سینماسینما، محمدرضا بیاتی*
چند روز پیش وزیر محترم فرهنگ و ارشاد در مصاحبهای به سؤالات خبرنگاران پاسخ داد؛ دربارهی اکران خارجی فیلمها و ممنوع از کارها. از شما چه پنهان -بنظرم- نسبت به روزهای پیش از آغاز وزرات، سنجیدهتر، با دقت، احتیاط و وسواس بیشتر در انتخاب کلمات (دیپلماتیک) صحبت کردهاند که اگر در عمل هم به رویکردهای عقلانی و سیاستهای باز فرهنگی پایبند میبودند جای خوشبینی میداشت. رئیس محترم سازمان سینمایی هم اعلام کردهاند هفتهی آینده اسامی ممنوع از کارها علناً منتشر خواهد شد که برای بسیاری جای خوشحالی دارد! کسانی که با فضای خودسرانهی فرهنگی آشنا نباشند ممکن است بگویند چرا از اعلام ممنوع از کارها خوشحالاید؟! بله یک گام به جلو است اگر چند گام به عقب در پی نداشته باشد. بعد از چهل سال اعلام رسمی ممنوع از کاری، دولتمردان تصمیمگیر را وادار به پاسخگویی میکند. باید مستند و متکی به قانون توضیح بدهند چرا و به چه دلیل یک جرم فرهنگی اتفاق افتاده و آیا مجازاتِ این جرم متناسب با خطاست یا خیر. من عضو خانهی سینما نیستم ولی گمان میکنم از وظایف این خانه باشد که از دولتمردان محترم ارشاد برای هر مورد ممنوع از کاری، مطالبهی مادهی قانونی کند؛ در تشخیص جرم و تناسب. پذیرفته نیست که یک شورا حتی با نیّت خیرخواهانه دورِ هم بنشینند و جرم و مجازات تعیین کنند. قانون میخواهد قانون! قانون هم بخشنامهی داخلی نیست که هرچه را صلاح دیدید اجرا کنید. مثال: سعید روستایی را نمیدانم اما شنیدهام تهیهکنندهی برادران لیلا ممنوع از کار شده. بنابه اظهارات طرفین، ارسال این فیلم هرچند یک روند عُرفی اما بدون مجوز قانونی بوده؛ تا این جا قبول. دارید بر اساس قانون عمل میکنید. اما آیا در قانون آمده کسی که این قانون را زیر پا گذاشت باید ممنوع از کار شود؟ آیا گفته مجازات محرومیت او چند ماه یا سال است یا همین طور باید معلق بماند و در راهروهای ارشاد برود و بیاید و یک کارمند جزء تحقیرش کند؟ یا باید به مقام بالادستی اظهار خضوع کند بلکه حس اقتدار آن مقام ارضاء شود و دلش به رحم بیاید و سوت پایانِ عبرت دیگرانشدن را بزند! لطف کنید وقتی به قانون استناد میکنید این موارد را بر همه روشن کنید اگر آنها را رعیت نمیدانید.
وزیر محترم تلویحاً اشارهای هم به موضوع نوید محمدزاده و ماجرای جشنوارهی کَن داشتهاند. بدرستی گفتهاند نباید یک فیلم بخاطر یک بازیگر یا عوامل دیگر ممنوع شود. پایان دادن به این جهالتِ حیرتانگیز که تبدیل به امری عادی شده بود یک گام بزرگ است. تصور کنید کسی در فیلمی -با رعایت تمام قوانین- مشارکت کرده و بعد بهر دلیل گذاشته و رفته و نوعی از زندگی را در پیش گرفته که طبیعتاً در چارچوب قوانین داخلی نیست چون این جا نیست. حالا ما بیاییم فیلمی که اینجاست، چه بسا فیلم خوب، آموزنده و یا حتی در راستای سیاستهای رسمی فرهنگی باشد را ممنوع کنیم مبادا آن آدم در ذهن مخاطب تداعی شود! این استدلال ذهنی است که نیاز به درمان دارد! توقف جریان این جهل، کار مهمی است و دست شما درد نکند. اما در مورد نوید محمدزاده میخواهید چه کنید؟ میدانم در این مورد یا موارد دیگر قبلاً نوشتهام و نوشتهاند با این حال تکرارِ مطالبه و یادآوری در این موقعیت که مدام بر قانون تأکید میشود ضروری است تا به سرنوشتِ “شما هر چه میخواهید بگوید ما کار ِ خودمان را میکنیم” دچار نشود. دولتمردانِ قانونباورِ گرامی! نمیشود تهیه کننده را به دلیل عدم رعایت قانون مجازات کرد بعد در پشتِ درهای بسته چند نفر بنشینند و بگویند خب این کار نوید خوب نبود چه کار کنیم که تکرار نشه! یهسال ممنوعالکاری بَسهشه، بچهی خوبییه مثل اون یکیها نیست… بگیم یه فیلم سفارشی هم بازی کنه برای جبران!… این قانون یک بام و دو هواست. یا قانونگرا هستید یا نیستید. محروم کردنِ کسی از حقوق اساسیاش قانون میخواهد! مثلاً باید قانون عفت عمومی وجود داشته باشد که به تصویب مجلس رسیده باشد، وگرنه محرومیت ناعادلانه از حقوق اساسی به دلیل کاری که جرم نیست خودش جرم است حتی اگر از نظر عُرف و شرع، پسندیده نباشد. خانهی سینما لطفاً خودش را به آن کوچه نزند. پیگیر و حساس باشد. مسأله، یک شخص نیست. کسی که با حُکم دلبخواهی یک نفر را محروم میکند همان دیدگاهی را دارد که در همهی سانسورهای دلبخواهی اِعمال میشود؛ فراقانونی و فراشرعی.
