سینماسینما، علی پاکزاد
از نمایشهای خوب آخر سال میشود به اجرای خمره اثر لوییجی پیراندللو نویسنده ایتالیایی برنده جایزه نوبل اشاره داشت. نمایشی که با طراحی، دراماتورژی و کارگردانی مجید زارعزاده روی صحنه رفت. حکایتی که گویی قصه هر روزهای در جامعه طبقاتی کنونی است.
خمره, داستانی است پیرامون دو نیم شدن ناگهانی خمره گران قیمت ارباب که برای جمعآوری زیتون سفارش داده است.
ارباب خشمگین از آسیبی که به خمره جدیدش وارد آمده است, دیوانه میشود. موقعیتی که خود او نمیداند آن را چگونه بوجود آورده، اما همه اطرافیان و مردم به آن واقف هستند. در حقیقت خمره حکایت گسست بین حاکمان و مردم است.
واقعیت این است که بین داستانها، فرهنگ و آداب و رسوم ایتالیا با ایران قرابتهای فراوانی را میتوان یافت. در داستان خمره شاهد موقعیتهای واجد پارادوکسی هستیم که در نتیجه محدودیتهای عجیب و دور از ذهن اتفاق میافتد. این موقعیتهای عجیب و دشوار وقتی در برابر ذهن پیراندللو قرار میگیرد در نهایت با طنازی پرداخت میشود. ظرافتهایی که نویسندگان ایرانی نیز از آن برخوردارند و در بازنویسی اثر نیز مشهود است.
«خشم» و «بیاعتمادی» درونمایه اصلی نمایشنامه است و این موضوعات چنان در داستان گنجانده شدهاند که علیرغم اغراقآمیز بودن باورپذیر هستند. درونمایهای که با جامعه معاصر ما همخوانی داشته و میتواند دریچهای برای نقد حال و روز ما باشد.
جالب اینکه نمایش بعد از پایان اجرای عمومیاش در سالن جمیله شیخی مجموعه تئاتر محراب؛ به دعوت جوزپه پرونه سفیر ایتالیا در تهران در اقامتگاه او نیز اجرا شد.
در این خصوص سفیر ایتالیا پرونه در تهران در صفحه اینستاگرام سفارت اعلام کرد: برداشت بدیعی به زبان فارسی از نمایش «خمره» اثر لوییجی پیراندللو که بیانگر نوگرایی خیره کننده نویسنده سیسیلی است به روی صحنه رفت.
همچنین پرونه در ادامه به بازیگران تاثیرگذار گروه تئاتر متد برای اجرای تحسین برانگیز و تعهد مستمرشان به ارتقای روابط ایران و ایتالیا تبریک گفته بود.
قصه از آنجا شروع میشود که دن لوو، ارباب مستبد و خودرای دهکده، خمره جدید و گران قیمتی را برای نگهداری روغن زیتون خریداری کرده است. او در محافظت از خمره جدید به توصیههای زیردستانش هیچ توجهی نمیکند و آن را در جای مناسبی قرار نمیدهد. از قضا خمره ترک برمیدارد و هیچکس مسئولیت شکسته شدن آن را به گردن نمیگیرد. عاقبت رعیا و زیردستان دن لولو او را مجاب میکنند تا تعمیر کاری به نام زی دیما لیکازی را برای تعمیر خمره به کار بگمارد. اما دن لولو به توصیههای زی دیما درخصوص تعمیر خمره گوش نمیدهد و در کار او هم دخالت میکند و این باعث روی دادن فجایع خندهداری میشود. فجایعی که مخاطب ایرانی میماند بخندد یا گریه کند.
نکته جالب نمایش این است که ارباب به زی دیما که مخترع چسب بندزنی قویای است اعتماد ندارد و مدام به او دستور میدهد تا با آهن خمره را بند بزند, این کشمش باعث میشود تا زی دیما وارد خمره شکم گنده و گردن باریک شود و آنرا از درون بند بزند و درون خمره اسیر شود.
نمایش خمره در این جا به اوج خود میرسد ارباب از زی دیما میخواد تا وجه خمره را پرداخت کند و آن را بشکند و خارج شود ولی دایی دیما با خونسردی از پرداخت وجه سرباز میزند.
این خونسردی و رفتار مدنی، خون ارباب را به جوش میآورد. ارباب خمره را با دست خودش میشکند و زی دیما آزاد و پیروز از آن خارج میشود. ارباب هم دستمزد زی دیما را داده است هم از پول و خمره گرانبهایش خبری نیست!
با آنکه داستان خمره برای اولین بار در سال ۱۹۰۶ نوشته شد و در سال ۱۹۱۷ پیراندللو از این داستان نمایشنامهای در یک پرده ساخت که روی صحنه رفت، اما با گذشت بیش از یک قرن همچنان تازگی خود را دارد و انتخاب مناسبی برای اجرا محسوب میشود.
بسیاری از نمایشنامههای پیراندللو در ایران توسط مترجمانی همچون بهمن محصص، داریوش مودبیان، بهمن فرزانه، ایرج انور، اثمار موسوینیا، نسترن شیرازی از زبانهای ایتالیائی و انگلیسی و فرانسه به فارسی ترجمه شده است. برخی از کارگردانهای تئاتر ایران از جمله پری صابری، ایرج انور، مجید زارعزاده اجراهای موفقی از نمایشنامههای او در ایران داشتهاند.
در اجرای اختصاصی این نمایش در سفارت ایتالیا، محمدعلی محبوبی، مجید زارع زاده، محمدهادی مشکی، ساسان دزواریی، امیرعباس صالح، حسین جعفرپور، آیدا برنجی، مریم رضایی، امیرعلی زمان نژاد، امید شیری، الینا حاتمی، محمدرضا حاجی محمدی، امیرمهدی علیزاده، به ایفای نقش پرداختند.