. سینمایی که مسئولیت اجتماعی را نه شعار، که رفتار میداند.
بازنمایی چنین آثاری در روز جهانی لکنت، یادآور این حقیقت است که سینمای مستند، تنها بازتاب واقعیت نیست، بلکه تلاشی است برای درک دیگری. سینمایی که میخواهد بگوید لکنت، صدایی است درنگدار، اما همچنان صداست. آوایی که اگر شنیده شود، میتواند در جان جامعه پژواک یابد و نوع نگاه ما را به انسانِ متفاوت تغییر دهد.