*فیلمنامهنویس و فیلمساز
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «زن و بچه»؛ کوچه پسکوچههای یک فیلمساز
- نشست خبری وزیر ارشاد برگزار شد؛ مشکل شرعی، مانع «قاتل و وحشی»/ دور تازه بازگشت هنرمندان وطندوست
- درباره «زن و بچه»؛ کدام زن؟! کدام بچه؟!
- «زن و بچه»؛ دوئلی تصویری با چهرههایی خیرهشده به دوربین
- «زن و بچه»؛ خیره با چشمان باز به کابوسی که زندگیات را میبلعد
- بازنمایی جامعه مردسالار در «پیر پسر» و «زن و بچه»
- بدهی ۳۵ میلیاردی سینما/ سعید روستایی فیلم جدید میسازد/ بزودی بلیت شناور اجرا خواهد شد
- «زن و بچه»؛ چرا غافل از احوال دل خویشتنم؟
- «زن و بچه»؛ فرم پیش از معنا
- «زن و بچه»؛ سفری در دل تلاطم زندگی یک زن
- خوانشی آدلری از پدر در «برادران لیلا»/ تاجی از توهّم بر سرِ عقده
- اکران «زن و بچه» به تعویق افتاد
- با اعلام آکادمی علوم و هنرهای سینمایی؛ سازندگانِ «در سایه سرو»، روستایی و معادی عضو آکادمی اسکار میشوند
- سید جمال ساداتیان خبر داد: «زن و بچه» تیرماه در ایران اکران میشود
- چی دیدی؟ چطور بود؟/ روایتی از روزهای پایانی جشنواره فیلم کن
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- مراسم بزرگداشت شمس لنگرودی برگزار میشود
- «بامداد خمار»؛ روایتی دراماتیک از تاریخ معاصر ایران
- نگاهی به فیلم متفاوت همایون غنیزاده؛ رازها و دروغها
- عباس اقلامی، نویسنده سایت سینماسینما درگذشت
- رجبعلی عبادی درگذشت
- معرفی مدیر و داوران بخش عکس چهلوچهارمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر
- «گردباد» روی صحنه کاخ هنر
- عروسکهای ترندِ «لابوبو» بزودی روی پرده سینما
- واکنش آقااسفندیار به بیانیه شورایعالی تهیه کنندگان در مورد پروانه ساخت
- «لیلا» در آینه مکتب نقد عمیقگرا
- رونمایی از کتاب «استادان بزرگ بازیگری و شیوههای آموزش آنها» با ترجمه پیمان معادی؛ پاکدل: مادر سینما، کتاب است/ پیروزفر: آموزش بازیگری فقط انتقال تجربه نیست/ معادی: رونمایی این کتاب جذابتر از لحظات روی فرش قرمز فیلمها بود
- «چیزهایی که میکُشی»؛ پدرسالاری، سکوت و خشونت
- با این همه جشنواره چه کنیم؟
- تریلر فیلم «مایکل»؛ نمایش دگرگونی اساسی جعفر جکسون
- یک نظرخواهی متفاوت؛ فیلمهای محبوب رهبر کاتولیکهای جهان
- در سومین فیلم تام فورد؛ ادل برای نخستین بار بازیگر میشود
- تولید کپیهای مجازی از صدای ۲ هنرمند؛ متیو مککانهی و مایکل کین باهوش مصنوعی کنار آمدند
- هفت اثر جدید در راه شبکه نمایش خانگی
- بدرقه پیکر همایون ارشادی به خانه ابدی
- رونمایی از جدیدترین اثر شمس لنگرودی / گزارش تصویری
- اکران آنلاین مستند «بودن»؛ مرزی باریک میان بخشش و قصاص
- طراحی در سینما در هفته طراحی تهران
- فواد شمس درگذشت
- پارسا پیروزفر «خانم شین» را میسازد
- طعم تلخ گیلاس
- «آقای زالو»؛ روایتی کمیک با طعم تلخ و گزنده
- پیشبینی اسکاری سردبیر هالیوود ریپورتر؛ فیلم پناهی برای اسکار چقدر شانس دارد؟
- نگاهی به فیلم «ناتور دشت»؛ یسنا گم شده!
- «چای سرد»؛ تصویر تلخ سیمای هنر و هنرمند در تنگنای زندگی
- نرگس آبیار خدای زدن به دل ماجراست





