سینماسینما، محدثه واعظیپور
این روزها و در شرایطی که بیش از سی سال از پایان جنگ عراق و ایران گذشته است، کمتر کسی به موضوع جانبازان و بحرانی که در اوایل دهه هفتاد شمسی و پس از پایان جنگی هشت ساله شکل گرفته بود، فکر میکند. آن زمان، زخم جنگ هنوز تازه بود، جنگ، داغی بود که نه فقط بخشهایی از ایران که همه این سرزمین و مردمش درگیر آن بودند.
به همین دلیل، وضعیت جانبازان، درمان و بازگشت آنها به زندگی، مسئلهای مهم محسوب میشد. «خاطراتی برای تمام فصول» (مصطفی رزاقکریمی) روایتی از سفر تعدادی از جانبازان جنگ برای درمان، به وین است. شهری آرام که در آن ردپایی از جنگ طولانی هشت ساله عراق و ایران نیست. اما این حضور و همنشینی فیلمساز با جانبازان، زمینه ساخت مستندی میشود که تصویری کمتر دیده شده از قربانیان جنگ در آن میتوان یافت. فیلم، علاوه بر این که بخشی از تاریخ جنگ را ثبت و ضبط کرده است، بدون این که شعاری و تصنعی به نظر برسد، حاوی اطلاعات مهم از جمله همکاری کشورهای اروپایی در رساندن سلاح شیمیایی به عراق و طفره رفتن رسانههای غربی از روایت این رویداد است.
«خاطراتی برای تمام فصول» که رد پای آن را میتوان در «از کرخه تا راین» (ابراهیم حاتمی کیا) دید، مثل آن فیلم، به واسطه نمایش چهره عریان جنگ، وجوه تراژیک و فراموش نشدنی از این فاجعه را برای بیننده به نمایش میگذارد و به یاد میماند. چهرههای دفرمه شده، صورتهای از بین رفته و بدنهایی که تاول زدهاند، تصاویری که زمان جنگ، درباره آنها سخنی به میان نمیآمد و طبیعی بود که پس از عادی شدن شرایط، پرداختن به این ابعاد از جنگ و پیامدهایش مجاز محسوب شود.
شخصیت اصلی فیلم، پزشک معالج مجروحان است. مردی سالخورده که تجربه حضور در جنگ جهانی را داشته و خود، از دل طوفان به زندگی بازگشته است. فیلم اصراری بر اشاره کردن به همه وجوه زندگی او ندارد، اما به نظر میرسد پشت سر گذاشتن تجربه عظیم جنگ، او را برای همدردی با ایرانیان مصمم کرده است. استفاده از تصاویر اقامت و زندگی جانبازان در وین، ثبت لحظاتی از این اقامت اجباری و تضادی که بین این مسافران با جامعه اروپا وجود دارد، فاصله میان تصویر کلیشهای از آدمهای جنگ و آنان که مثل ما کودکیشان در آن دوره سپری شده برمیدارد. در عین حال نکاتی مانند فریاد نزدن مجروحان زمان جراحی و درمان، وجه قهرمانی و روحیه خاص رزمندگان ایرانی را تداعی میکند.
رزاق کریمی تعدادی از مجروحان آن سال ها را پیدا می کند و پای حرف هایشان مینشیند. مجروحانی که بعضی از آنها، روزگاری سخت را طی می کنند. فیلم او چندصدایی است، در عین حال غمخوارانه و همدلی برانگیز است.
فیلم، در دل اروپای آرام، از یک فاجعه انسانی پرده برداری میکند، جنگی در خاورمیانه شکل گرفته اما بخشی از سلاحهای آن در اروپا ساخته شده است. همانجایی که مجروحان ایرانی برای مداوا به دست متخصصینش به آن پناه بردهاند. «خاطراتی برای تمام فصول» این همنشینی تراژیک را نشانمان میدهد.
جنگها، سویههای پنهان بسیار دارند. این روزها که در همسایگی ما، جنون و خشونت دوباره بر سرزمین افغانستان حاکم شده، تماشای «خاطراتی برای تمام فصول» معنایی تلختر پیدا میکند. مردم خاورمیانه، قربانیان قمار بزرگان هستند و هر دوره، بخشی از این سرزمینها و مردمش، به تاراج میروند. در فیلم، خبرنگاری میگوید جنگ ایران و عراق در خاورمیانه برای مردم وین، ارزش خبری نداشته و ذهن آنها را مشغول نکرده است. این صداقت گزنده، وصف حال مردم بی پناه افغانستان در این روزهاست. مردمی که درد و مرگشان، فقط تیتر رسانهها میشود.