تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۱/۱۷ - ۱۲:۱۱ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 150029

سینماسینما، نغمه خدابخش

«روشن»/ روح‌الله حجازی
روشنِ فیلمِ «روشن» تاریک است زندگی اش تاریک است شخصیتش تاریک است عملکردش تاریک است و تصمیماتش تاریک است راه و روشش تاریک است هدفش تاریک است و این تاریکی از همان سکانس اول کاملا واضح و روشن است. مریمِ قصه اما تکلیفش با خودش، فرزندش و زندگی اش کاملا روشن است. علاقه و دوست داشتنشان زندگی‌شان را نجات نمی‌دهد چون کافی نیست چون مرد زندگی منفعل است و هیچ اقدامی برای بیرون آمدن از تاریکی نمی‌کند جز در انتهای قصه که تاریک‌ترین و در عین حال ساده ترین تصمیم را می‌گیرد.
روح الله حجازی در آخرین اثر خود به دنیای درونی  شخصیت‌های قصه اش می‌پردازد. او تنهایی کاراکتر اصلی را زیر ذره‌بین می‌گذارد شخصیتی که گاه مخاطب را از عملکردش در برابر اتفاقات پیرامونش متحیر می‌کند شاید باید جای «روشن» بود تا تاریکی را حس کرد.

«روزی روزگاری آبادان»/ حمیدرضا آذرنگ 

روزی روزگاری در آبادان زندگی جریان داشت روزی روزگاری در آبادان عید بود نوروز بود آدمها عاشق می‌شدند اختلاف نظر داشتند خسته می‌شدند دروغ می‌گفتند و فرار می‌کردند روزی روزگاری در آبادان خرابی و ویرانی بود خون بود گلوله بود آوارگی بود مرگ بود روزی روزگاری مرگ در آبادان نوعی زندگی بود، یک زندگی ایده آل!
حمیدرضا آذرنگ توانمندی خود را در اولین ساخته بلند سینمایی همچون حرفه بازیگری اش به رخ می‌کشد. او قصه ای را در تک لوکیشنی روایت می‌کند و لحظه به لحظه مخاطب را با خود همراه و درگیر می‌کند یک خانواده پنج نفره که هر کدام رازی دارند و هر یک رازدار دیگریست. تلفیق تلخی و طنز حاکم بر فضا از نکات مثبت این فیلم است.

فیلم‌های روشن و روزی روزگاری آبادان نکات مثبت بسیاری دارند و جای تحلیل بیشتری را می‌طلبند از بازی‌های خوب گرفته تا ترکیب بازیگران و نقش آفرینی متفاوت آنها از طراحی فضا و ترکیب رنگ و نور گرفته تا قاب بندی‌های جذاب و چشم نواز.

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها