سینماسینما، ایلیا محمدی نیا
«صنم»؛ چند پیام اخلاقی گلدرشت و دیگر هیچ
گویا باید پذیرفت هر چیزی قیمتی دارد کم و زیادش مهم نیست. مهم آن است که به هر روی قیمتی دارد. اینکه تهیهکننده خوشنامی با کارنامه ای درخور تنها به خاطر چند مشت پول می پذیرد تهیه کننده فاجعه ای به نام «صنم» شود نشان از آن دارد که روزگار سخت شده است؛ سخت.
ابتذال در همه ابعاد آن در سینما روی نشان می دهد باز دم فیلمفارسیهای پیش از انقلاب گرم که ادعایی نداشتند اما حداقل ها را رعایت می کردند.
حرجی بر دست اندرکاران فیلم نیست که می دانیم در حد اکابر فیلم نمی دانند اما حقیقتا جشنواره فجر به چه روزی افتاده است که ملغمه مضحکی چون «صنم» را در لیست نمایش خود می گذارد اگر چه فیلم خارج از بخش مسابقه باشد.
آقایان مسئول لطفا تتمه حرمت این جشنواره را بیش از این بر باد ندهید.
«آنتیک»؛ شنا در جهت مخالف رودخانه است
سکانس های دهه شصتی به عنوان دهه محبوب فیلم های کمدی با نوع پوشش و موسیقی و رقص خاص خود دیگر تبدیل به مولفه جاذب کمدی های سالهای اخیر شده است. از «نهنگ عنبر» گرفته تا «فسیل» تا فیلم «زودپز» رامبد جوان با همین فرمول پیش رفتند و البته بازار پررونقی هم داشتند.
«آنتیک» هادی نائیجی دقیقا با همین فرمول شروع می شود. دهه شصت و رقص و موسیقی آن و هر چه پیشتر میرود کارگردان عامدانه از آن دوری میگزیند.
فیلم هادی نائیجی اثری گرم و محترم از آب در آمده است. فیلمنامه فیلم پتانسیل بالایی برای خلق شوخی های جنسی مرسوم در فیلم کمدی های سال های اخیر را دارد اما مشخص است کارگردان چشم بر روی جذابیت های تهوع آور آنها می بندد تا تماشاگر با خیالی آسوده فیلم را ببیند و با جهانی که کارگردان خلق کرده همراه شود.