سینماسینما، محمدرضا مقدسیان
موجی به راه افتاده که فراستی مجبور بود و عذرخواهی کرد پس نباید فریب خورد. میگویند که او باید از حرفها، بیادبیها، تخریبها و زیر و رو کردن فیلمهایی که نقد کرده عذرخواهی کند. گیرم فراستی عذرخواهیهای بسیاری را بدهکار باشد(که هست)، اما این جریان قضاوتهای صفر و صد خودش باعثوبانی دور بودن ما از فرهنگ عذرخواهی نیست؟! این مصداق عقده گشایی نیست؟! اگر مطالبه امروز ما منجر به عذرخواهی فراستی شده بهتر نیست به فال نیک بگیریمش و فرصت و جرات عذرخواهی را از افراد نگیریم؟! بهتر نیست قبل از مطالبه عذرخواهی و پذیرش اشتباه از سوی فرد دچار خطا شده، روی انگیزههای خودمان در جهت مطالبه عذرخواهی بیشتر مکث کنیم؟
برکسی پوشیده نیست که مسعود فراستی در حوزه نقد و تحلیل آثار سینمایی هم اشتباهاتی شبیه شیوه شاهنامهخوانیاش را مرتکب شده است. این قلم در کنار احترامی که برای مسعود فراستی قائل است، جزو منتقدان همیشگی شیوه مواجههاش با مقوله نقد و ادبیات و زبانی که برای نقد انتخاب کرده و میکند بوده و هستم.
اما همزمان بر این باورم که لگد زدن به کسی که دستکم یک اشتباهش را پذیرفته هیچ ربطی به رفتار مدرن و اخلاقی و متمدنانه ندارد.
طبیعتا حق هر مخاطبی است که عذرخواهی فراستی را بپذیرد و یا نپذیرد. اما امر مهمتر در این میان آن است که ما بعد از سالها مطالبه جا افتادن فرهنگ عذرخواهی و پذیرش مسئولیت خطاها، آیا خودمان آمادگی روبرو شدن صحیح و متمدنانه با مقوله عذرخواهی را فهم و درک کردهایم. یا همچنان به غلط اولین اعتراف به اشتباه یا عذرخواهی را مجوز و بهانه ای برای عقدهگشایی، تخریب و زیر سوال بردن تمامیت وجودی شخص عذرخواه میدانیم؟ عذرخواهی کردن جرات، جسارت و پختگی میطلبد و شیوه مواجه شدن با عذرخواهی هم چنین ویژگیهایی را طلب میکند. عذرخواهی به مثابه این نیست که طرف مقابل را بیدفاع و ضعیف تلقی کنیم و هرآنچه مایل بودهایم دیکتاتور مابانه برسرش بیاوریم را یکباره برسرش آوار کنیم. که این خودش اشتباه است و نیاز به عذرخواهی دارد.
گروهی برآنند که عذرخواهی فراستی یک تاکتیک برای نجات خودش بوده است. گیرم که درست بگویند. اما مگر نه اینکه مطالبه گسترده مخاطبان او را مجبور به عذرخواهی کرده است، پس ادامه این مسیر و روند به مرور و با حوصله بیشتر میتواند فراستی و فراستیها را مجبور و مجاب به عذرخواهی کند. پس ناامید نشویم از مطابه صحیح و به حق خودمان و البته افراد را از عذرخواهی پشیمان نکنیم و به سمت لجبازی و قلدری سوقشان ندهیم. حواسمان باشد بخشی از مسئولیت قلدرپروری روی دوش رفتارهای خام قلدرمابانه خودمان است. جامعه ایران راه درازی برای رسیدن به فرهنگ عذرخواهی پیش رو دارد، این مسیر را خودمان طولانیترش نکنیم و البته در آرامش و مستمر مطالبهگر بمانیم.