مفری برای رسیدن به جهان شادی/ نگاهی به نمایش «بانوی محبوب من»

سینماسینما، زهرا مشتاق

خیلی اتفاقی از یک شبکه تلویزیونی در حال تماشای یک فیلم کلاسیک هستم. بانوی زیبای من My fair lady با بازی آدری هیپورن، محصول سال ۱۹۶۴ به کارگردانی جرج کیوکر. هنوز وسط های فیلم است. ولی باید بروم به دیدن نمایش «بانوی محبوب من» به کارگردانی گلاب آدینه. خیلی صادقانه بگویم، نمی دانستم قرار است همان فیلم را روی صحنه ببینم و خب برایم خوشحال کننده بود.

نمایشی شلوغ، جذاب و یکدست. که آخرش تو را با یک حال خوب بیرون می فرستد. حدود سه ساعت می نشینی و می توانی به هیچ چیز جز صحنه پیش رویت فکر نکنی.
خودش در ابتدای نمایش می گوید این گریزی است از دوره کرونا، دوره مرگ های پیاپی و حالت خفگی که گلوی همه ما را گرفته است. من درست در همین جاها بود که فکر کردم قرار است نمایشی درباره کادر درمان ببینم. اشتباه می کردم. راه گریز گلاب آدینه برای بازیابی روان، پناه بردن به شعر و رقص و موسیقی و آواز است و همین است که متن قدیمی جرج برنارد شاو که کارفردریک لو نیز بر اساس آن یک نمایشنامه موزیکال نوشته، دستمایه قرار می گیرد. مفری برای رسیدن به جهان شادی، پس «با امید و با ایمان و یک جو شانس» پیش به سوی موفقیت. این شعار تکرار شونده نمایش است.
نورا هاشمی یک دختر جیغ جیغو را که از گلویش صدای کلاغ بیرون می آید، خوب بازی می کند. کلماتش قابل فهم نیست. ژولی پولی است و موهای آشفته اش را موقع حرف زدن، هی فوت می کند که کنار رود تا البته قدری هم خنک شود. یک گل فروش دوره گرد بی آینده.
بانوی محبوب من، پر از صحنه های متنوع است. همه چیز به سرعت عوض می شود. آدم ها می آیند و می روند و بعضی یکی دو نقش دیگر هم بازی می کنند. همه چیز در حضور تماشاگر اتفاق می افتد. مثلا صحنه تاریک نمی شود تا چیدمان بخش بعدی توسط گروه صحنه انجام شود. خود بازیگرها هستند که لحظاتی نقش خود را کنار می گذارند و همگی دست به دست هم می دهند و تماشاگر را با چیدن لوازم جدید، برای دیدن ادامه نمایش آماده می کنند. در جایی از نمایش، بازیگران به اشتباه شروع به تغییر صحنه می کنند. صدای کارگردان از اتاق فرمان شنیده می شود که ا بچه ها، مگر تغییر صحنه داریم؟ یعنی در حقیقت کارگردان بسیار آگاهانه یک فاصله گذاری ایجاد می کند. که یادمان بیاید در حال تماشای یک تئاتر هستیم و این گروهی بازیگر و طراح صحنه و لباس و گریم و حرکات موزون و چه و چه هستند که دارند کار را پیش می برند.
ویژگی دیگر، قرار دادن گروه موسیقی به روی صحنه است که آنها هم همزمان با لحظات تاثر یا امیدبخشی که رخ می دهد، ویلن و ویلنسل و فلوت و پیانوی خود را می نوازند و به جلو رفتن حسی کار کمک می کنند. بخش های زیادی، کار موزیکال صرف می شود و با حرکات موزون درهم می آمیزد. مهرداد آبجار، با تمام محدودیت هایی که حتما برای طراحی رقص در چنین کاری داشته، توانسته تلفیق زیبایی از رقص و آواز و موسیقی را ایجاد کند و بازیگران با اجرای درست آن به زیبایی و تاثیرگذاری نمایش افزوده اند.
طراحی صحنه بسیار کاربردی است. المان هایی که در دل نمایش جا شده اند و در تغییر صحنه ها، وقتی مثلا لوستر بالا می رود یا آباژور و صندلی ها جا به جا می شود، متوجه حضور یا رفتن آنها می شویم. یعنی اشیا زیاد یا کم نیستند. حضورشان گل درشت و اذیت کننده نیست. هر چیزی به موقع و در جای خود می نشیند و یا عوض می شود. اکسسوار یا همان وسایل صحنه، کافی و به اندازه و البته بسیار کاربردی هستند و از صحنه گردان خیلی به موقع استفاده می شود. نکته دیگر طراحی لباس است که با فضای کلی و تم تکرار شونده نمایش که همان، با ایمان، با امید، یک جو هم شانس است؛ ارتباطی تنگاتنگ دارد. به خصوص حفظ تنالیته رنگی میان خاکستری و سفید و رنگ های براق. تاکیدی است بر این که زندگی سیاهی و سفیدی را با هم دارد و هیچ شادی یا اندوهی ابدی نیست. به عبارت دیگر معنایش این است که هر شی یا موجود زنده ای باید کارکرد مشخص و قابل فهمی داشته باشد و به پیشبرد نمایش و داستان کمک کند. در بانوی محبوب من، این کارکرد در شخصیت ها و المان ها به درستی حفظ شده و کار را جلو می برد. زمان طولانی نمایش احساس نمی شود و به نظر اذیت کننده نمی رسد. و همه این ها معنایش یک کارگردانی درست برای گروهی مفصل است که با احتساب عوامل پشت و روی صحنه بالغ بر پنجاه نفر می شود و گلاب آدینه توانسته نمایشنامه ای موفق و دوست داشتنی به روی صحنه ببرد. کار او مشکل تر از دیگران بوده. چون یک فیلم سینمائی موفقی از این کار وجود داشته و خیلی ها آن فیلم را دیده اند. به خصوص آنکه بانوی محبوب من نیز با اقتباس از همین ورژن سینمائی به روی صحنه رفته؛ پس دقت و تلاش مضاعف تری برای موفقیت طلب می کرده و البته که گلاب آدینه فولاد آبدیده ای است که در هر کجا که بوده، چه پشت صحنه و چه به روی صحنه و یا مقابل دوربین، به معنی واقعی کلمه درخشیده است؛ چون او گلاب آدینه است.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 165211 و در روز چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰ ساعت 14:55:20
2024 copyright.