سینماسینما، عاطفه کربلایی
در علم رسانه اصلی وجود دارد که بر اساس آن محتوا را باید در زمان مناسب به مخاطب ارائه دهیم تا بیشترین تأثیرگذاری را داشته باشد اما به نظر میرسد همین اصل رسانهای مهم و بدیهی بعد از گذشت بیش از ۴۰ سال برای برخی مدیران تلویزیون جا نیفتاده است. نمونهاش پخش فصل دوم سریال نجلا در نوروز و ماه رمضان.
نجلا۲ داستان اسارت عبد در زندانهای رژیم بعث، تلاش برای آزادی، بازگشتن به عراق برای آزادی برادر نامزدش و در ادامه شروع جنگ ایران و عراق است. این سریال مملو از تنش نه برای نوروز مناسب بود و نه ماه رمضان، بهویژه آنکه در ماه مبارک پس از اذان مغرب پخش میشد و مخاطب پس از بیش از ۱۵ ساعت روزهداری موقع تماشای آن گاه از فرط استرس لقمه از گلویش پایین نمیرفت این در حالیست که در روزهایی که تلویزیون روزهای بهتری را سپری میکرد، سریالهای طنز رضا عطاران موقع افطار لحظات شادی را خلق میکرد.
از این گذشته برخی از سکانس های نجلا به زبان عربی بود بنابراین مخاطب سر سفره افطار نمیدانست چشمش به سفره باشد یا صفحه تلویزیون و لاجرم بخشی از دیالوگها را از دست میداد.
در شرایطی شبکه سه اصرار به پخش نجلا در دو مناسبت مهم داشت که این سریال در روایت داستانش هم دچار مشکل بود و از زمان وقوع جنگ تحمیلی و همزمان با رفتن عبد و دوستانش به عراق برای نجات برادر نجلا دو پاره شد؛ بهگونهای که گاهی خط اصلی داستان که مربوط به عبد و نجلا بود کاملا از دست میرفت البته بعد از بازگشت عبد به ایران اوضاع کمی بهتر شد ولی در قسمتهای پایانی دوباره این دوپارگی دیده شد بهگونهای که در قسمت ۳۵ بدون زمینهچینی لازم نیمی از زمان پخش سریال به عملیات نیروی هوایی در زمان جنگ تحمیلی اختصاص داشت.
در کل پخش در دو مناسبت مهم ملی و مذهبی نه تنها کمکی به نجلا نکرد بلکه در کنار ضعفهای سریال باعث کاهش مخاطب و رضایتمندی او شد. بر اساس نظرسنجی مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما فصل اول سریال «نجلا» ۳۵.۵ درصد مخاطب داشت و رضایت ۸۳.۶ درصد از مخاطبان در حد زیاد بود اما «نجلا ۲» ۲۶.۸ درصد مخاطب و ۷۷.۱ درصد رضایت مخاطب را کسب کرد.
نکته تاسفبار این است که با این آمار اندک مخاطب، هم فصل اول و هم فصل دوم نجلا پرمخاطبترین سریالهای زمان خود بودند.